انتشار این مقاله


مکانیسم جدیدی برای داروی نارسایی قلبی کشف شده‌است

اخیراً روش اثر جدید برای اثرگذاری داروی بتابلاکرِ متوپرولول در درمان نارسایی قلبی شناسایی شده است.

داروهای بتابلاکر در درمان نارسایی قلبی نقشی کلیدی ایفا می‌کنند. جلوگیری از بمباران قلب توسط کاتکولامین‌ها (موادی مثل اپی‌نفرین و نوراپی‌نفرین) که تحریک بیش از حد و استرس به قلب وارد می‌کنند از کارهای این داروهاست. با این حال به دلایلی که معلوم نیست همه‌ی بیماران نارسایی قلبی به بتابلاکرها پاسخ نمی‌دهند. اکنون در کار جدیدی از محققان دانشگاه تمپل نشان داده شده است که اختلال در گیرنده‌ی بتاآدرنژیک ۳ (β۳AR) (هدف جدید بتابلاکر) و نتیجتاً کاهش در فسفولیپید حیاتی محافظ قلب می‌تواند مقصر این امر باشد.


مقاله‌ی مرتبط: نارسایی قلبی


مولکول‌ محافظ قلب با نام اسفنگوزین ۱-فسفات ۱ (S1P)، سلول‌های قلبی را در وقایعی به دنبال حمله‌ و نارسایی قلبی از مرگ دور نگه می‌دارند؛ هر چه سطوح این مولکول در جریان نارسایی قلبی بالاتر باشد، پیامدها نیز بهتر خواهد بود.

داروهای بتابلاکر سطوح مولکول S1P را با تضعیف پیام‌رسانی گیرنده‌های بتاآدرنژیک افزایش می‌دهند که بیشتر آن‌ها به طور انتخابی روی β۱ARs عمل می‌کنند. این داروها فعالیت β۱AR را تقویت می‌نمایند و زمانی که این گیرنده‌ها مختل باشند، اثرات حفاظتی S1P از دست می‌رود.

این گروه از محققان بیش از یک دهه را صرف بررسی مکانیسم بتابلاکرها کرده‌اند و می‌دانند که آنزیم کینازی به اسم GRK2 که پائین‌دست فعال‌سازی گیرنده‌ی بتا-آدرنژیک است، مسئول کاهش تولید گیرنده‌ی‌یک S1P می‌باشد و این گیرنده در پیام‌رسانی محافظت از قلب عملکرد دارد. بازیابی S1PR1 در موش‌های صحرایی از طریق ژن‌درمانی می‌تواند نارسایی قلبی را تصحیح نماید.

در این تحقیق جدید نگاه دقیق‌تری به مکانیسم عمل کاهش گیرنده‌های S1P در نارسایی قلبی و اثرات متوپرولول، داروی بتابلاکر پرمصرف، روی آن شده است. آزمایش‌ها نشان داد که پس از قرارگیری سلول در معرض ایزوپروترنول (برای تقلید عوارض نارسایی قلبی) درمان با متوپرولول از کاهش تولید S1PR1 جلوگیری می‌کند. مطالعات میکروسکوپی نشان داد برخلاف عمل ایزوپروترنول که باعث می‌شود گیرنده‌های مذکور از سطح سلول برداشته شده و داخلی‌سازی شوند، متوپرولول تولید آن‌ را افزایش می‌دهد.

فراتر از این، دانشمندان در موش‌ها نشان داده‌اند که درمان با متوپرولول یا S1P به صورت مؤثری پیشرفت نارسایی قلبی را به دنبال حمله‌ی قلبی به مدت کوتاهی متوقف می‌کند. برای تعیین اینکه آیا اثرات مذکور مربوط به β۳AR می‌باشد یا نه، آزمایش‌هایی طرحی گردید که در آن این گیرنده‌ بایستی در سلول از دور خارج می‌شد. در این حالت با وجود متوپرولول سطح S1P پائین باقی ماند. بیشتر از این، در غیاب β۳AR، متوپرولول توانایی بهبود آسیب پس از حمله‌ی قلبی را نداشت، در حالی که همین دارو پس از حمله‌ی قلبی در موش‌هایی با بیان نرمال β۳AR عملکرد قلبی را بهبود می‌بخشد.

بررسی نمونه‌ها از بیماران نارسایی قلبی که بلاکر β۱AR دریافت کرده بودند ارتباطات بالینی یافته‌ها را تأیید کرد. در مقایسه با بیمارانی که درمان نشده بودند، سطح S1P به صورت معناداری در بیماران درمان شده با بتابلاکر مذکور بالا بود.

مطابق مفاهیم امروزه در شخصی‌سازی درمان۱، تحقیقات حاضر پیشنهاد می‌کنند که تغییر در پیام‌رسانی β۳AR یا S1P می‌تواند مسئول پاسخ‌های متفاوت به بتابلاکرها بین بیمارانی باشد که معمولاً در طی کارهای بالینی دیده می‌شوند. با توجه به چیزی که در مکانیسم اثر دیده می‌شود، روشی نو شناسایی شده که در آن بتابلاکر از پیشروی نارسایی قلبی پیشگیری می‌کند که به وسیله‌ی آن β۳AR باید برای کارکرد داروی متوپرولول فعال باشد.

این یافته‌ها چند روز پیش به صورت آنلاین در ژورنال American College of Cardiology منتشر شده است. این تیم بررسی بعدی خود را به اثرات بتابلاکرها در نبود فعالیت β۳AR اختصاص خواهند داد.


پی‌نوشت:

  1. درمان یا پزشکی شخصی‌سازی شده یا نفرگرا (Precision medicine) مدلی در پزشکی است که هدف آن سفارشی کردن مراقبت پزشکی همراه با تمام تصمیمات، عمل‌ها و محصولاتی است که برای یک بیمار استفاده می‌شود.
علی تقی‌زاده


نمایش دیدگاه ها (0)
دیدگاهتان را بنویسید