اِکوتراپی که با نامهای طبیعت درمانی و یا درمان سبز نیز شناخته میشود، بهکار گیری علم نوظهور اکوسایکولوژی در عمل است که توسط تئودور روسزاک۱ پایهگذاری شده است.
این روش درمانی، بر پایهی نظریهای بنا شدهاست که انسانها را به عنوان جزئی از چرخهی حیات موجود در طبیعت در نظر میگیرد و ذهن او را، به عنوان جزئی جدا از طبیعت نمیپذیرد.
اکوسایکولوژی، بر پایهی تئوری سیستم بنا شده است و برای فرد، فرصت جستجوی ارتباط خود را با طبیعت فراهم میکند و این امر را نوعی شیوهی درمانی تلقی میکند؛ روشی که ممکن است در بسیاری از حوزههای رواندرمانی، نادیده گرفته شده باشد.
ارتباط با زمین؛ هستهی اکوتراپی
همانگونه که در پیشتر اشاره شد، ارتباط انسان با زمین و سیستم آن، به عنوان هستهی مرکزی اکوتراپی وجود دارد. بسیاری از افرادی که در این زمینه فعالیت میکنند معتقدند طبیعت از شعور و ظرفیت مستقلی برخوردار است و از طریق سیستمهای پیچیدهای، به ایجاد تعادل میپردازد.
درگیر شدن افراد با این سیستم متعادلکننده، منجر به تعادل روان و در نتیجه سلامت آن میشود.
در دیدگاه اکوتراپیستها، سلامت شخصی و سلامت سیارهمان، دو مقولهی جدا هم از هم نیستند و زندگی انسانها، به عنوان بخشی از یک نظام بسیار بزرگتر در نظر گرفته میشود.
طبیعت و سلامت روان
همانگونه که اشاره شد، اکوتراپی بر ایدهی ارتباط متقابل و تأثیرپذیری انشان از طبیعت استوار است. تحقیقات درحال گسترشی تا کنون به تأثیرات مثبت ارتباط انسان با طبیعت اذعان داشتهاند؛ برای مثال، در پژوهشی که توسط روانشناس، تری هارتیگ۲ انجام شدهاست، از شرکتکنندگان خواسته شد فعالیتی فکری که سبب آرامش روان و کاهش خستگی میشود را به مدت ۴۰دقیقه انجام دهند؛ دستهای از آنها در حین راه رفتن در محیط طبیعت، دستهای در حال راه رفتن در اماکن شهری و دستهای دیگر، در حال نشستن و گوشدادن به موسیقی آرام و خواندن یک مجله.
نتایج تحقیق نشان میدادند دستهای که زمان خود را در قدم زدن در طبیعت گذراندهاند، از احساسات مثبتتر و خشم کمتری نسبت به گروههای دیگر برخوردارند.
نتایج مثبت طبیعت بر سلامت افراد، تنها متکی به آنچه از طریق حس بینایی دریافت میشود نمیباشد؛ بلکه سایر حواس نیز در دریافت این انرژی دخالت دارند. در پژوهشی که اخیرا صورت گرفتهاست، شرکتکنندگانی که به صداهای طبیعت گوش فرا میدهند نسبت به کسانی که در معرض صداهای گوشخراش هستند، شانس بیشتری برای ریکاوری کامل از استرس دارند.
در پژوهشی دیگر، استشمام رایحهی میوهها توسط بیماران بستری در بیمارستان به بهبود خلق و خوی آنها میانجامد.
بنابراین، با وجود مزایای فراوان ارتباط مستقیم انسان با طبیعت، افراد برای داشتن ارتباط با طبیعت، الزامی ندارد که در محیطی سبز قرار گیرند؛ سایر پژوهشها نشان میدهند که حتی نگاهگردن به یک منظرهی طبیعی، از طریق پنجره یا عکس نیز میتواند به بهبود کلی سلامت روان، خلق و خوی و رضایت کلی از زندگی منجر شود.
برای مثال، پژوهشی که توسط راجر آلریچ۳ انجام شدهاست، نشان میدهد بیمارانی که تحت عمل جراحی قلب قرار گرفتهاند، با دیدن تصاویری از محیطهای طبیعی شامل آب و درختان، استرس آنها کاهش مییابد.
پژوهش دیگری که توسط ریچل کپلان۴ انجام شدهاست نیز اذعان دارد کارکنانی که پنجرهی دفتر آنها رو به منظرهای از طبیعت است، رضایت بیشتری از شغل خود و عملکرد بالاتری نیز نسبت به سایرین را دارا میباشند.
پژوهشهای فراوان دیگری تأثیرات مثبت طبیعت بر سلامت هر دو جنبهی فیزیکی و ذهنی انسان تأکید دارند.
از مثالهای دیگر میتوان اشاره داشت کودکانی که در نزدیکی محل زندگی خود از فضای سبز برخوردارند، توانایی بیشتری برای توجهکردن، کنترل خشم و رضایت بیشتری برخوردارند و یا کودکان مبتلا به اختلال بیشفعالی یا ADHD زمانی که در محیطهای طبیعی و سرسبط بهسر میبرند، نسبت به سپریشدن اوقات در محیطهای بسته، کمتر علائم بیماری را بروز میدهند.
مقالهی مرتبط: نمیتوانم تمرکز کنم! آیا ADHD دارم؟!
در نمونههای دیگر، اضافه کردن گل و سایر گیاهان به محیط و دفاتر کاری، سبب افزایش خلاقیت، کارآیی و انعطاف مواجهه با مسائل میشود؛ وجود یک حیوان نیز موجب بروز خشونت کمتری در بین کودکان در محیط مدرسه یا مهدکودک و همچنین، کنترل هیجان در بیماران مبتلا به آلزایمر میشود.
فعالیتهای اکوتراپی و تکنیکهای آن
با توجه به اینکه واژههای اکوتراپی در حالت جامع، به هر نوع فعالیتی که از طبیعت برای مقاصد درمانی استفاده کند، اطلاق میشود، میتواند فعالیتهای گستردهای را در بر گیرد.
این فعالیتها میتوانند زیر نظر یک درمانگر و یا بهتنهایی انجام شوند؛ برخی از آنها به شکل گروهی و برخی دیگر به شکل فردی انجام میشوند. در ادامه، برخی از رایجترین فعالیتهایی که در اکوتراپی انجام میشوند معرفی شدهاند.
- مدیتیشن طبیعت: این نوع از مدیتیشن، در یک محیط طبیعی نظیر پارک صورت میگیرد و در برخی موارد، به شکل یک درمان گروهی انجام میشود. شرکتکنندگان یکی از موارد موجود در طبیعت را که به سمت آن جذب میشوند، انتخاب میکنند و زمانی را به تفکر و فهم چگونگی ارتباط این مورد با آنان و درسهایی که میتوانند بهوسیلهی آن بیاموزند، میگذرانند. برای مثال، فرد سالخوردهای که احساس پوچی میکند، با تأمل در چگونگی فراهم کردن پناهگاه برای پرندگان کوچک توسط یک درخت، بتواند احساس احترام به خویشن بیشتری حس کند. در انتها، اعضای گروه معمولا تجربیات خود را به اشتراک میگذارند.
- درمانهای وابسته به باغبانی: استفاده از گیاهان و فعالیتهای وابسته به باغبانی، میتواند برای مقاصد درمانی استفاده شود. برخی از این فعالیتها عبارتاند از کاشتن دانهها، آبیاری و هرس کردن گیاهان میشود.
این نوع از درمان میتواند در موارد ابتلای فرد به استرس، اعتیاد و فرسایشهای شغلی استفاده شود. این طرح، در سالهای گذشته، توانسته است علاوه بر افراد سالخوردهی انزواطلب، به جانبازان جنگی که از اختلال PTSD رنج میبردند نیز کمک کند. - درمانهای مرتبط با حیوانات: در این روش، برای بهبود پروسهی درمان، از یک یا چند حیوان استفاده میشود. تحقیقات نشان میدهند مراقبت کردن یا بازی کردن با حیوانات، دربرخی افراد، سبب کاهش استرس و افزایش آرامش میشود.
- ورزشکردن در محیط طبیعی: راهرفتن، دویدن، یوگا و سایر ورزشها در محیط طبیعی، سبب افزایش آگاهی نسبت به طبیعت میشوند و برای کاهش استرس، افسردگی و خشم بسیار مفیدند.
- شرکت در فعالیتهای حفظ طبیعت: شرکت در فعالیتهایی که هدف آنها، نجات طبیعت است میتواند سبب ایجاد حس هدفمندی و امید، بهعلاوهی تعلق داشتن به یک گروه شود؛ چرا که این فعالیتها غالبا به شکل گروهی انجام میشوند؛ همه و همه در بهبود روحیه و درمان اختلالات ضداجتماعی نقش بسزایی دارند.
پینوشت
۱ Theodore Roszak
۲ Terry Hartig
۳ Roger Ulrich
۴ Rachel Kaplan