در یک جهان آرمانی، همه افراد به اطلاعات یکسانی دسترسی دارند، نحوه برداشت درست از این اطلاعات را آموختهاند و از دانش استفاده از آنها برخوردار هستند. اما همانطور که گفته شد این موارد تنها در شرایط ایدهآل تحقق مییابند و واقعیت طور دیگری است. مقالات علمی غالبا در ازای پول ارائه می شوند و حتی اگر به صورت رایگان در دسترس باشند نیز، افراد اندکی دارای توانایی و یا بردباری لازم برای فهم اصطلاحات و شیوه نگارش به کار رفته در آنها هستند. این مقاله با ارائه راهکارهایی مفید در مورد نحوه خواندن مقالات علمی ، به شما کمک خواهد کرد که بتوانید به تنهایی از پس این مشکل بربیایید.
چگونه به مقالات علمی دسترسی پیدا کنید؟
نکتهای که در مورد پرداخت هزینه در ازای دسترسی به مقاله گفتیم، کاملا جدی است. بیش از سه چهارم مقالات پژوهشی موجود در وب تنها در صورتی قابل دسترسی هستند که عضو دانشگاه و یا موسسهای باشید که اشتراک وبسایت ارائه کننده مقاله را داشته باشد و یا اینکه خود اقدام به خرید آنها بکنید. البته مبلغی که باید پرداخت کنید به احتمال زیاد به اندازه ارزش یک تانکر سوخت است! البته تعدادی از ابزارهای آنلاین میتوانند در این زمینه به شما کمک کنند. به عنوان مثال در صورتیکه PDF مقاله به صورت رایگان و قانونی موجود باشد، در نتایج جستوجوی Google Scholar به آن اشاره خواهد شد. همچنین اکستنشنهای کروم مانند Unpaywall و Open Access Button نیز این قابلیت را دارند که به صورت خودکار نسخههای رایگان و قانونی مقالات را در وب جستوجو نمایند. یک روش قدیمی نیز وجود دارد: با نویسندگان تماس بگیرید و از آنها مقاله موردنظرتان را درخواست کنید. Dr. Holly Witteman در این ارتباط در توییتر خود نوشت:
درصورتیکه به ما ایمیل کرده و مقالهای را درخواست کنید، اجازه آن را داریم که به صورت رایگان برایتان ارسالش کنیم و بایت انجام این کار نیز بسیار خوشحال خواهیم بود.
مقاله مرتبط: کوتاهترین مقاله علمی که تا کنون منتشر شدهاست تقریبا هیچ کلمهای ندارد
نحوه خواندن مقالات علمی
گام نخست: به صورت اجمالی بخوانید و یادداشتبرداری کنید.
بسیاری از مقالات علمی از ساختاری موسوم به IMRAD پیروی می کنند. IMRAD بر واژههای Introduction، Methods، Results و Discussion دلالت دارد. البته برخی از اوقات اسامی متفاوتی استفاده میشوند و یا بخشهایی افزون بر موارد گفته شده نیز به کار میروند. بررسی کنید که هر کدام از این بخشها در کجا قرار گرفته اند و هدف از آن ها چیست. اگر به واژههایی برخوردید که معنایشان را نمیدانید، آنها را یادداشت و سر فرصت جستوجو نمایید. بسیاری از کلمات مخفف در نخستین باری که در مقاله به کار رفتهاند، توصیف شدهاند. با جستوجوی واژه موردنظر خود توسط control + F میتوانید به سرعت به این مورد دست پیدا کنید.
زمان انتشار مقاله را بررسی کنید تا به میزان جدید بودن اطلاعات موجود در آن پی ببرید. همچنین اعتبار مجله را بررسی کنید. اعتبار بالای مجلاتی مانند Science و Nature به آسانی قابل تشخیص است. اما در صورتیکه تاکنون اسم انتشارات را نشنیدهاید، اطمینان حاصل کنید که ژورنال تقلبی نباشد. به این منظور می توانید impact factor مقاله را چک کنید.
گام دوم: از نو بخوانید ولی از اول شروع نکنید!
در بالاترین قسمت مقاله و نیز در صفحهای از وبسایت ارائهکننده مقاله که پیش از ورود به درگاه پرداخت است، چکیده (abstract) قرار دارد که دربردارنده خلاصه کل مقاله میباشد. اشتباهی که بیشتر افراد در نحوه خواندن مقالات علمی مرتکب میشوند این است که چکیده را میخوانند و بقیه مقاله را رها میکنند. چکیده مقاله علاوه بر اینکه خواندنش دشوار است و بخش کوچکی از اطلاعاتی را که به آن نیاز دارید در اختیارتان قرار میدهد، دارای سوگیری (bias) نیز هست. این بخش فقط اطلاعاتی را در اختیارتان قرار میدهد که از نظر نویسنده مهم است. این درحالی است که کسی که قرار است مقاله را خوانده و برداشت خود را از آن ارائه دهد، شما هستید.
به جای این کار، خواندن مقاله را با بخش introduction شروع کنید. Introduction نکات مهم مقاله و پژوهشهایی که در گذشته در زمینه مورد بررسی انجام شده است را بیان میکند. ممکن است افرادی باشند که دارای دانش تخصصی در مورد موضوع مورد پژوهش نباشند و این سوال را بپرسند: چرا X با Z تست شده درحالیکه Y به نظر بهتر میآید؟ محققان میتوانند در introduction به این سوال پاسخ دهند: چون تعدادی از محققان در سال ۱۹۸۸ تلاش کردند X را با Y تست کنند و نتیجه نگرفتند. Introduction همچنین از لحاظ نگارشی واضحترین بخش بسیاری از مقالات است. از اهمیت بالای این بخش صرف نظر نکنید.
مقاله مرتبط: ۱۰۰ مقالهی برتر تاریخ علم
گام سوم: discussion را بررسی کنید
نحوه خواندن مقالات علمی که سریع است و گاها مجبور هستید از تعدادی از بخشها صرف نظر کنید، در تضاد کامل با نحوه خواندن متون ادبی است. اما باید در نظر داشت که هدف محققان از نگارش متون علمی، بیان داستان دراماتیک دستاوردهایشان نیست! شما کاملا مجاز هستید که از بخشهایی که برایتان مفید نیستند رد شوید و ببینید که در نهایت چه اتفاقی افتاده است. بخش discussion معمولا تصویر واضحی از دستاوردهای مقاله را در اختیارتان میگذارد و البته سوالاتی را نیز برایتان ایجاد میکند. این سوالات مواردی هستند که به آنها نیاز دارید! آنها را یادداشت کنید و در مرحله بعدی به دنبال پاسخشان بگردید.
گام چهارم: سراغ اصل مطلب بروید!
این مرحله جایی است که بخش results و احتمالا methods را میخوانید، واژههایی را که نمیدانید جستوجو میکنید و به اعداد و اندازهگیریهای استفاده شده دقیقتر توجه مینمایید. اینها مواردی هستند که باید در مورد آنها دقیقتر باشید:
اندازه نمونه:
ممکن است در بخش methods با عباراتی همچون “A total of 100 participants” و “n=100” مواجه شوید. هر چه اندازه نمونه بزرگتر باشد، احتمال اتفاقی بودن نتایج کاهش می یابد. البته بسته به موضوع مورد پژوهش و متدهای آماری به کار گرفته شده، آزمایشهایی که از نمونههایی با اندازه کوچکتر استفاده می کنند نیز می توانند بسیار قانعکننده باشند. مقایسهای سریع با مطالعات مشابه میتواند در چنین مواردی کمککننده باشد.
واژه “significant”:
معنی این واژه نیز همچون بسیاری از واژههای دیگر، کاملا متفاوت با معنی به کار رفته در مکالمات روزمره است. در صورتیکه یک فرد عادی بگوید، a result was “significant”، منظور وی آن است که نتیجه حاصل شده بسیار مهم بودهاست. در صورتیکه همین جمله را یک محقق بنویسد، برداشتی که میشود آن است که از لحاظ آماری احتمال تصادفی بودن نتیجه بسیار پایین است و به عبارت دیگر نتیجه واقعی (معنادار) است. Statistical significance (معناداری آماری) توسط “p-value” تعیین میشود. در صورتیکه مقدار p کمتر از ۰.۰۵ یا ۰.۰۱ باشد (بسته به نوع مطالعه)، مطالعه از لحاظ آماری معنادار تلقی میگردد.
انحراف معیار و بازه اطمینان:
در علم نمیتوان با قطعیت ۱۰۰ درصد سخن گفت و بازه اطمینان معیاری برای تعیین میزان این عدم قطعیت است. اگر دانشمندی بخواهد دادههایی درمورد یک نمونه جمعیتی تهیه کند و از روی آنها در مورد کل جمعیت به نتیجهای برسد، این نتیجه احتمالا تا حد زیادی درست باشد. بازه اطمینان غالبا به درستی درک نمیشود و این اتفاق در مورد بسیاری از دانشمندان نیز رخ میدهد. در توضیح این مفهوم همین کافی است که بگوییم این عدد میزان دقت متدهای آماری مطالعه را نشان میدهد.
برای تعیین بازه اطمینان نیاز به انحراف معیار داریم. درک این عدد بسیار آسانتر است و نشان میدهد که دادهها تا چه حدی پراکنده هستند. میتوانید این کمیت را به عنوان «میانگین میانگین» در نظر بگیرید. به عنوان مثال اگر میانگین سن مخاطبان این مقاله ۳۰ سال باشد، تعداد زیادی از افراد ممکن است در بازه ۲۹ تا ۳۱ سال باشند و یا اینکه تعداد زیادی در مدرسه ابتدایی درس بخوانند یا در خانه سالمندان زندگی کنند. انحراف معیار به شما میگوید که تراکم دادهها تا چه حد به میانگین نزدیک و منحنی توزیع نرمال چقدر باریک است.
مقالات مرتبط: ۸ مقالهای که پیش از دریافت جایزه نوبل «رد» شدند! (بخش اول)
گام پنجم: از میزان درک خود از مقاله مطمئن شوید.
هنگامی که پاسخ دادن به سوالات و جستوجوی معنی واژهها را به پایان رساندید، مروری نهایی از مطالبی که آموختهاید و آنهایی که هنوز درک نکردهاید، به عمل آورید. میتوانید این سوالات را از خودتان بپرسید:
- این پژوهش به چه مشکل مهمی پرداخته است؟ چرا اصلا اهمیت دارد؟
- آیا متد مورداستفاده مناسب بوده است؟ بهترین متد ممکن چیست؟
- دستاوردهای خاص این مطالعه کدامها هستند؟ آیا میتوانم آنها را در یک تا چند جمله خلاصه کنم؟
- آیا یافتهها با شواهد قانع کنندهای پشتیبانی میشوند؟
- آیا تفسیر جایگزینی برای دادههایی که محقق به آنها اشارهای نکرده است میتوان ارائه داد؟
- دستاوردهای مطالعه تا چه حد جدید/ منحصر به فرد/ غیرعادی هستند؟
- کاربردهای اختصاصی ایده مطرح شده چیست؟ چه مطالعات دیگری میتوانند به سایر پرسشها پاسخ دهند؟
ممنونم خیلی مطلب خوبی بود لطفا بازم از این طور مطالب درمورد خواندن و یا نوشتن مقالات علمی و پژوهشی بنویسید