آنچه میخوانید، و خواهید خواند، ترجمهی فصل نهایی کتاب منطق جان استوارت میل، مبانی منطقی علوم اخلاقی، میباشد
به منظور نیل بدین مقصود، من از این که در یک رسالهی منطقیِ صرف، چقدر کار کوچکی میتوان انجام داد، یا این که تمامی احکام متد، زمانی که در تبیین ساختار رهنامه با مثال تفهیم نشدهاند، لزوماً مبهم و نامطلوب به نظر میرسند، غافل نیستیم. بدون تردید، مؤثرترین اسلوب به نمایش گزاردن نحوهی بنا نهادن علوم اخلاق و سیاست، بنا نهادن آنهاست: نکتهای که به ندرت ذکر میشود ولی قرار نیست من از آن غافل شوم. با این حال حتی اگر هیچ مثال دیگری به ذهن نرسد، مطلب بهیادآورندهای هست که روشن کردن راه پیش رو را ممکن سازد؛ با این روش مجبور نیستیم همه چیز را خودمان تجربه کنیم. با این حال، اگر هدفی بیش از این دنبال شود، باید گفت که مجال آن در این مقال نمیگنجد.
ناچاراً، هر آن چیزی که ما دربارهی منطق علوم اخلاقی خواهیم گفت با نظر داشتن بر پنج فصل قبلی (اسمها و گزارهها، استدلال، استنتاج، عملیاتهای زیرمجموعه استنتاج و سفسطه) تکمیل میگردد. این فصل تنها الحاقیه یا ضمیمهای به فصول قبلی است؛ چون روشهای بررسی کاربردی علوم اخلاقی و اجتماعی بایستی تفهیم شده باشد. البته اگر من در برشمردن و تبیین کلی آن علوم موفق ظاهر شده باشم. البته موردی که باقی میماند، این است که کدام یک از آن روشها برای تفحص در شاخههای مختلف اخلاق مناسبتر است؛ تحت چه شرایطی باید اعمال شوند؛ نتیجهگیری نامطلوب تا چه اندازهای به انتخاب روش نامناسب بستگی دارد؛ به کار بستن روشهای درست تا چه اندازهای به مهارت وابسته است؛ و این که موفقیت نهایی تا چه درجهای هر گونه گزینش بهتر یا به کارگیری دقیقتر فرآیندهای منطقی درخورد مورد میباشد. به عبارتی دیگر، علوم اخلاقی وجود داشته باشد یا نه، تا چه درجهای میتوان آنها را به کمال رساند، و با چه گزینش و انطباقی از بین متدهای فصول پیشین، میتوان بدین کمال نایل شد.
در آستانهی این سفر منطقی، ما با ایرادی روبهرو خواهیم شد که اگر برطرف نشود، برای رویکرد ما با رفتار انسان به عنوان موضوع علم سمی است. آیا کنش انسان به مانند تمامی وقایع طبیعی دیگر منطبق بر قوانین تغییرناپذیر است؟ آیا علیّت که اساس هر نظریهی علمی در مورد پدیدههای تکرارشونده است، در این مورد نیز صدق میکند؟ پاسخ این سؤال اغلب انکار است. این سؤال باید یک پاسخ سنجیده دریافت نماید. برای به هم نخوردن ترتیب مطالب، ما یک فصل کامل را به آن اختصاص خواهیم داد.