انتشار این مقاله


افزایش احتمال مرگ به علت “دل‌شکستگی” پس از مرگ همسر!

احتمال بروز ریسک فاکتورهای مرتبط با بیماری قلبی‌عروقی و مرگ در افرادی که همسران خود را ازدست‌ داده‌اند، در سه ماه پس از مرگ همسر، بیشتر است.

بر اساس مطالعه‌ای جدید که توسط دانشگاه Rice به انجام رسیده، احتمال بروز ریسک فاکتورهای مرتبط با بیماری قلبی‌عروقی و مرگ در افرادی که همسران خود را ازدست‌ داده‌اند، در سه ماه پس از مرگ همسر، بیشتر است. محققان می‌گویند: این موضوع می‌تواند یک همسر داغ‌دیده را در معرض “مرگ به خاطر دلشکستگی” قرار دهد.

این مطالعه در نشریه Psychoneuroendocrinology به چاپ خواهد رسید: از دست دادن همسر با تولید بیشتر ماده‌ای که به نام سایتوکاین ex Vivo (بازمانده همسر قبلی) مشهور است، و کاهش تغییرات ضربان قلب مرتبط است. این دو مکانیسم از عاملان اصلی خطر قلبی عروقی هستند.


مقاله مرتبط: تماس دست همسر حس درد را كاهش مى‌دهد


این مطالعه نشان می‌دهد که افرادی که همسر خود را در سه ما گذشته از دست داده‌اند دارای سطوح بالاتری از سایتوکاین‌های پیش‌التهابی هستند. (سایتوکاین‌ها مارکرهای سیستم ایمنی‌اند که نشان‌دهنده‌ی التهاب در خون هستند.) و تغییرات ضربان قلبی (HRV) در آن‌ها در مقایسه با کسانی که همسر خود را از دست نداده‌اند، با در نظر گرفتن جنس، سن، شاخص توده بدنی، سطح تحصیلات، کمتر است. این دو مورد هر دو فاکتورهای افزایش‌دهنده‌ی ریسک ابتلای یک شخص به مشکلات قلبی، شامل مرگ، هستند. این بررسی، اولین مطالعه‌ایست که نشان داد مرگ همسر با افزایش میزان سایتوکاین ex vivo و کاهش HRV ارتباط دارد.

Chris Fagundes، استادیار روان‌شناسی در دانشگاه علوم جامعه‌شناسی Rice، می‌گوید:

در شش ماه اول بعد از مرگ همسر، فرد داغ‌دیده به میزان ۴۱ درصد بیشتر ازدیگران در معرض خطر مرگ قرار دارد. مهم است بدانیم که ۵۳ درصد از این افزایش درصد به علت بیماری قلبی‌عروقی است. این مطالعه قدم مهمی در درک چرایی این مسئله، از طریق شناسایی اینکه چگونه از دست دادن همسر می‌تواند به صورت زیرپوستی موجب بیماری و مرگ شود، برداشته است.

در میان افراد شرکت‌کننده در این مطالعه، ۳۲ نفر که به تازگی همسرشان را از دست داده بودند، به میزان ۴۷ درصد در مقایسه با ۳۳ نفر از گروه شاهد، سطوح HRV پایین‌تری داشتند. افراد بیوه شده دارای ۷ درصد سطوح بالاتری از TNF-alpha (یک نوع سایتوکاین) و ۵ درصد سطوح بالاتری از IL-6 (نوع دیگری از سایتوکاین) در مقایسه با گروه شاهد، بودند. در نهایت، در این افراد نشانه‌های افسردگی نسبت به گروه شاهد، ۲۰ درصد بیشتر مشاهده شد. حدود سنی شرکت‌کنندگان از ۵۱ تا ۸۰ سال بود (میانگین ۶۷.۸۷) و ۲۲ درصد جمعیت این گروه را مردان و ۷۸ درصد را زنان تشکیل می‌دادند. جنسیت و سن گروه شاهد به صورت قابل مقایسه بود، و زمانی که تفاوت‌های اندک وزن و عادت‌های سلامت در حساب آورده می‌شد، نتایج همان بودند.


مقاله مرتبط: تأثیر اختلاف سنی همسران در پایداری زندگی مشترک


Fagundes ادامه داد:

این مطالعه درک درحال پیشرفت ما از چگونگی تاثیر از دست دادن همسر بر سلامتی قلب، را افزایش داد.

او امیدوار است این بررسی بتواند به متخصصان پزشکی کمک بکند تا مکانیسم‌های بیولوژیکی که توسط مرگ همسر انگیخته می‌‍شوند، را بهتر بشناسند و بتوانند مداخله‌های دارویی یا روانی مورد هدف را طراحی کنند تا از اسیب دیدن یک “قلب شکسته” پیش‌گیری کنند یا آن را کاهش دهند.

با این که “هر” فردی که همسر خود را از دست داده، دچار این خطرات مشکلات قلبی نمی‌شود، Fagundes اعتقاد دارد که:

مهم است به این نکته توجه کنیم که چنین خطری وجود دارد. در آینده ما به دنبال آن خواهیم بود تا ببینیم کدام افراد بیوه، در خطر بیشتری قرار دارند، و کدام افراد نسبت به پیامدهای روحی و روانی مرگ همسر، انعطاف‌پذیرند.

 

آیسان اخگری


نمایش دیدگاه ها (0)
دیدگاهتان را بنویسید