رویا به مجموعهای از تجربیات فعال گفته میشود که در مرحلهی «حرکت سریع چشم» یا REM در خواب روی میدهد. کابوس نوع ناخوشایندی از رویا است که با هیجانات منفی شدید همراه بوده، و اغلب در جریان خواب REM در آخر شب تجربه میشود.
مطلب مرتبط: منشا کابوسها چیست؟
به دلیل این که رویا از خارج قابل دیدن نبوده و صرفاً توسط خود شخص تجربه میشود، اکثر مطالعات انجام شده بر روی این پدیده از نوع تجربی است. بیشتر این مطالعات دیدن رویاهای بد یا همان کابوس را به سلامت روان نسبت دادهاند. فروید در کتاب «تعبیر خواب» خود مینویسد:
تعبیر خواب (رویا) شاهراهی به سوی کسب آگاهی از فعالیتهای ناخودآگاهانهی ذهن است.
زیگموند فروید، تعبیر خواب، ۱۸۹۹
پژوهشگران دیگر نیز به همین علت علاقهی بسیاری به بررسی رابطهی بین سلامت روان و محتوای خواب دارند.
مطلب مرتبط: اختلال کابوس شبانه
در این مطلب کوتاه به ۱۵ حقیقت جالب در مورد کابوس اشاره خواهیم کرد، که ممکن است برایتان جذاب باشد.
- در جمعیت عادی، یک نفر از هر ۲۰ فرد در طول هفته کابوس میبیند. این نسبت در جوامع با شیوع بیشتر بیماریهای روانی، بالاتر است. برای مثال، سهچهارم از جمعیت افراد مبتلا به «اختلال استرس پس از آسیب روانی» یا PTSD، کابوس میبینند. نیمی از افراد دارای اختلال شخصیت مرزی نیز با کابوس دست و پنجه نرم میکنند.
- مطابق با نتایج تعدادی از مطالعات پیشگستر ، کابوسها میتوانند احتمال بروز روانپریشی (سایکوز)، PTSD و اختلالات خواب را تعیین کنند.
- کابوسها اغلب پس از تجربهی تنشهای روانی شدید در زندگی – مانند آسیبهای منجرشونده به PTSD – بروز مییابند؛ با این حال، هر نوع تنشی میتواند به بروز کابوس بینجامد.
- نگرانی زیاد، تجربههای وهمآلود و مدتزمان خواب طولانی احتمالاً با تجربهی کابوس در ارتباطاند. اثر این عوامل حتا بعد از تعدیل اثر منفی بیماریهای روانی، همچنان قابل مشاهده بوده است.
- به نظر میرسد نگرانی اصلیترین عامل تعیینکنندهی بروز کابوس باشد. اساساً، افراد با نگرانی بیشتر، خوابهای ترسناکتری هم میبینند. نگرانی یکی از عوامل تنشزای بد به شمار میآید، چرا که منجر به بروز اختلال گسترده در عملکرد صحیح بدن میشود.
- دلیل ارتباط خواب بیشتر با کابوسهای بیشتر، این است که هرچقدر مدتزمان خواب بالاتر برود، زمان سپری شده در مرحلهی REM نیز افزایش مییابد. مطالعهی بیشتر
- برخلاف هراس شبانه (night terror) که اغلب در مرحلهی غیر REM روی میدهد، جزئیات مربوط به کابوس معمولاً به خوبی به خاطر سپرده میشود.
- در ویراست دهم از «طبقهبندی بینالمللی بیماریها»، تجربهی خواب بد هم به عنوان «اختلال کابوس» و هم به عنوان PTSD شناخته شده است.
- افراد مبتلا به PTSD معمولاً کابوسهای بیشتری را تجربه میکنند که ارتباطی با آسیبهای واقعی ندارد. به بیان دیگر، تمام خوابهای بدی که این افراد میبینند لزوماً مرتبط با تجربهی ناخوشایند قبلیشان نیست. این افراد اساساً بیشتر کابوس میبینند.
- داروهای ضدافسردگی مانند «مهارکنندههای اختصاصی بازجذب سروتونین» یا SSRIها ممکن است باعث بروز کابوس شوند.
- عوامل ژنتیکی، تنشهای زندگی و سلامت روان، همگی در تجربهی کابوس نقش دارند.
- در اکثر موارد، داروهای روانپزشکی مانند بنزودیازپینها (آرامبخش) و ضدافسردگیها کمکی به کاهش تجربهی رویاهای بد نمیکنند.
- رواندرمانی میتواند در رفع کابوسهای مکرر سودمند باشد. از جمله نمونههای شناخته شدهی رواندرمانی میتوان به حساسیتزدایی روانی، درمان از طریق مواجهه، درمان از طریق تمرین تصاویر و درمان از طریق رویای شفاف اشاره کرد.
- در روش درمان از طریق تمرین تصاویر،
سه مرحلهی اصلی طی میشود:
۱. بیمار یکی از کابوسهای خود را بازگو میکند.
۲. او سپس یک پایان متفاوت برای کابوس خود متصور میشود.
۳. پایان جدید به مدت دو هفته، هر روز ۵ الی ۱۰ دقیقه در ذهن مرور میگردد. - افراد مبتلا به روانپریشی اغلب کابوسهای آشفته و عجیبی را تجربه میکنند.