هیچ مردهای تماماً مرده نیست؛ حتی سلولهایی که در آستانۀ خودکشی قرار دارند.
پیشروی سلولها به سوی مرگ احتمالاً به فرآیند نمو رویان کمک میکند؛ ولی از سوی دیگر این پدیده باعث انتشار سلولهای سرطانی در سراسر بدن میشود؛ سلولهایی که از چنگال شیمیدرمانی توانستهاند فرار کنند. دنیس مونتل (Denise Montell)، زیستشناس سلولی از دانشگاه کالیفرنیا (University of California) گزارشی با همین مضمون را چندین روز قبل در نشست سالانۀ جامعۀ زیستشناسی سلولی آمریکا (American Society for Cell Biology) ارائه نمود.
مونتل در این گزارش به فرآیندی تازهکشفشده موسوم به “آناستاز” (Anastasis) پرداخته است؛ فرآیندی که سلول را از فاز آپوپتوز (Apoptosis، نوعی خودکشی سلولی تحت عنوان مرگ برنامهریزیشدۀ سلولی) رهانیده و نجات میدهد. وی و بقیۀ محققان در حال حاضر در ابتدای مسیر تفسیر این فرآیند قرار دارند. نتایج اولیه نشان میدهد که سلول همزمان قادر است وارد آپوپتوز شود و در عین حال جهت مساعدتر شدن شرایط منتظر بماند (مرگ نهایی خود را به تأخیر بیندازد).
دانشمندان تا کنون گمان میکردند که آپوپتوز مسیری غیرقابل بازگشت است و هنگامی که سلول وارد این مسیر میشود، آنزیمی به نام کاسپاز (Caspase) از مرگ سلول اطمینان حاصل میکند. ولی سلول گاهی اوقات در ثانیههای آخر از خودکشی منصرف شده و به زندگی عادی خود باز میگردد؛ حتی اگر کاسپاز هم فعالیت خود را آغاز کرده باشد.
هو لم تنگ (Ho Lam Tang)، زیستشناس سلولی، این فرآیند را در سال ۲۰۰۸ هنگامی که یک دانشجوی کارشناسی ارشد بود کشف نمود. وی که هماکنون از محققان دانشگاه جان هاپکینز (John Hopkins University) میباشد؛ این فرآیند را آناستاز نامگذاری کرده که به معنی “بازگشت به حیات” است.
تنگ این فرآیند را حین تیمار نمودن ردهای از سلولهای سرطانی نامیرا به نام ههلا (HeLa Cells) با نوعی داروی القاکنندۀ آپوپتوز، کشف نمود. وی هنگامی که سلولها در حال مرگ بودند، محیط کشت را شستوشو داد (دارو را حذف کرد) و مشاهده نمود که تعدادی از سلولها خود را بازیابی کردند. این آزمایش دقیقاً کاری است که با بیماران سرطانی انجام میشود؛ انجام شیمیدرمانی.
بیماران سرطانی دوزهای مشخصی از داروهای شیمیدرمانی و یا پرتوهای الکترومغناطیس دریافت میکنند؛ عملی که سلولهای سرطانی را وادار به آپوپتوز میکند. در ادامه دورۀ درمان برای مدتی متوقف میشد تا بیمار توانایی خود را بازیابد. اگر این سلولهای سرطانی بتوانند از طریق آناستاز دوباره به زندگی برگردند (در حقیقت زندهاند، فقط توانایی خود را باز مییابند) میتوانند بیماری را دوباره شعلهور سازند. بسیاری از سلولهایی که از طریق آناستاز باز میگردند نقایص ژنتیکی دارند؛ اگر فردی که دست به خودکشی میزند، حتماً مشکل دارد! (حال در نظر بگیرید این فرد مشکلدار نمیرد و دوباره سرکار بیاید).
سلولهایی که از آپوپتوز القاشدۀ ناشی از استرسهای محیطی (گرما، پرتو فکنی) جان سالم به در میبرند دوباره تقسیم میشوند و تمام کارهایی را که یک سلول عادی میتواند انجام دهد، انجام میدهند. ولی بخشی از نتایج آزمایشات که هنوز انتشار نیافته است دیدگاه متفاوتی دارد. اگر از یک دید دیگر به قصیه نگاه کنیم، این سلولها تماماً به حالت ابتدایی خود باز نمیگردند و خاطرات خودکشی خود را به حافظه میسپارند (دقیقاً مثل یک انسان).
مونتل و همکارانش جهت اطمینان از این موضوع، فعالیت ژنی را در سلولهای تیمارنشده و سلولهای بازیابی شده از طریق آناستاز بررسی نمودند؛ به این صورت که به هر دو گروه اجازه دادند برای مدت زمانی خود را بازیابی کنند. آنها کشف کردند که ژنهای دخیل در بقاء سلول، همچنان که سلول دست به خودکشی میزند ساخته میشوند. مونتل در این باره میگوید:
سلولهای در حال مرگ چیزی برای از دست دادن ندارند و دست به هرکاری میزنند تا خود را نجات دهند. آنها در یک قدمی مرگ هستند و نمیدانند که آیا شرایط در آینده بهتر خواهد شد و با بدتر.
سلولهای آناستازی پس از بازیابی شروع به تحریک رگسازی (در اینجا Vasculogenesis) کردند؛ این عمل برای بهبود زخمها صورت میگیرد ولی در عین حال کاری است که سلولهای سرطانی در تومورها نیز انجام میدهند. در نتیجه خودکشی ناموفق میتواند نتایج بسیار نامطلوبی داشته باشد؛ به خصوص اگر سلول درگیر، سرطانی باشد.
یافتهها نشان میدهد که مهار آناستاز میتواند درمان سرطان را تسهیل کند.