جوایز Ig Nobel سال ۲۰۱۶ دیشب برگزار شد تا مردم با اکتشافاتی آشنا شوند که ابتدا آنها را بخنداند و سپس در فکر فرو ببرد. از موشهایی که شلوارهای پلیاستر میپوشند گرفته تا سنگهایی که شخصیت دارند! اکنون نگاهی داریم به برندگان این جوایز.
موشهایی با شلوار پلیاستر!
مرحوم احمد شفیق مصری دو کار جالب کرده بود که جایزهی تولیدمثل (!) نصیب او شد؛ او اثر شلوارهای پلیاستری، کتان و پشمی را بر سلامت جنسی با پوشاندن آنها به موشها بررسی کرده بود. سپس تستها را به سمت انسان هدایت کرده و دو مقاله راجع به این تحقیقات منتشر کرده بود. یکی در سال ۱۹۹۲ و یکی هم سال بعد آن.
سنگِ قبرهای سیاه و سنجاقکها!
۹ دانشمند از ۴ کشور نوبل فیزیک را برای ۲ اکتشاف دریافت کردند. چرا اسبهای سفید برای دور کردن خرمگسها بهترین اند و این که چرا سنجاقکها جذب سنگ قبرهای سیاه میشوند؛ چیزی که از لحاظ بومشناختی میتواند مرگآور باشد. محققان دریافتند که ۵ گونه از سنجاقکها به صورتی ویژه به سنگ قبرهای براق جذب میشدند، درحالی که حشرات دیگر بیشتر به فکر آب بودند. حتی این سنجاقکها از آشیانهی خود دفاع هم میکردند. چواب این جاست که سنگ قبرها نور پلاریزه، همانند چیزی را که سطح آب هم بازتاب میکند، از خود منعکس میکنند.
شخصیتهای یک سنگ
نوبلِ این مراسم در زمینه اقتصاد به دو محقق رسید که سنگها را از دید تجاری بررسی کرده بودند. آنها روی ۵ بعد تمرکز داشتند؛ صمیمیت، اشتیاق، رقابت، دلفریبی و ناهمواری. این کار بجای بررسی برندها انجام شده بود. یافتهها نشان از آن دارد که هر یک از محرکِ سنگها شخصیتی ویژه دارند و گاهی این شخصیتها میتواند با جزئیات بیان شود.
خارش آینهای!
جایزهی پزشکی این سال به ۵ دانشمند آلمانی رسید که خارشها را مطالعه کردهاند! تحقیق آنها بیان میدارد که اگر فردی در بازوی چپ خود خارش داشته باشد میتواند با نگاه به آینه و خاراندن بازوی راست خود آن را تسکین دهد! آنها توضیح دادهاند که این یافته میتواند برای کسانی که مشکلات پوستی دارند مفید باشد.
علم پینوکیو
جایزهی روانشناسی خیلی بهتر از چیزیست که حقیقت داشته باشد! ۵ نفر محققان از ۱۰۰۰ نفر دورغگوی (!) بین ۶ تا ۷۷ سال پرسیدهاند که چقدر دروغ میگویند و مجبور بودهاند که جوابها را هم باور کنند. هدف آنها مطالعهی تناوب و تخصص افراد در دروغگویی در طول زندگی و تغییرات آن با تغییر سن بوده است. نتیجه این شد که شدت و تخصص در دروغگویی طی کودکی رشد مییاشد، در نوجوانی و جوانی به اوج خود میرسد و در بزرگسالی کاهش مییابد. ولی چه کسی میتواند به تحقیقی که متکی به ۱۰۰۰ نفر پینوکیوست اعتماد کند؟!