اگرچه نگران بودن احساس خوبی ندارد اما ممکن است در صورتی که به اندازه درستی باشد مزیتهای تعجبآوری داشته باشد. دو محقق روانشناسی بر روی این موضوع در مقاله جدید بحث میکنند.
محققان میگویند نگران بودن ممکن است باعث ایجاد انگیزه برای انجام رفتارهایی در فرد شود که به صورت بلقوه برای سلامت افراد سودمند است. برای مثال افرادی که در استفاده از ضد آفتاب وسواس بیشتری به خرج میدهند به جلوگیری از ابتلا خود به سرطان پوست کمک کردهاند یا مثال دیگر زنانی هستند که به طور مرتب برای غربالگری سرطان سینه، ماموگرافی میکنند.
نویسنده رهبر کیت سوینی، استاد روانشناسی دانشگاه کالیفرنیا، در بیانهای میگوید: علیرغم باور منفی آن، همهی نگرانیها مخرب یا حتی بیفایده نیستند.
نویسندگان مقاله مینویسند: با این حال رابطه بین نگرانی و رفتارهایی که به صورت بلقوه به سلامت افراد سود میرساند پیچیده است و به نظر میرسد که به میزان نگرانی فرد بستگی دارد.
تحقیق قبلی نشان داده بود که: زنانی که میزان متوسطی از نگرانی را گزارش کردند در مقایسه با زنانی که سطح نسبتا پایین یا بالایی را گزارش کرده بودند، بیشتر احتمال ابتلا به سرطان وجود داشته است. سوینی میگوید: به نظر میرسد هم گروهی که بسیار کم نگرانی داشتند و هم گروهی که بسیار زیاد نگرانی داشتند میتوانند با انگیزه پا به میدان بگذارند اما مقدار مناسب از نگرانی میتواند بدون اینکه باعث فلجی فرد شود به او انگیزه بدهد.
در این مقاله، نویسندگان به هر دو جنبه مثبت و منفی نگرانی پرداختهاند. برای مثال، مطالعه ارتباط بین نگرانی بیش از حد با جنبه منفی اضطراب، خستگی، تمرکز سخت و مشکلات خواب را بررسی کرده است و این محققان آن را در مقالهای که در ۱۸ آپریل در مجله Social and Personality Psychology Compass منتشر کردند.
اگرچه محققان میگویند: سایر تحقیقات نشان میداد که نگران بودن میتوانست اثرات مثبتی بر روی رفتار فرد بگذارد. نگران بودن شاید نه تنها انگیزه دهنده به افراد برای اقدام کردن باشد، مانند استفاده از کرم ضد آفتاب، بلکه به افراد این اجازه را بدهد که بهتر خودشان را برای تجربههای منفی زندگی آماده کنند و بیشتر قدر تجربههای مثبت زندگیشان را بدانند.
طبق گفته محققان، برای مثال اگر فرد نگران باشد و نیرویش را برای بدترین شرایط یک وضعیت مشخص جمع کند و سپس اگر آن فرد خبرهای بدی دریافت کند که به او نیرو دهند، ناامیدی فرد به وسیله نگرانیش کاهش مییابد. با این حال اگر همان فرد به جای دریافت خبرهای بد، خبرهای خوبی دریافت کند که انتظارش را دارد، این فرد نسبت به کسی که در ابتدا نگران نبوده است هیجان و شادی بیشتری را تجربه میکند.
سایمون رگو، استادیار روانشناسی بالینی و علوم رفتاری کالج پزشکی آلبرت انشتین در نیویورک، میگوید: چیزی که بیشتر مردم زمانی که نگران میشوند تظاهر میکنند از صوتشان معلوم است. طبق گفته رگو که جزو نویسندگان و ویراستاران این مطالعه نیست، این فرض که نگرانی ممکن است باعث حرکتی رو به رشد شود کاملا درست است.
رگو در گفتگو با Live Science گفته که علاوه بر این، حالات روانشناسی دیگر و احساساتی وجود دارد که ممکن است باعث شوند فردی که آنها را تجربه میکند احساس ناخوشایندی داشته باشد اما با این وجود برای این فرد به درد بخور باشند. برای مثال، تجربه کردن عصبانیتی موجه ممکن است به افراد این انگیزه را بدهد که از خودشان دفاع کنند یا حس ناعدالتی را اصلاح کنند. اگر یک فرد مشاهده کند که شخص دیگری در حال دستکاری قفل ماشینش است، تجربه عصبانیت صاحب ماشین به او این انگیزه را میدهد که کاری برای بر طرف کردن این ناعدالتی که در حال رخ دادن است انجام دهد.