مردم تا چه اندازه باید در مورد اثرات روانشناختی زمانی که پشت مانیتورها میگذرانند باشند؟ ایجاد تعادل بین تکنولوژی و دیگر جنبههای زندگی روزمره منطقی به نظر میرسد اما توصیههای متناقض زیادی در مورد اینکه این تعادل در کجا باید باشد وجود دارد. بخش عمدهی بحث در مورد مبارزه با اعتیاد به تکنولوژی است. اما به نظر میرسد کسانی که این مبحث را مطرح میکنند فریادی از سر ترس و بر پایهی ضعف اطلاعات سر دادهاند. هرگز کسی را که از سر افسردگی تمام روز در رختخواب به سر میبرد معتاد به تخت نمیخوانیم!
به عنوان مثال، در آوریل ۲۰۱۸ موضوع برنامهی تلویزیونی America Inside Out بر تأثیرات تکنولوژی در مغز متمرکز بود. در این قسمت اعتیاد به فناوری را با اعتیاد به کوکائین و سایر داروها مقایسه میکردند. همچنین بر این نکته تأکید داشتند که استفاده از تکنولوژی میتواند منجر به بیماریهای مانند آلزایمر گردد. برخی دیگر مانند Jean Twenge، استفاده از گوشیهای هوشمند را با خودکشی نوجوانان مرتبط دانسته است.
بعضی افراد ادعا میکنند که استفاده از تکنولوژی، همان مراکز لذتی را در مغز تحریک میکنند که کوکائین، هروئین یا متآمفتامین را فعال میکنند. این گفته درست است، اما مرکز لذت مغز فقط برای چیرهای ناسالم تحریک نمیشود!
مقاله مرتبط: دوپامین: فراتر از هورمون خوشحالی
هر چیز جالبی باعث افزایش آزادسازی دوپامین در “مدارهای لذت” مغز میشود؛ مانند شنا کردن، خواندن یک کتاب خوب، داشتن گفتگوی مثبت، غذا خوردن یا داشتن رابطه جنسی. استفاده از تکنولوژی هم همانند سایر فعالیتهای عادی و سرگرمکننده باعث آزاد شدن دوپامین میشود؛ البته حدود ۵۰ تا ۱۰۰ درصد بیشتر از سطح نرمال!
در عوض، کوکائین دوپامین را ۳۵۰ درصد و متامفتامین به میزان ۱۲۰۰ درصد افزایش میدهد. علاوه بر این، شواهد اخیر نشان از تفاوت در نحوهی عملکرد گیرندههای دوپامین بین معتادان به مواد مخدر و تکنولوژی نشان میدهد.. اینکه بگوییم این دو نوع اعتیاد شبیه به هم هستند درست مانند این است بخواهیم قطره آب و آبشار را یکی در نظر بگیریم!
هر فعالیت چه میزان دوپامین آزاد میکند؟ فعالیتهای متنوع باعث میشود که مغز دوپامینی بیش از مقدار طبیعی آزاد کند. لذت از غذا باعث افزایش ۵۰ درصدی نسبت به حالت نرمال میشود.
مقایسه بین اعتیاد به تکنولوژی و سوء مصرف مواد اغلب بر اساس مطالعات تصویربرداری مغز نیز صورت میگیرد که غیرقابل اعتماد بودن آن بارها در مستندسازی این ادعا اثبات شده است. مطالعات تصویربرداری اخیر مغز نیز ادعاهای قبلی را مبنی بر این که بازیهای خشونتآمیز باعث کاهش عاطفه و همدردی با دیگران میشود، رد کرده است.
مقاله مرتبط: چند ساعت بازی کامپیوتری برای کودکان زیاد بشمار میآید؟
افرادی که در مورد اعتیاد به تکنولوژی صحبت میکنند، اغلب در استفاده از گوشی هوشمند خود شکست خوردهاند و نمیتوانند بفهمند که چرا بچهها انقدر زیاد بازی میکنند. اما اینها اعتیاد واقعی نیستند، با اینکه تداخل قابلتوجهی را با دیگر فعالیتهای زندگی مانند مدرسه، کار و یا روابط اجتماعی دارند.
تنها ۳ درصد از گیمرها، یا حتی کمتر، مشکلات رفتاری مانند نادیده گرفتن تکالیف مدرسه در حدی که نمراتشان مشکل پیدا کند دارند. اکثر این مشکلات خفیف هستند و در طول زمان از بین میروند.
در حال حاضر، هیچ تشخیص مشکل روانی بهداشتی مرتبط با اعتیاد به تکنولوژی وجود ندارد. البته سازمان بهداشتی جهانی اعلام کرده است که در نسخهی بعدی International Compendium of Disease اختلال بازی را خواهد گنجاند!
اما این پیشنهاد بسیار بحثانگیز است. ۲۸ محقق درنامهای به سازمان جهانی بهداشت به این تصمیم اعتراض کردند زیرا این تصمیم علمی نیست! به نظر میرسد که WHO تحقیقی که نشان میدهد اختلال بازی بیشتر علائمی از دیگر مسائل مربوط به سلامت روان مانند افسردگی است، نه اختلالی جدا را نادیده گرفته است. این تصمیم WHO اعتراضات دیگری را حتی از سازمان یونیسف دریافت کرده است.
دادههای کنونی نیز از وابستگی به تکنولوژیکی به عنوان تشخیصی مستقل پشتیبانی نمیکنند. به عنوان مثال، مطالعهی آکسفورد نشان میدهد که در افرادی که وابستگیهای شدید به تکنولوژی دارند، میزان مشکلات روانی و بهداشتی نسبت به دیگران بیشتر نیست. هر گونه مشکلی که با استفادهی بیش از حد از تکنولوژی به وجود آید، معمولاً خفیفتر از بیاریهای روانی است و اغلب بدون یاز به درمان اصلاح میشوند.
محققان گاهی ادعاهای ترسناکی را بر اساس دادههای اندکی که از آمار و نه واقعیت به دست میآورند، مطرح میسازند. اغلب بحثهای مربوط به اعتیاد به تکنولوژی ادعا میکند که تکنولوژی خود مسحور کننده است، و به مغز طبیعی آسیب میرساند. اما وابستگی به تکنولوژی به طور کلی علامت دیگر اختلالات اساسی مانند افسردگی، اضطراب و مشکلات توجه است.
مقاله مرتبط: استفادهی زیاد از تکنولوژی باعث ضعف دستها و انگشتان کودک میشود
باید بدانیم چه کسی را برای چه چیزی درمان میکنیم، گاهی آنقدرب به دنبال درمان اعتیاد به تکنولوژی هستیم که مشکل اساسی را نادیده میگیریم.
برخی افراد از در طیف وسیعی از فعالیتها افراط میکنند. این فعالیتها عبارتند از استفاده از تکنولوژی، ورزش، غذا خوردن، رابطهی جنسی، کار، مذهب و خرید. حتی مقالات پژوهشی دربارهی اعتیاد به رقص وجود دارد. اما تعداد کمی از آنها تشخیص رسمی دارند.
برخی از خبرنگاران به افزایش اخیر میزان خودکشی دختران نوجوان به عنوان شواهدی از مشکلات تکنولوژی اشاره کردهاند. اما میزان خودکشی تقریباً در تمام گروههای سنی، به ویژه میانسالان از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۱۶ افزایش یافته است. این افزایش ظاهراً در سال ۲۰۰۸ یعنی در طی رکود اقتصادی آغاز و از آن زمان تا کنون نیز بیشتر شده است. به نظر میرسد که مسئلهی بزرگتری در جامعه اتفاق افتاده است. تکنولوژیهراسان باید ذهن افراد عادی و مقامات بهداشتی را از شناسایی و درمان اعتیاد به تکنولوژی منحرف کنند!
مقالهای اخیراً ادعا کرده که اعتیاد به صفحه نمایش با افسردگی و خودکشی نوجوانان مرتبط است. اما محقق دیگری با دسترسی به دادههای مشابه نشان داد که این اثر بیشتر از ارتباط بین خوردن سیب زمینی و خودکشی نیست. این یک مشکل است: گاهی دانشمندان ادعاهایی ترسناک را بر اساس دادههای کوچک مطرح میکنند، که اغلب نیز دادههای آماری هستند نه واقعی!
مشکلات واقعی مربوط به تکنولوژی مسائل مربوط به حریم خصوصی افراد است. مردم باید استفاد از تکنولوژی را با دیگر جنبههای زندگی خود متعادل کنند. البته باید گوشهی چشمی به کسانی که زندگی را فدای تکنولوژی کردند داشته باشیم. میزانی از نگرانیهای ما در مورد وابستگی به تکنولوژی عقلانی است، اما شواهد موجود نشان میدهد که ادعای بحران یا مقایسه آن با سوء مصرف مواد، منطقی نیست.