انتشار این مقاله


جهان پنهان مغز؛ بیست‌ودو تا شصت‌وپنج سالگی

قصد داریم شما را کمی بیشتر با مغز بزرگسال و رخدادهای آن آشنا کنیم.

در قسمت‌های پیشین مجموعه جهان پنهان مغز رویدادهای مغز و روند تکامل آن در بازه‌های مختلفی مورد بررسی قرار گرفت و این رویدادها تا سن بیست‌ودوسالگی ذکر گردید. حال پیرو مطالب پیشین، رویدادها و موارد مربوط به بازه سنی ۲۲ تا ۶۵ سالگی مورد بررسی قرار خواهند گرفت.


مقاله مرتبط: جهان پنهان مغز؛ پیدایش و رشد


پیش از بیست‌ودوسالگی بر مغز چه می‌گذرد؟

دانشمندان عصب‌شناس به صورت عمده باور دارند که مغز انسان حداقل تا اواسط  دهۀ سوم زندگی خود به تکامل و رشد کامل دست نمی‌یابد. این باور وجود دارد که رویدادهایی مانند میلیناسیون (Myelination) و Pruning (پیرایش سیناپسی) مسیرهای عصبی در این دوران اتفاق می‌افتد. به علاوه، شخصیت فرد به همراه تکامل قشر پره‌فرونتال در اواسط ۲۵ سالگی نهایی می‌شود. این بدین معنی نیست که فرد دارای مغز تکامل یافته نمی‌تواند باعث ایجاد تغییرات در مغز خود شود. شواهد و مدارک کافی وجود دارند که انسان قادر است با استفاده از ویژگی منحصربه‌فرد مغز تحت عنوان “Neuroplasticity” تغییراتی در مغز خود رقم بزند. مغز انسان‌ها به صورت ادامه‌دار با محیط زندگی، تجارب و آن‌چه که مشاهده می‌کند هماهنگ شده و تغییر می‌کند.

Orange brain

قشر پره‌فرونتال ناحیه‌ای در مغز است که پس از دیگر قسمت‌ها تکامل خود را نهایی می‌کند و مسئولیت‌های متعددی برعهده دارد. از جمله این وظایف می‌توان به دقت، تمرکز، تصمیم‌گیری، کنترل احساسات و تکامل شخصیتی اشاره کرد.

سیر رخدادهای مغزی از ۲۲ تا ۶۵ سالگی

بازه سنی ۲۲ تا ۶۵ سالگی محدوده‌ی زمانی است که در آن عمده فعالیت‌ها و ویژگی‌های مغز رو به افول گذاشته و کارایی ابتدایی خود را ازدست می‌دهند.

ویلیام جیمز، روان‌شناس دانشگاه هاروارد، برای توصیف مغز در سی سالگی، آن را به پلاستیک خشک شده‌ای مبدل می‌سازد که هرگز دوباره نرم نخواهد شد.

از ۲۵ سالگی تا اوایل دهه‌ی چهارم زندگی، مهارت‌ها و سرعت تفکر شروع به افت می‌کند. هم‌چنان که انسان پیرتر می‌شود، مغز وی نیز دچار تغییراتی می شود که سرعت تفکر را پایین می‌آورد. مغز حجم خود را از دست می‌دهد و قشر آن نازک‌تر می‌شود. حفاظ میلین در اطراف نورون‌ها شروع به تخریب می‌کند و رسپتورهای مغزی سرعت فعالیت پیشین خود را بصورت تدریجی از دست می‌دهند.

دهه‌ی چهارم زندگی زمانی است که حافظه به خاطر کاهش تعداد نورون‌ها در مغز شروع به افت می‌کند. یادگیری موارد جدید یا به خاطر سپردن کلمات و اسامی جدید زمان بیشتری را نسبت به دوره‌های سنی پیشین می‌طلبد و مادامی که سن بالاتر می‌رود، سرعت یادگیری و حافظه نیز افت قابل توجهی را متحمل می‌شود.

Brain tree

پس از چهل سالگی تا اواخر دهه‌ی ششم زندگی نیز مهارت‌های منطق شروع به افت می‌کند. در مقابل این افت، تصمیم‌گیری‌های اخلاقی، کنترل احساسات و طریقۀ برخورد با موقعیت‌های مختلف اجتماعی نشان از بهینه شدن در این دوران دارد، که نشان‌‌دهنده‌ی این مورد است که با افزایش سن نباید در همه‌ی حیطه‌ها نزول و افت کارکرد مشاهده کرد.

پس از شصت سالگی نیز کوچک شدن اندازه مغز سرعت می‌گیرد. درضمن پس از شصت سال کسب دانش و تجربه اندوزی، مغز کارآیی خود در بازیابی دانش و افزودن آن را از دست می‌دهد. از مواردی که احتمال ابتلا به آن در این زمان بیشتر است می‌توان به بیماری آلزایمر اشاره کرد.

برای تقویت مغز و ایجاد تغییرات در روند نزولی عملکرد آن در این دوره و هم‌چنین کاهش حداکثری هر یک از موارد مذکور باید عوامل و شرایط مشخصی را در نظر گرفت.
ورزش منظم یکی از راه‌های اثبات شده‌ی تقویت مغز است. هم‌چنین به چالش کشیدن مغز با مسائل پیچیده نیز از مواردی است که با بهره‌گیری از آن می‌توان ارتباطات مغزی گسترده‌تر و مستحکم‌تری بنا نهاد. ایجاد ارتباطات انسانی جدید، تغذیه مناسب، دوری از عوامل خطرزا مانند مصرف دخانیات و نوشیدن الکل هم از عواملی است که می‌تواند فرد را در تقویت مغز خود یاری نماید. مورد قابل توجه دیگر ضربات واردشده به سر است که یکی از عوامل اصلی سریع‌تر شدن افت عملکرد مغز است و جلوگیری از آن به منظور ثبات عملکرد مغزی شایان توجه است.

البته کلید فیزیولوژیک هر یک از این تغییرات، تقویت مسیرهای عصبی پیشین در مغز است. در حوالی ۲۵ سالگی، مغز انسان مسیرهای عصبی بی‌شماری دارد که برای عملکرد طبیعی خود به این مسیرها وابسته می‌باشد. حال با به کارگیری مسیرهایی که قبلا به میزان کمتری استفاده شده‌اند، باعث می‌شود روند نزول عملکرد در آن مسیرها کندتر شده و فعالیت قابل قبول این مسیرها مدت طولانی‌تری ادامه داشته باشد. البته پرورش این مسیرها به دلیل عادت نکردن فرد به استفاده از آن‌ها امری دشوار به نظر می‌رسد؛ ولی این تنها راه برای تثبیت مسیرهای موجود و حتی تشکیل میسرهای جدید است. یادگیری زبان جدید یا وسیله موسیقی جدید می‌تواند کارساز باشد. هر کاری که مستلزم صرف انرژی بالا و به چالش کشیده‌شدن مغز باشد، می‌تواند برای تحریک مغز و مسیرهای عصبی مرتبط مفید باشند.

با فراهم نکردن شرایط فوق، مغز به ناچار استفاده از مسیرها و اتصالات عصبی پیشین ضعیف خود را درپیش خواهد گرفت دلیلی است برای قرار گرفتن مغز در حالت بقا یا Survival mode که تنها بازده حداقلی خود را خواهد داشت.


مقاله مرتبط: جهان پنهان مغز؛ تولد تا شش‌سالگی


در قسمت انتهایی مجموعه به بررسی وقایع و روند تکاملی مغز انسان پس از ۶۵ سالگی خواهیم پرداخت.


رضا مجیدآذر


نمایش دیدگاه ها (0)
دیدگاهتان را بنویسید