سینستزیا بیماری عصبی است که در آن تحریک یک مسیر حسی یا شناختی(به عنوان مثال شنوایی) منجر به تجربیات اتوماتیک و غیرمستقیم در یک مسیر حسی یا شناختی دوم (مانند بینایی) میشود. هنگامی که یک حس فعال میشود، یک حس غیر مرتبط در همان زمان فعال میشود. یعنی ممکن است شما صدای موسیقی را بشنوید و همزمان این صدا را به صورت دوران رنگها حس کنید. از آن جایی که سینستزیا میتواند هر ترکیبی از حواس را شامل شود، ممکن است ۶۰ تا ۸۰ زیرمجموعه وجود داشته باشد اما همه آنها مستند نشده یا مورد مطالعه قرار نگرفتهاند و علت وقوع آنها معلوم نیست.
شایعترین نوع سینستزیا، نوع گرافیکی- رنگی آن است که در آن فرد حروف و اعداد را همراه با رنگ یا الگوهای رنگی خاصی درک و حس میکند، بعضی از افراد در پاسخ به مناظر، متنی متناسب دریافت میکنند، بعضی در پاسخ به بوها صداهایی را نیز میشنوند و همراه با طمعها اشکالی را حس میکنند. بیشتر افراد سینستزیس، بیش از یک نوع سینستزیا دارند. تخمین زده میشود بیش از ۳تا ۵ درصد جمعیت فرمی از سینستزیا را داشته باشند و این شرایط میتواند خانوادگی باشد.
آیا سینستزیا همان حس ششم است؟
بینایی، بویایی، چشایی، لامسه، شنوایی…و سینستزیا؟ اگرچه ما نزدیک (یا حتی پیشرفت در مسیر) کشف حس ششم واقعی نیستیم، تحقیقات نشان میدهد، سینستزیا ممکن است برخی پیشرفتهای حسی را به وجود آورد. به عنوان مثال دانشمندان معتقدند که سینستزیا در افتراق بین بوها و رنگها بهتر عمل میکند. سینستزیای لمس- آینه، نوع تغییر یافتهای از تلقین است، که در آن فرد اگر شخصی را ببینید که لمس میشود خود حس میکند که لمس شده است. درحالت خوش خیم، بعضی قدرت قابل ملاحظهای در تشخیص حالات چهره دارند ، در حالی که بقیه ممکن است فقط بار اضافی را تحمل کنند، مثلاً نورولوژیستی که هنگامی که بیماری میدید که CPR دریافت میکند، حس سنگینی در شانههای خود حس میکرد.