این اولین قسمت از سری ماجراجوییهای دکتر مجازی است
در اولین قسمت این مجموعه، سفر خود را به دنیای شگرف روابط میان موجودات آغاز کرده و به بررسی بخشی از مسیر خواهیم پرداخت، آمادهاید؟ پس سریعتر سوار شوید تا تن به جادهی ماجراجویی بسپاریم!
مغز، مغز، مغز مورچه!
قارچها هیچ ساختار عصبی یا مغزیای ندارد، کرمها و موجودات تکسلولی هم آنقدرها باهوش نیستند! اما این محدودیّت در این موجودات، آنها از کنترل مغز جانوران بزرگتر و باهوشتر از خود، باز نداشته است!
“این موضوع مَنو به وَجد میاره،” این را کیلی واینرسمیس، بیان کرد. وی که بیولوژیستی در دانشگاه رایس هوستونِ تگزاس است و بر روی انگلها مطالعه میکند، به طور خاص، علاقهی وافری به موجودات “زامبیشده و زامبیکننده!” دارد. او بیان میکند که زامبیهای واقعی آن چیزی نیستند که شما در فیلمهای ترسناک میبینید. “زامبیهای مورد توجه ما، با زامبیشدنشان وارد مسیر یکطرفهای میشوند که هیچ راه برگشتی برایش تعریف نشده است.” بیشتر زامبیهای واقعی محکوم به مرگاند! و به ندرت برخی از آنها بر گوشهای از فعالیتهای خود کنترل خواهند داشت.
مثال بیشتر:
کرم مو-اسبی، باید برای استمرار حیاتش در آب غوطهور شود فلذا میزبان بختبرگشتهی خویش را به پریدن در آب دریاچه یا استخر ترغیب میکند و در اغلب این موارد میزبان کاملاً غرق میشود!
در تایلند، گونهای از قارچ (اوفیوکوردیسپس یا Ophiocordyceps) وجود دارد که میتواند یک مورچه را مجبور کند که دقیقاً ۲۰ سانتیمتر از یک گیاه بالا رفته، رو به شمال کرده و برگی را در آن ناحیه گاز بگیرد و در همان حالت بماند. این قارچ کار دیگری هم انجام میدهد! او مورچه را وادار میکند همهی این کارها را زمانی انجام دهد که آفتاب در بالاترین موقعیت خود در آسمان قرار داشته باشد. این ایدهآلترین شرایط برای رشد و هاگپراکنی قارچ است!
چاریسا دِ بکر، بیولوژیستی است که در تلاش برای درک بهتر این فرآیند بوده و میخواهد پرده از راز توانایی خارقالعادهی این نوع قارچ بردارد. بر همین اساس او و همکارانش بر گونههای مرتبط با این نوع قارچ، در تایلند مطالعه میکنند. خواهر زادهی این نوع قارچ در کارولینای جنوبی مشاهده شده است که دقیقاً همان بلا را سر مورچهها میآورد و آنها را مجبور میکند که از کولونیهای خود خارج شده و از درخت بالا بروند! هرچند که در این گونه از قارچها، مورچه به جای برگ، شاخهای را گاز میگیرد. این تفاوت میتواند نشأتگرفته از این موضوع باشد که درختان این ناحیه از کارولینا، در زمستان برگهای خود را از دست میدهند.
دکتر بکر این مطالعات را در دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا، دانشگاه پارک، شروع کرد. در آنجا او هم تیمیهایش تعدادی از گونههای مختلف مورچه را با به گونهی کالیفورنیایی قارچ مورد نظر آلوده کردند. در این مطالعه مشخص شد که این قارچ توانایی کشتن همهی گونههای مورچهای را دارد ولی فقط و فقط در یکی از گونههای مورچه زامبیشدگی را القا کرده و مورچه را به بالا رفتن از درخت ترغیب میکند! و این دقیقا همان گونهای است که در طبیعت همیشه مورد استفادهی این نوع قارچ قرار میگیرد.
برای فهمیدن آنچه که در حال رویدادن است، دِ بکر و تیمش مورچههای سالمی را از گونههای مختلف جمعآوری کرده و مغز آنها را طی فرایندی میکروسکوپی جدا کردند. محققان مغز مورچهها را در ظرفهای مخصوصی زنده نگهداشتند. زمانیکه قارچ در معرض مغز موردعلاقهاش قرار گرفت (مغزی که به طور طبیعی آن را درگیر میکند)، هزاران مادهی شیمیایی را از خود آزاد کرد! بسیاری از این مواد کاملاً برای دانشمندان تازگی داشتند. این نکته نیز خالی از لطف نیست که قارچ این مادهپراکنی را در برابر سایر مغزها هم انجام داد. این مواد شیمیایی به کلی با یکدیگر متفاوت بودند. این مطالعه در سال ۲۰۱۴ منتشر شده است.
تجربهی دِ بکر و تیمش اوّلین تجربهی زامبیشدگی در آزمایشگاه بود و این فقط زمانی بدست آمد که محققان چرخهی شب و روز را در آزمایشگاه برای قارچ و میزبان آن فراهم کردند. در مورد این که چگونه این مواد شیمیایی میتوانند خاصیت زامبیکنندگی را القا کنند، هنوز بسیاری از مطالب ناشناخته باقیماندهاند.
دِ بکر در این مورد می گوید: “ما هنوز مسیر بسیاری طولانیای برای رفتن در پیش داریم.” او همکنون در حال مطالعه بر زامبیهای طبیعی در دانشگاه لودویگ ماکسیمیلیان در مونیخ آلمان است. وی در آنجا تمرکز خود را بیشتر بر بررسی تأثیر چرخهی نور و خاموشی بر روند زامبیشدن قرار داده است.
ماجراجویی این هفته را همین جا پایان میدهیم، در پایین صفحه میتوانید نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
مقالهی جالبی بود و منم اولین بار بود دربارهی این موضوع میشنیدم؛ مخصوصاً هم که قبلاً درباره ی تمایل ژنها به بقا شنیده بودم. (و اینکه یک جاندار با پای خودش به سمتی خلاف بقا میره برام جالب بود.) مشتاق قسمتهای بعدیش هستم 🙂
ممنون از نظر خوبتون، خوشحالم که مفید واقع شده