پس از سالها تحقیق، زحماتتان بالاخره به ثمر نشسته؛ محوطۀ باستانی که مدتها مشغول واکاویاش بودهاید بالأخره روی خوش نشان داده و قرار است تعدادی استخوان ماقبل تاریخی در اختیارتان قرار دهد تا شما نیز سهمی در متحولسازی علم داشته باشید. ولی درست در همین لحظه است که با چنین افکار بلندپروازانه، درمییابید که اکتشاف عظیمتان چیزی جز یک بستۀ مچالهشدۀ KFC – که زمانی ناهار یک بندهخدایی بوده – نیست!
شاید مطلب بالا یک فانتزی ناامیدکننده به نظر برسد، ولی چنین اتفاقاتی واقعاً روی داده است. تابستان ۲۰۱۵ بود که تعدادی از دانشمندان شروع به اشتراکگذاری چنین تجربیاتی در توییتر – با هشتگ #fieldworkfail – نمودند. پس آن بود که هشتگ “شکست در کار میدانی” به محبوبیت غیرقابلانتظاری دست یافت؛ چنانکه Jourdane، گرافیست فرانسوی، هشتگ مذکور را دستمایۀ کتاب جدید خود قرار داده؛ که قرار است اواخر امسال جهت پیشفروش روی وبسایتها برود.
جوردین در کتاب جدید خود، Fieldwork Fail، با زیبایی هرچهتمام نشان میدهد که چگونه ممکن است برنامههای از پیش طرحریزیشده – به خصوص در عرصۀ علم – آنطور که باید و شاید پیش نروند. این کتاب کمیکاستریپمانند، شامل رویدادهای ناگواریست که ممکن است برای هر محقق میدانی پیش بیاید، از انواع کمخطر – مانند گرفتار شدن سهره تازهرهاشده به دست شاهین – گرفته تا گزینههای خطرناک، همچون ادرار کردن پای درخت علامتگذاری شده توسط جگوار و دنبالشدن توسط این حیوان درنده به مدت ۳ هفته در جنگل (!). این کتاب شروع خوبی برای این است که دانشمندان خود نیز کمکم وارد صحنه شوند و جنبههای نهچندانجذاب از تحقیقاتشان را با دیگران به اشتراک بگذارند.
جوردین که خود دانشمند نیست، سعی بر این داشته که با کنارگذاشتن پرچانگیهای علمی، حکایات ناگوار (و گاهاً خندهدار) محققان را به آلبومی رنگارنگ از تصاویر هنرمندانه تبدیل کند تا همگان بتوانند از آن بهرهمند شود. وی همچنین طی مصاحبهای که با ۳۰ دانشمند – از رشتههای مختلف – داشته، موفق شده است “شکست در کار میدانی” را به اثری جهانی – نه صرفاً آمریکایی – مبدل سازد؛ چنانکه این کتاب به زبانهای فرانسوی و اسپانیایی نیز ترجمه شده است.