دانشمندان مرکز تحقیقات باسک BCBL به این نتیجه رسیدهاند صدا، جز اساسی برای ظهور روانی معنی کلمات در مغز است. این یافته حاوی دانش بیشتری در مورد این است که چگونه امواج صدا، اطلاعات اضافی را از کلمات بهمراه میآورند.
دانشمندان علوم اعصاب سالهای زیادی بدنبال یافتن پاسح این پرسش بودند که آیا صدا بر پردازش اطلاعات یا نحوهی درک ما از یک واژه با توجه به نحوهی تلفظ آن، تاثیر دارد.
اکنون مطالعه مرکز مغز و زبان باسک (BCBL) در سن سباستین به این نتیجه رسیده است امواج صدا بصورت کارآمدی، اطلاعات را فراتر از معنای تلفظی کلمات، انتقال میدهند. این مطالعه که در نشریه the Journal of Memory and Language منتشر شدهاست، نشان میدهد کلمات حامل اطلاعاتی هستند که در صدا طبقه بندی شدهاست.
این مطالعه که توسط افیتیما کاپنولا هدایت شده است، نشان میدهد معنیای که ما به کلمات میدهیم، با فاکتورهایی که به سادگی به اطلاعات تلفظی محدود نیستند، شرطی میشود. افراد و بصورت اختصاصیتر صدای آنها، اطلاعات بیشتری برای تظاهرات روانی کلمات دارند.
مطالعه بیشتر: https://virtualdr.ir/2018/04/18/quality-of-recordings/
یک دهه پیش، مطالعه دیگری به این نتیجه رسید زمانیکه به یک عبارت گوش میدهیم، گوینده تاثیرگذار است. کاپنولا میگوید: “این آزمایش نشان داد اگر ما به یک کودک که میگوید من هر شب پیش از خواب کمی شراب مینوشم، گوش فرا دهیم، مغز ما شگفت زده میشود. با این حال، اگر همین عبارت توسط یک بزرگسال مطرح شود، واکنش مشابهی رخ نمیدهد.”
با این اوصاف، تیم BCBL بدنبال کسب اطلاعات بیشتر و مشخص کردن این بود که آیا اطلاعات اضافی که توسط صدای گوینده فراهم میشوند، در مغز شنونده بعنوان قسمتی از تظاهر تلفظی صدای گوینده ذخیره میشوند.
یادگیری واژههای جدید
کاپنولا اذعان دارد: “تمامی واژههایی که یک شخص میداند، واژه نامه (lexicon) روانی را تشکیل میدهد، و باور بر این است هر یک از آنها چکیده هستند؛ بدین مفهوم که تنها اطلاعات گفتاری را منتقل میکنند. هویت شخصی که واژه را تلفظ میکند، اطلاعات غیر گفتاری است و تاکنون باور بر این بودهاست که این اطلاعات در واژه نامه روانی ذخیره نمیشود.”
این مطالعه توجه مخصوصی به اینکه آیا تظاهرات شناختی واژهها، اطلاعاتی دربارهی صدای گوینده منتقل میکنند، داشته است. بهمین ترتیب، این مطالعه، افرادی که را مجموعهای از لغاتی را که بلد نبودند و با صداهای متفاوت به آموختن آنها مشغول بودند، مورد بررسی قرار دادهاست.
کاپنولا میگوید: “در آن جلسات، ما فرکانس صدایی که یک واژه را که به یک تصویر اشاره داشت، ادا میکرد، تغییر دادیم. نتایج نشان داد واژههای جدید، زمانیکه صدا با تصویر تطابق داشت، سریعتر فعال میشدند.”
این کشف، فهم اینکه واژه نامه روانی شامل چیست را دربردارد. “فهم طبیعت تظاهرات لفظی، پیش نیاز تمامی مطالعات مرتبط با واژهها است؛ همانند کشف نحوهی یادگیری و پردازش آنها توسط افراد.”
کاپنولا خاطر نشان میسازد هنوز مسیر طولانی در پیش است “یکی از اهداف مطالعاتی میتواند بررسی این مورد باشد که آیا این اثرِ صدا در کودکان، که واژه نامه روانی بطرز قابل توجهی در آنها در حال تکامل است، قویتر است.”