مقدمه:
هورمونهای جنسی نقش فیزیولوژیکی بسیار مهمی را در بافتهای تولیدمثلی و غیر تولیدمثلی بازی میکنند، که سیستم ایمنی هم از این بابت مستثنی نیست. این هورمونها، اثر خود را از طریق اتصال به انواع خاصی از گیرنده ها که به صورت فاکتورهای رونویسی وابسته به لیگاند یا گیرندههای غشایی که مسیرهای متفاوتی را در سیستم ترانسداکتاسیون فعال میکنند، اعمال مینمایند.
نکتهی جالب توجهی که در این مقاله بیشتر به آن خواهیم پرداخت، در واقع وجود یک برتری دیگر در میان زنان نسبت به مردان است! خوبست بدانید که زنان از جهات فیزیولوژیکی متفاوتی بر مردان برتری دارند، برای مثال با وجود قدرت بدنی دو تا سه برابری مردان نسبت به زنان، تحمل احساس درد در زنان حدوداً دو تا سه برابر مردان است. حال نکته دیگری که ما میخواهیم آن را به برتریهای دیگر زنان نسبت به مردان بیافزاییم، حساسیت کمتر و مقاومت بیشتر این جنسیت در برابر عفونتهای باکتریایی است! موضوعی که به قدت سیستم ایمنی باز میگردد، سیستمی که با توجه به تحقیقات صورت گرفته در بین زنان از قدرت بالاتری برخورد دار است. تفاوت بیان شده را میتوان در تنوع و نوع هورمون های جنسی ترشح شده در بدن مردان و زنان جستجو کرد. خالی از لطف نیست که به این نکته هم اشاره کنیم که هورمونهای جنسی از طریق تاثیرات متفاوت خود میتوانند تولید فاکتورها و سایتوکاینهای التهاب زا و ضد التهاب (بسته به نوع هورمون) القا کرده و حتی در مسیر تولید آنتیبادیها و کم و کیف پاسخ سیستم ایمنی دست برده و تغییرات دلخواهی را ایجاد کنند.
نکتهی بعدی که در ابتدای این مقاله به صورت کلی و در ادامه به تفصیل به آن اشاره خواهیم کرد، وجود رابطهی مستحکم و اثبات شدهی هورونهای جنسی با رشد، متابولیسم و بیماریزایی(ویرولانس) میکروارگانیسمهای باکتریایی است. در کنار این وضوع باید این را هم دانست که باکتریهای فلور طبیعی بدن و باکتریهای موجود رد محیط کما بیش دارای قدرت لیز کردن و شکستن و استفاده از هورمون های جنسی را دارا میباشند. موارد ذکر شده همه و همه بیانگر نقش اساسی و غیرقابل انکار این هورمونها در برخوردهای باکتریایی و بیماریهای مرتبط با این میکروارگانیسمها است.
نگاهی بر هورونهای جنسی:
این هورمونها که شامل پروژسترون، استرادیول (استروژن) و تستوسترون هستند، نقش بسزایی را در مسیر تولیدمثل، تمایز، رشد، تکثیر سلولی، آپوپتوز (مرگ سلولی)، التهابات، متابولیسم، همئوستاز و کارکرد مغز دارند. این هورمونها که از گنادها (غدد جنسی) و جفت جنینی تولید میشوند، به خون ریخته شده و به سمت اهداف خود یعنی هم بافتهای محیطی و هم سیستم عصبی حرکت میکنند. در حالتهای اعمال اثر این هورمونها که در بالا گفته شد، به حالتی که در آن هورمون به یک فاکتور رونویسی وابسته به لیگاند تبدیل شده و به گیرنده خاص درون سلولی متصل میشود، در واقع مسیر یا مکانیسم کلاسیک، و به مسیری که این هورمون ها ترجیح میدهند به گیرندههای غشایی متصل شوند، در واقع مسیر یا مکانیسم غیرکلاسیک گفته میشود.
نکتهی بسیار جالب این است که این هورمونها می توانند در ارتباط و پیوند فیزیولوژیکی میکروارگانیسمها و میزبان های پستاندار آنها نقش داشته و موثر باشند. این ارتباط را عموماً، یک ارتباط درون قلمرویی یا Interkingdom signaling مینامند. این ارتباط میتواند توسط میکروارگانیسم ایجاد شده و از آن برای فعال کردن فاکتورهای بیماری زای خود و کنترل حدت و شدت نتایج فعالیت های خود (کنترل عفونتزایی و مدیریت زندگی!)، استفاده شود.
خوب است در این جا هم باز اشاره بکنیم که جنس مذکر در بین انسانها و سایر پستانداران، از حساسیت بیشتری نسبت به پروتوزونها، قارچها، باکتریها و عفونتهای ویروسی درمقایسه با جنس ماده دارند. دقت کنید که به طور کلی ایمنی ذاتی و ایمنی سلولی و همورال در مردان پایینتر از زنان است.
در تحقیقات بسیاری به اثبات رسیده است که هورمونهای جنسی میتوانند با تغییر مسیر بیان ژن و تغییر الگوهای رفتاری باعث ایجاد مقاومت و یا حساسیت به عفونتها شوند. نکته جالب توجه در این قسمت این است که این هورمونها همانگونه که درصورت استفاده میزبان و درگیر شدن در مسیرهای متابولیکی وی میتوانند در کاهش عفونت کمک کننده باشند، به همان میزان هم میتوانند درصورت بهره گیری میکروارگانیسم از آنها، به فرار آنها از دست سیستم ایمنی کمک کند، درست مثل یک شمشیر دولبه!
مقاله مرتبط: شیرین بیان باعث کاهش هورمونهای جنسی و باروری میشود
مکانیسم عمل هورمونهای جنسی:
بسیاری از فعالیتهای هورمونهایی چون استرادیول، پروژسترون، و تستوسترون توسط مکانیسمهای کلاسیک یا ژنومیک کنترل میشود. این کار از طریق اعمال اثر هورمونها در قالب فاکتورهای رونویسی وابسته به لیگاند، به ترتیب بر گیرندههایی چون ER, PR and AR است، که جزء گیرندههای هسته ای برای فاکتورهای مذکور هستند. در انسان دو نوع ایزوفورم از PR گزارش شده است که هر دو یک نوع ژن را بیان میکنند ولی توسط پروموتورهای متفاوتی تنظیم میشوند. گیرندههای هورمونهای استروئیدی یا همان هورمونهای جنسی، پروتئینهای مدولاری هستند که از طریق مسیرهای عملکردی متفاوتی عمل میکنند.
مکانیسم کلاسیک:
در این مسیر هورمون جنسی، با اتصال به یک گیرنده درون سلولی خاص اثر خود را اعمال میکند؛ در زمان عدم وجود لیگاند، گیرندهها با پروتئینهای شوک حرارتی (heat shock protein یا Hsp) در ارتباط خواهند بود. زمانی که هورمون جنسی به گیرنده خاص خود در داخل سلول متصل میشود، فرایند تغییر شکلی را در سیستم قبلی القا میکند که Hsp موجود را حل کرده و خود جایگزین آن میشود. این فعالیت که به دایمریزاسیون و فسفریلاسیون و اتصال گیرنده به هورمون شده و باعث میشود که در ادامه فرایند سیستم در محل پروموتور خاص خود قرار گرفته و از طریق فرایندهایی به بیان ژنی خاص منجر میشود.
مکانیسم غیرکلاسیک:
در این مکانیسم هورمون جنسی به گیرندههای سطحی غشاء اتصال یافته (که میتواند گیرنده G پروتئین باشد یا نوع خاصی دیگر)، و از این طریق میتواند به تحریک چندین مسیر سیگنالی ترانسداکتاسیون منجر شود.
(ترانسداکتاسیون سیگنالی عبارت است از فرایندی که در آن یک سیگنال شیمیایی یا فیزیکی از طریق یک سری رویدادهای مولکولی به درون سلول منتقل می شود و غالبا فسفریلاسیونی پروتئینی است که توسط پروتئین کیناز، کاتالیز شده است؛ این ماده سرانجام سلول را به ایجاد پاسخ وادار میکند.)
کنترل پاسخ ایمنی توسط هورمونهای جنسی:
این هورمونها مشخصا به تنظیم فعالیت سلولهای سیستم ایمنی از جمله لنفوسیتها، ماکروفاژها،گرانولوسیتها، و ماستسل ها میپردازند که میتواند به صورت پیامدهای فیزیولوژیکی و پاتولوژیکی ظهور کند. گیرندههای آندروژنی در بسیاری از بافتهای لنفوئیدی از جمله تیموس، مغز استخوان، طحال و ماکروفاژها شناسایی شدهاند.
تستوسترون: گزارشها حاکی از آن اند که تستسترون باعث کاهش فعالیت NK cellها در موشها شده و کاهش سنتز سایتوکاینهای التهابزا از جمله TNFα را منجر شده است. این درحالی است که این هورمون باعث افزایش سایتوکاینهای ضد التهابی همچون IL-10 (اینترلوکین ۱۰) میگردد. تستوسترون همچنین باعث کاهش بیان ژن گیرندههای خاصی (TLR4) در ماکروفاژها و مونوسیتها می شود، این گیرنده جزء گیرنده های الگو شناساگر یا PRRهاست که در فعال شدن و واکنش دادن سیستم ایمنی ذاتی به الگوهای پاتوژنی دخالت دارد. (در کل می توان نتیجه گرفت کار این هورمون سرکوب نسبی سیستم ایمنی و ایجاد سکوت ایمونولوژیکی در برابر عوامل بیماریزا است).
مقاله مرتبط: هشداری جدی مبنی بر تجویز هورمون تستسترون
استروژن: از سمت دیگر، استروژن می تواند پاسح ایمنی را افزایش داده و کنترل سلولی را بالا برده و بهبود ببخشد. استرادیولها در ایجاد مقاومت در برابر عفونتها نقش دارند و این اثر خود را از طریق افزایش فعالیت شیمیایی NK cell ها و القای تولید سایتوکاینهای التهابزا همچون IL-1 ، IL-6و TNFα اعمال میکنند. استرادیولها همچنین تولید سایتوکاینهایی ضد التهابی چون
IL-4 ،IL-10 و IFN گاما(اینترفرون گاما) را سرکوب کرده و کاهش میدهد و حتی این حتمال هم داده میشود که استروژن در حفظ سلولهای ایمنی از اپوپتوز یا مرگ سلولی نقش داشته باشد. ( در کل این هورمون تقویتکننده سیستم ایمنی است.)
پروژسترون: این هورمون عموماً به عنوان سرکوبگر سیستم ایمنی شناخته میشود که از طریق ممانعت تولید از فاکتورهای در سیستم ایمنی و تحریک تولید سایتوکاینهای سرکوبکننده در ماکروفاژها میشود. افزایش غلظت و درجات پروژسترون در دوران بارداری هم به مهار ایجاد پاسخ در T helper1 cell شده و باعث کاهش تولید سایتوکاینهای التهابزا مثل IFN گاما میشود، درحالی که فعالیت T helper2 cell را ارتقا داده و باعث افزایش تولید سایتوکاینهایی ضد التهابی چون IL-4 ، IL-5 و IL-10 می گردد.( در کل این هورمون تضعیف کننده سیستم ایمنی است.)
تاثیر هورمونهای جنسی بر عفونت های باکتریایی:
نکته قابل ذکر پیش از هرچیز این است که اثرات گفته شده در مجموع این گونهاند و در برابر همهی انواع میکروارگانیسمها کاملا به این شکل نبوده و میتواند متفاوت باشند، چه بسا که در بیماری چون تیفوئید که عامل آن باکتری Salmonella typhimurium است، استروژن حساسیت، ابتلا و بیماریزایی این باکتری را در زنان افزایش داده و پروژسترون برعکس اسروژن از بیماریزایی آن میکاهد!
بر اساس مطالب گفته شده در مقدمه و پس از آن دانستید که جنس مذکر در برابر عفونت حساستر از جنس ماده است کما بیش هم با دلیل اصلی ان آشنا شدیم ولی بگذارید کمی پیشتر رویم. برای مثال از بیماریهایی که میتوان در رابطه با تاثیر بسزای هورمونهای جنسی در روند ابتلا به آنها مثال زد، تب Q میباشد.
مقالات مرتبط:
-
استروژن از تحلیل سلولهای دوپامینی جلوگیری میکند!
-
استفاده طولانی مدت از استروژن پس از یائسگی و آسیبهای آن
تب Q :
یک بیماری با مخزن حیوانی((Zoonotic است که توسط باکتری ای بنام Coxilla burnitti ایجاد میشود. در این بیماری باکتریایی، مردان یا به قولی جنس مذکر علائمی همچون آنفولانزا، سینه پهلو (نمونیا)، التهاب کبدی، التهاب قلب، مننژیت و… را از خود بروز میدهند، که عموماً بیشتر از ان چیزی است که زنان مبتلا ازخود بروز می دهند( مقاومت بیشتر). در نومنه های سالم بررسی شده موشهای مبتلایی مذکر از نظر درجه بیماری، میزان مواجهی باکتریایی و تعداد گرانولوماهای طحالی بیشتری را نسبت به موشهای مبتلای ماده نشان می دادند. این درحالی بود که پژوهشها بر روی موشهای مادهای که تخمدانهایشان برداشته شده بود نشان داد که میزان مواجه با باکتری و تعداد گرانولوماهای طحالی به شدت افزایش یافته است(عدم وجود مقاوتی که قبلا به دلیل حضور استروژن و پروژسترون وجود داشت).
هورمونهای جنسی نقش مستقیمی را در متابولیسم، رشد و بیان فاکتور های بیماری زایی در باکتری ها بازی میکنند. برای مثال در دوران بارداری( افزایش درجات استروژن و پروژسترون)، نسبت میان گونههای باکتریهایی موجود در پلاک میکروبیاتا یا همان فلور(Floor) میکروبی، تغییر قابل توجهی را در افزایش نسبت گونههای هوازی به سایر گونهها نشان می دهند.
prevotella intermedius ، به مقادیر زیاد در میان این دسته از باکتریهای هوازی یافت شده است که میتواند از استروژن و پروژسترون برداشت کرده و انها را به مصرف خود برساند، کاری که به بهبود رشد این گونه از باکتری می انجامد؛ در واقع در این نمونه، استروژن و پروژسترون نقش ویتامین کا(k)، که یکی از ضروری ترین فاکتور های رشدی مورد استفاده این دسته از باکتری ها است، عمل میکنند.
در نمونهای دیگر میتوان به القای توقف رشد یا خاصیت باکتریواستاتیکی توسط پروژسترون بر باکتریهای گونههای Neisseria gonorrheae و N. meningitides که بسته به غلظت پرژسترون میتواند خاصیت میکروبکشی (باکتریوسایدال) یا توقف رشد (باکتریواستاتیک) بر آنها داشته باشد. پاسخ به هورمونهای جنسی مثلا پروژسترون، حتی می تواند در اسپورهای دو گروه مرتبط و هم خانواده اثرات متفاوتی را ایجاد کند.
در اخر باید به این نتکه اشاره کرد که بسیاری از گونههای باکتریایی وجود دارند که میتوانند هورمونهای استروئیدی را تجزیه کرده و مورد استفاده قرار دهند. این دسته از باکتریها دارای آنزیمهایی هستند که توانایی برش و شکستن قطعات هورمونی را دارند. بیشتر اثرات جانبی این گونه پژوهش ها حصول فرایندهایی برای دست یابی به این دسته از آنزیمها در ساختار باکتریها است که میتواند کمک شایانی را در صنعت دارو سازی و پزشکی به بشریت ارائه دهد.
نتیجه گیری:
هورمونهای جنسی استروئیدی، نقش بسیار کلیدی ای را در بخشهای مختلف بدن پستانداران برعهده دارند، از جمله سازماندهی سیستم ایمنی و ایجاد کنترل نسبی بر این سیستم؛ استروژن، تستوسترون و پروژسترون به طور کاملا متفاوت از یک دیگر میتواند پاسخهای داده شده به عفونتای باکتریایی را تنظیم کنند و ترکیب فلور میکروبی را تغییر دهند و جابجا کنند و حتی قادرند که مسیرهای متابولیکی را در میکروارگناسیمهای پاتوژنیک دستخوش تغییر کنند.
در حالت عمومی میتوان چنین گفت که تستسترون یک سرکوبگر سیستم ایمنی است، درحالی که استرادیولها تقویت کنندههای این سیستماند و درکنار این دو پروژسترون نیز نقش کنترل کننده یسیستم ایمنی برعهده دارد. این تاثیرات ناشی از تغیرات یا دایفورمیسم های جنسی موجود در عفونت های باکتریایی است، جایی که جنسنر حساسیت بیشتری را نسبت به جنس ماده دارا میباشد. در دورههایی چون دورهی قاعدگی که درجات هورمونهای جنسی عموما در حال نوساناند، میتواند فاکتوری تعیین کننده در مواجه فرد با بیماری بوده و قطعا نتایج عفونت باکتریایی دستخوش این تغیرات خواهد بود.
در برخی از موارد وجود دقیق و حساب شدهی هرمونهای جنسی میتواند به کنترل عفونتهای باکتریایی کمک کرده و نقشی مکمل را در کنار درمان با آنتیبیوتیک ایفا کند. در کنار تمام این تمهیدات، باکتری ها باز هم در مسیر تکاملی خود تواناییهایی یافته اند که برخی از آنها را قادر می سازد که بتوانند، هورمونهای جنسی را شکسته و به نفع خود مورد استفاده قرار دهند.