تصور کنید دارید هاکی روی یخ بازی میکنید و در لحظهای که نباید، پشت سرتان از زیر کلاه، شروع به خارشی سرسامآور کرده و آرامشتان را سلب میکند. همه ما به نوعی و درجایی آزار خراش بیموقع بخشی از بدنمان را در خاطر داریم، اما تا بحال به خودتان گفتهاید که واقعا چرا باید بدنمان بخارد؟
به طور متوسط در یک فرد بالغ حدود ۱۲ ناحیه مختلف از بدن در طول روز به خارش میافتد و شما را مجبور میکند که پوست خود را بخراشید و… که این خارشها میتواند منشاهای متفاوتی داشته باشند برای مثال میتوانند بخاطر حساسیتها باشند یا میتوانند از خشکی بروز کنند یا حتی نتیجهی برخی از بیماریها باشند. اما بخشی از این خارشها بیمنشا هستند و بیدلیل رخ میدهند.
خب بگذارید به سراغ یکی از دلایل عمده ایجاد خارش برویم، نیش حشرات!
وقتی یک پشه شما را نیش میزند، بزاق خود را وارد جریان خونتان کرده و ترکیبی از آنتی کواگالان ها یا ضدلختهها را به آن اضافه میکند و به این میشود که خونتان را به راحتی بالا میکشد، اما بینابین این ترکیبات مواد شیمیاییای هم وارد یافت میشوند که موجب آزاد شدن هیستامین از سلولهای ایمنی شده و همین رهاسازی هیستامین کافیست که مویرگهای محل گزش گشادشده و التهاب و پاسخ ایمنی بروز کند ، یعنی درست همان محلهای کوچک قرمز رنگ، که بدجور میخارند!
همچنین هیستامین اعصاب ناحیه را هم تحریک میکند و با عث میشود شما محل خارش را خراش دهید.
هنوز دلیل منتقی برای خود احساس خارش، به تنهایی، ارائه نشدهاست و بیشترین چیزی که ما میدانیم در واقع حاصل تحقیقات ما بر مکانیسمهای خارشی در موشها هستند. محققان دریافتهاند که هر یک از احساسات خارشی در پوست موشها در ارتباط با یک عصب مربوط به درد هستند. این تحقیقات به کشف مادهای ختم میشود که به آن “پلیپپتید مغذی B” گفته میشود و در انتقال احساس خارش در اعصاب دخیل است .
وقتی خودمان را یا بهتر بگویم پوستمان را میخارانیم، در واقع داریم سیگنالهای کوچک و محوی از درد را به مغز خود مخابره میکنیم که میتوانند با داشتن خاصیت سرکوب موضعی اعصاب محیطی، احساس راحتی بعد خاراندن را به ما بدهند.
اما قضیه از نظر سیر تکاملی چیست، آیا خراش داشتن برای ما خوب ست یا فقط موجبات آزار را برای ما فراهم کرده؟
همانطور که میدانید بدن ما هیچ محافظ خارجیای نسبت به خطرات محیط بیرون ندارد و به راحتی آسیب میبیند، اما فکرش را بکنید که خارش پوستمان برای ما چه میکند، ما را از حضور و نیش حشرات آگاه میکند و یا مارا از نزدیکشدن به محیطهای خطرزا همچون برخورد با یک بوته سمی و یا هزاران مورد دیگر آگاه میسازد.
این در واقع همان دلیلی است که برای نخاریدن درون بدنمان مطرح میشود، فکرش را بکنید، اگر از داخل بدنتان احساس خارش را درک میکردید چه میشد؟، قطعا خودتان جواب را بهتر میدانید!. درون بدن نیازی به الارم یا هشدار برای مراقبت ندارد ما از محیط بیرون است که هر لحظه در معرض تهدید قرار داریم.
گاهی اوقات خاراندن زیاد باعت آسیب به بافت شده و زخم ایجاد میکند، که این حالات بیشتر در شرایط خاصی رخ میدهند،برای مثال در حالتی بنام “ناتوانی و فلج توهمی” فرد احساس میکند مورد حمله حشرات و دیگر چیزهای چندشآور ریزی قرارگرفته است که از زیر پوستش، او را به خارش واداشتهاند. و یا در حالتی دیگر بنام “خارش روح” فرد در عضوی از بدنش که قطع شدهاست احساس خارش میکند، یعنی دقیقا جایی در هوا!، در این گونه موارد یک آینه در مقابل فرد قرار دادهمیشود و فرد به نوعی بازتاب تصویر دست سالمش را میخاراند و مغزش را فریب میدهد که عضو مربوطه که صد البته قطع شده، خارانده شد، هرچقدر که این روش درمان مزحک به نظر بیاید، همان مقدار کاری است و این احساس رفع میکند.
اخیرا محققان در پی تولید ماده و ترکیبی هستند که فرایند انتقال خارش را منقطع کرده و افرادی را که از خارش بیش از حد رد رنج میبرند را تسکین دهد.
خارش بدن به خودی خود، چیز بدی نیست، ولی همان طور که میدانیم هر چیز به اندازه خوب است!