انتشار این مقاله


روایت مغز: اختراع دستگاه دروغ سنج

پلی گراف ابزاری است که با بررسی واکنش‌های فیزیولوژیکی، می‌تواند در تشخیص رفتار فریبنده یک فرد، کمک کننده باشد.

مردم به دلایل زیادی دروغ می‌گویند تا دیگران را فریب دهد. بیشتر اوقات دروغ گفتن مکانیسم دفاعی است که برای جلوگیری از بروز مشکل در مواجهه با قانون، کارفرمایان یا نشان دادن یک چهره مقتدر از خود به کار برده می‌شود. گاهی، تشخیص این که شخصی دروغ می‌گوید یا نه آسان است، اما گاهی چنین نیست.  

از گذشته دور تا کنون اعتقاد بر این است که با توجه کردن به واکنش‌های فیزیولوژیکی فردی، می‌توان تشخیص داد که فرد دروغ می‌گوید یا خیر، اما تا دهه ۱۹۲۰ دستگاهی که بتواند در این زمینه به یاری بشر بیاید، اختراع نشده بود. در قبایل عربی، برای اثبات بی گناهی فرد، تیغه چاقو گرم شده بر روی زبان فرد مورد پرسش فشار داده می‌شد. آن‌ها اعتقاد داشتند که اگر فرد حقیقت را بگوید، زبانش نمی‌سوزد. بیایید کمی علمی‌تر این حالت را بررسی کنیم؛ زمانی که هیجان با تحریک سیستم عصبی و سرکوب ترشح بزاق، باعث خشک شدن دهان فرد می‌شود, بنابرین فردی که دروغ می‌گوید به علت هیجان و استرسی که ناشی از آشکار شدن حقیقت است،  دهانش خشک شده و زبانش می‌سوزد! به همین سادگی!

 پلی گراف (Polygraph که با آن lie detectors نیز گفته می‌شود) ابزاری است که با بررسی واکنش‌های فیزیولوژیکی، می‌تواند در تشخیص رفتار فریبنده یک فرد، کمک کننده باشد.

پلی گراف‌ها با بررسی فعالیت‌های فیزیولوژیکی مانند فشار خون، نبض، تنفس و میزان هدایت الکتریکی پوست، سعی در تشخیص صادقانه بودن پاسخ‌های فرد سوال شوند دارند. در انواع کلاسیک پلی گراف‌ها، قلم‌های دستگاه ایمپالس‌های ضبط شده را روی کاغذ گرافیکی متحرکی که توسط یک موتور الکتریکی کوچک در حال گردش است، ثبت می‌کنند تا نتایج آنالیز شود. در دستگاه‌های امروزی این نتایج به صورت دیجیتال بر روی صفحه نمایش رایانه‌ها قابل دسترسی هستند.

جان آگوستوس لارسون، دانشجوی پزشکی و افسر بخش پلیس برکلی در کالیفرنیا، دستگاه قلبی-تنفسی-روانشناسی خود را در سال ۱۹۲۱ اختراع کرد، که بتواند فشار خون سیستولیک و عمق تنفس را اندازه گرفته و آن را بر روی کاغذ سیاه دودی شده ثبت کند.

بیو گرافی جان آگوستوس لارسون

جان آگوستوس لارسون در سال ۱۸۹۲ در شهر شلبورن (Shelburne) کانادا متولد شد و در سال ۱۹۶۵ در ۷۲ سالگی در اثر حمله قلبی در نشویل (Nashville) درگذشت. او به عنوان یک افسر پلیس در برکلی، کالیفرنیا، در ایالات متحده خدمت می‌کرد و اولین افسر پلیس آمریكایی بود كه مدرک دكترای آكادمیك داشت و در تحقیقات كیفری از پلی گراف استفاده می‌كرد.

او در رشته زیست شناسی در دانشگاه بوستون تحصیل کرد و در سال ۱۹۱۵، مدرک کارشناسی ارشد خود را با کار بر روی موضوع اثر انگشت دریافت کرد. این کار باعث علاقه وی به علم پزشکی قانونی شد و او را به سمت دانشگاه کالیفرنیا، در برکلی سوق داد؛ جایی که دکترای فیزیولوژی خود را از این دانشگاه کسب کرد.  

در سال ۱۹۲۰ به این ارتش پیوست. الهام بخش او  در اختراع پلی گراف، کارهایی بود که ویلیام مالتون مارستون انجام داده بود. در زمان اختراع پلی گراف، لارسون زمانی که به عنوان دانشجو در در دانشگاه کالیفرنیا مشغول تحصیل بود، موفق به اختراع دستگاه پلی گراف شد.

جان آگوستوس لارسون

اختراع دستگاه دروغ سنج

تاریخچه

کن آلدر مورخ در کتاب خود The Lie Detectors: The History of an American Obsession  در سال ۲۰۰۷ این دستگاه را یک جهش جالب از دستگاهش در حوزه پزشکی به یک ابزار بازجویی توصیف کرده است. پیش از اختراع پلی گراف، دانشمندان زیادی تلاش کرده بودند که بتوانند علائم حیاتی انسان را با احساسات او پیوند دهند. در اوایل سال ۱۸۵۸، ایتین ژول ماری (Étienne-Jules Marey)، فیزیولوژیست فرانسوی، تغییرات بدنی انسان را در پاسخ به عوامل استرس زا یا ناراحت کننده، از جمله تهوع و صداهای تند ثبت کرد. در دهه ۱۸۹۰، سزاره لمبروسو (Cesare Lombroso)، جرم شناس ایتالیایی از یک دستکش مخصوص برای اندازه گیری فشار خون مظنونان هنگام بازجویی استفاده کرد. لمبروسو معتقد بود كه جنایتكاران نژاد جدا و پستی دارند* و با استفاده از دستكش‌های خود سعی در تأیید این عقیده داشت.

در سال‌های منتهی به جنگ جهانی اول، هوگو مونستربرگ ( Hugo Münsterberg، روانشناس برای ثبت و تحلیل احساسات ذهنی از ابزارهای متنوعی از جمله پلی گراف استفاده کرد. مونستربرگ در مورد کاربرد این دستگاه در قوانین جزایی معتقد بود که با این دستگاه می‌توان به روشی علمی و بی طرفانه قضاوت کرد.  

ویلیام مالتون مارستون (William Moulton Marston) در آزمایشگاه مونتستبرگ کار می‌کرد و از دیدگاه مونستربرگ وی را بسیار تحت تاثیر قرار داد. او یک کاف فشار خون سیستولیک را اختراع کرد و به همراه همسرش الیزابت هالووی مارستون (Elizabeth Holloway Marston) از این دستگاه به منظور بررسی ارتباط بین علائم حیاتی و احساسات استفاده کرد. درآزمایش‌های مربوط به دانشجویان دیگر ، او از موفقیت ۹۶ درصدی این دستگاه در تشخیص حقیقت خبر داد.

جان لارسون وی با مطالعه کارهای ویلیام مارستون در بررسی فشار خون و ارتباط آن با فرآیند‌های ذهنی، با تشویق آگوست ولمر (August Vollmer)، رئیس پلیس برکلی، تلاش کرد که از تست‌های تشخیص حقیقت و دروغ در تحقیقات جنایی واقعی استفاده کند.

وی انواع ابزارهای موجود در آن زمان* را مورد بررسی قرار داد و دستگاه سنجش فشار خون ارلنگر (Erlanger Sphygmomanometer ) را که تغییراتی بر روی آن انجام شده بود انتخاب نمود. او از این دستگاه فشار سنج برای ساخت ابزاری که بتواند به طور مدوام فشار خون را با استفاده از طبل دودی و کیموگرافی ثبت نماید، استفاده کرد.* جان لارسون در نشریات و گزارش‌های بعدی در مورد آزمایشات خود بسیار مختاط بود تا این ابزار را آشکار کننده دروغ یا دروغ سنج ننامد. وی خاطر نشان کرد که آزمایشات وی در راستای تدوین متدولوژی‌ای برای کشف فریب است نه اختراع دستگاه دروغ سنج. اما مورخان از این رویکرد محتاطانه وی را در مورد کارهایش نادیده گرفته او غرق شدند.و او را مخترع اولین دستگاه دروغ سنج نامیده‌اند.  

برخلاف تصور عموم ، جان لارسون در آزمایش‌های اولیه خود در راه کشف روشی برای تشخیص فریب* از دو ابزار با طراحی‌های جداگانه استفاده کرده است.

اولین دستگاه او، که روان كاو قلبی-تنفسی نامیده می‌شد از یک دستگاه سنجش فشار خون ارلنگر اصلاح شده* تشکیل یافته بود. این اصلاح توسط ارل برایانت (Earl Bryant) برای دکتر رابرت گسل (Robert Gesell) عضو گروه فیزیولوژی دانشگاه کالیفرنیا انجام شده بود. اولین ابزاری که لارسون در آزمایشات خود به کار برد، از دکتر گسل قرض گرفته شده بود.

در سال ۱۹۲۱، ارل برایانت ابزار دیگری را جان لارسون ساخت که در اداره پلیس برکلی مورد استفاده قرار گرفت. اعتقاد بر این است که این سازه دوم نسخه‌ای دیگر از ابزار اولیه بوده. این نسخه دوم عمان ابزاری است که باعث شهرت آزمایش ‌ای لارسون شده است و لئونارد کیلر (Leonarde Keeler) جوان را به سمت راه پیشبرد هر چه بیشتر پلی گراف کشانده است*. او  از یک برد* به عنوان پایه‌ی سازه خود استفاده کرد و از آن زمان به بعد این دستگاه در صنعت به پلی گراف دارای برد* معروف شد.

سازه لارسون پس از پلی گراف چند گانه مارستون، کاملاً رایج شد. مانند دستگاه مارستون، فعالیت تنفسی و قلبی افراد را ثبت کمی‌رد. دستگاه وی از این نظر با دستگاه مارستون متفاوت بود که ثبت اطلاعات در ابزار قبلی ناپیوسته بود در حالی که در پلی گراف جدید، به طور مداوم داده‌ها ثبت می‌گردیدند. لارسون همچنین تکنیکی که توسط مارستون برای اندازه گیری فشار خون استفاده می‌شد را تغییر داده و آن را حجم سنج سنجش فشار خون انسدادی (occlusion Sphygmomanometer Plethysmograph)، که فشار خون و حجم خون نسبی را اندازه می‌گرفت، جایگزین کرد. بنابراین این دستگاه قادر به ضبط مداوم و همزمان تنفس و تغییرات قلبی عروقی بود.

اما این دستگاه نیز اشکالات زیادی داشت. راه اندازی آن نیم ساعت طول می‌کشید، کاغذها باید دودی می‌شدند و برای حفظ گرافی‌ها، باید جلا داده شده و در ظروف خاصی نگهداری می‌شدند؛ حتی پس از انجام این کار نیز اغلب شکننده بودند و خراب می‌شدند. اما با این حال این دستگاه عملکرد مطلوبی داشت. اقداماتی که لارسون و لئونارد کیلر به کمک اولین دروغ سنج در حل تحقیقات جنایات در اطراف کالیفرنیا بین سال‌های ۱۹۲۱ و ۱۹۳۵ انجام دادند، پایه و اساس طرح‌های بعدی پلی گراف را تشکیل می‌دهد.

الوئیز کیلر از این دستگاه به صورت مخلوطی از لوله‌ها، سیم‌ها، لامپ شیشه‌ای و نوار بلند کاغذهای دودی سیاه که بر روی دو سیلندر چوبی حرکت می‌کنند توصیف کرده است. دو قلم فلزی یا سوزن نزدیک کاغذ در حالت معلق قرار گرفته و همین قلم‌ها طرح فعالیت‌های فیزیولوژیکی فرد را بر روی کاغذ دودی ترسیم می‌کردند.

در طول پانزده سال بعدی، جان لارسون موفق شد تا صدها پرونده‌ی جنایی، از جمله فتل، سرقت و جنایات جنسی را با استفاده از دستگاه روان کاو قلبی تنفسی خود حل کند. دستگاه وی در دهه ۱۹۲۰ و ۳۰ توسط مطبوعات لقب Sphyggy را گرفت.

اولین دستگاه پلی گراف استفاده شده در موسسه اسمیتسونیان (Smithsonian Institute) در واشنگتن دی.سی نگه داری می‌شود.

بعداً، پس از مهاجرت به شیکاگو، ارل برایانت با جایگزین کردن طبل دودی به عنوان وسیله ثبت فعالیت‌های فیزیولوژیک، با کاغذ و جوهر، دومین اصلاح را بر روی این دستگاه انجام داد.

کیلر بهبود و ارتقای دستگاه را ادامه داده و در سال ۱۹۳۲ به کمک چستر دارو (ChesterDarrow)، از انستیتوی تحقیقات نوجوانان، با افزودن یک گالوانومتر ، اصلاح سوم را بر روی روان کاو قلبی تنفسی لارسون انجام داد. در ابزار جدید یک دسته الکترود بر روی کف دست و پشت دست برای اندازه گیری هدایت الکتریکی پوست افزوده شد.  

كيلر دستگاه اختراعی خود را Emotograph ناميد. او در سال ۱۹۲۵ اقدام به ثبت اختراع خود کرده و حق ثبت دستگاه خود را در اوایل سال ۱۹۳۱ دریافت نمود. در گواهی ثبت اختراع، از این دستگاه به عنوان دستگاه ثبت فشار خون شریانی نام برده شده است.

متأسفانه، Emotograph اولیه کیلر در آتش سوزی از بین رفت، اما او کار خود را از سر گرفت و این بار او به استخدام شرکت Western Electro Mechanical در آمد (یا با دریافت بودجه از این شرکت کار خود را ادامه داد). این شرکت سپس با موفقیت محصولات را تولید کرده و به ادارات پلیس سراسر کشور فروخت.

کیلر مدتی در دایره تحقیقات علمی جنایی در دانشگاه Northwestern مشغول به کار شد و سپس بعد از افتتاح موسسه خود، اولین مدرسه پلی گراف، به یکی از مشهورترین معاینه کنندگان پلی گراف تبدیل شد.

پلی گراف‌های عصر حاضر

فناوری تشخیص دروغ از بررسی علائم حیاتی گذشته و اکنون با ردیابی امواج مغزی تکامل یافته است. در دهه ۱۹۸۰، پیتر روزنفلد (Peter Rosenfeld)، روان شناس دانشگاه Northwester، یکی از پیشگامان بررسی امواج مغزی در این حوزه است. او با استفاده از یک نوع فعالیت مغزی، معروف به P300، استفاده کرد. این امواج حدود ۳۰۰ میلی ثانیه پس از مشاهده تصویری که تا کنون فرد ندیده بود منتشر شده و قابل تشخیص بودند. ایده تست P300 روزنفیلد این بود که مظنون متهم، به عنوان مثال، سارق هنگام مشاهده تصویری از شیء سرقت شده، پاسخ متفاوتی نسبت به فرد بیگناه می‌دهد. یکی از اشکالات اصلی یافتن تصویری در رابطه با جرمی بود که تنها مظنون آن را دیده باشد.

در سال ۲۰۰۲، دانیل لانگلبن (Daniel Langleben)، استاد روان پزشکی در دانشگاه پنسیلوانیا، با استفاده از تکنیک تصویر برداری رزونانس مغناطیسی عملکردی یا fMRI، اقدام به تصویربرداری لحظه‌ای از مغز افراد هنگام گفتن دروغ و حقیقت پرداخت. لانگلبن دریافت که مغز هنگام دروغ گفتن فعال‌تر است و اظهار داشت که حقیقت گفتن روش پیش فرض برای اکثر انسان‌ها است. لانگلبن معتقد است که در ۷۸ درصد از موارد می‌توان با این روش حقیقت و دروغ را از هم تشخیص داد.

اخیراً از قدرت هوش مصنوعی در کشف دروغ می‌شود. محققان دانشگاه آریزونا برای بازجویی از افراد از طریق تماس تصویری، ابزار مجازی خودکار ارزیابی حقیقت در زمان (Automated Virtual Agent for Truth Assessments in Real-Time) یا AVATAR را اختراع کرده‌اند. این سیستم از هوش مصنوعی به منظور ارزیابی تغییرات ایجاد شده در چشم‌ها، صدا، حرکات و وضعیتی که در بیشتر موارد هنگام دروغ گفتن استفاده می‌شود، بهره گرفته است.* میزان موفقیت این روش ۶۰ تا ۷۵ درصد گزارش شده است.

هر دو روش fMRI و AVATAR  چالش‌های جدیدی را در تاریخچه استفاده از  پلی گراف ایجاد کرده است.

آزمایش پلی گراف

همان گونه که پیشتر گفتع شد در پلی گراف ۳ مؤلفه اصلی فشار خون/ضربان، ریتم تنفس و میزان هدایت الکتریکی پوستی با گالوانومتر سنجیده می‌شود. در برخی از پلی گراف‌ها میزان حرکت دست‌ها  و پا‌ها نیز اندازه گیری می‌شود.

تست پلی گراف به ۳ بخش اصلی تقسیم می‌شود: قبل از تست (pre test)، خود تست (in test)، بعد از تست (post test).

در بخش اول مصاحبه‌ای است بین بازرس و معاینه شونده انجام می‌شود تا یکدیگر را بهتر بشناسند که معمولاً حدود یک ساعت طول می‌کشد. در این مرحله، بازرس بخش مربوط به فرد مورد بازجو یی را بررسی می‌کند. در واقع بازرس می‌خواهد نحوه پاسخ دهی فرد با سوالات را ارزیابی کند. در این مرجله سوالات بخش بعد نیز طراحی می‌شود.

در بخش دوم دستگاه پلی گراف به فرد متصل شده و بازرسی آغاز می‌شود. بازرس ۱۰ یا ۱۱ سؤال می‌پرسد که تنها سه یا چهار مورد از آن‌ها مربوط به موضوع یا جرم مورد بررسی است. سؤالات دیگر سؤالات کنترل است. سوال کنترل یک سوال بسیار کلی است که به گذشته نیز مربوط می‌شود، مانند “آیا تا به حال چیزی در زندگی‌ات دزدیده‌ای؟”

گفته می‌شود که واکنش ترسی شخصی که حقیقت را بیان می‌کند، به سوالات کنترلی بیشتر از سوالات اصلی است. علت ایت است که سوالات کنترل به منظور ایجاد نگرانی فرد در مورد حقیقت مربوط به گذشته خود طراحی شده‌اند، در حالی که سؤالات اصلی مربوط به جرم هستنند که خود می‌دانند مرتکب آن نشده‌اند.

در بخش سوم بازرس اطلاعات را ارزیابی کرده و نتیجه را گزارش می‌کند.

باید توجه داشت که چگونگی ارائه هر سؤال می‌تواند تا حد زیادی نتایج آزمون را تحت تاثیر قرار دهد. و فرد بازرس باید متغیرهای مختلفی از جمله اعتقادات فرهنگی و مذهبی فرد کورد معاینه را در نظر داشته باشد.

اعتبار و صحت پلی گراف

بحث و حاشیه بسیاری درباره صحت و اعتبار پلی گراف وجود دارد. بعضي از كارشناسان ادعا دارند كه بخش اعظمي از كساني كه نتیجه آزمون آن‌ها منفی بوده است، بعداها به جرايم خود اعتراف نموده‌اند. از سوی دیگر، پلی گراف نتایج مثبت کاذب بسیاری نیز داشته است؛ یعنی افرادی که حقیقت را گفته‌اند اما نتیجه آزمون آن‌ها مثبت بوده است.  

جالب آن که، این پلی گراف در شناسایی دروغگوها عملکرد خوبی دارد اما به اعتقاد دیوید لیکن (David Lykken)، در شناسایی افراد راست گو عملکرد مطلوب را ندارد. به عبارت دیگر احتمال این که دستگاه بتواند بی گناه بودن فرد راستگو را تشخیص دهد، ۵۰:۵۰ است. نتایج پلی گراف اعتبار کافی را نداشته و  همان طور که اشاره شد برخی از محققان در جستجوی شواهد موثق‌تری از طریق اسکن مغز هستند و در این زمینه پیشرفت‌هایی نیز حاصل شده است.

یکی دیگر از ضعف‌های مهم پلی گراف این است که می‌توان نتایج جعل کرد. یكی از مؤثرترین روش‌های جعل نتایج، برانگیختگی بیشتر در پاسخ‌های صادقانه است، به گونه‌ای كه تشخیص افزایش برانگیختگی پاسخ‌های دروغین  قابل تشخیص نباشد. در برخی موارد با مصرف داروهای آرام بخش گیش از تست نیز می‌توان تغییرات فیزیولوژیک بدن را تخفیف داد.

در حالی که اتحادیه پلی گراف آمریکا (American Polygraph Association ) ادعا دارد که دقت این تست بیش از ۹۰ درصد است، اما منتقدین برجسته مانند دیویدلیکن میزان دقت پلی گراف را را در حدود ۶۵ درصد تخمین زده است. در واقع، این ابزار نوعی برانگیختگی عاطفی را ثبت می‌کند که می‌تواند از ترس و اضطراب یا سایر افکار و احساسات ناشی شود.

با این که آزمایش پلی گراف در مراحل قانونی بی اعتبار محسوب می‌شود، استفاده از آن در سایر ارگان‌ها نیز کاهش یافته و اکثر کارفرمایان از نظر قانونی نمی‌توانند از این روش برای استخدام کارمندان صادق استفاده کنند. البته استفاده دولت استثناست.

فریما فرهنگی


نمایش دیدگاه ها (0)
دیدگاهتان را بنویسید