بسیاری از رازهای کشف نشدهی بشریت بهسادگی در مغز ما نهفتهاند.
مغز اندامی بسیار پیچیده است که پاسخ پرسشهای فراوانی دربارهی مرگ و زندگی، هوشیاری، خواب و بسیاری مسائل دیگر را دربردارد. در این مقاله به بررسی چند مورد از مسائلی میپردازیم که موجب اسرارآمیز شدن ذهن انسان میشوند.
ساعت بیولوژیکی:
در هیپوتالاموس مغز، قسمتی با نام هستهی سوپراکیاسماتیک (suprachiasmatic nucleus) وجود دارد که مرکز تنظیم ساعت بیولوژیک بدن و تطابق آن با ریتم شبانهروزی است. آشکارترین اثر ریتم شبانهروزی بر چرخهی خواب است اما این چرخه تنها قسمتی کوچک از فعالیتهایِ بسیارِ آن است؛ سیستم گوارش، دمای بدن، فشار خون و سیستم هورمونی از بارزترین بخشهای تاثیرپذیر از این ریتم میباشند.
نتایج تحقیقات نیز نشان میدهد شدت نور میتواند سبب عقب بردن یا به جلو کشیدن این ساعت درونی شود چرا که باعث تنظیم هورمونی با نام ملاتونین میشود که از دیگر عوامل تنظیم زمان بدن است.
مکانیسم خوابیدن:
خوابیدن از اصلیترین فاکتورهای بقا در پستانداران است. بیخوابی میتواند منجر به نواسانات شدید خلقی، توهم و در موارد شدید مرگ شود.
خوابها را میتوان به دو دستهی کلی تقسیمبندی کرد: خوابهایی با حرکات سریع چشمی یا REM و خوابهای بدون حرکات سریع چشم NREM.
در نوع اول، مغز بسیار فعال است و در نوع دوم، فعالیت متابولیکی مغز کاهش مییابد.
دانشمندان معتقدند NREM موجب استراحت بدن و بازسازی انرژی میشود درحالیکه خواب REM به اعمالی نظیر سازماندهی حافظه کمک میکند. هرچند که این تئوری اثباتنشده است چراکه خوابهای REM همواره با حافظه مرتبط نیستند.
رویا:
درصورتی که از ۱۰ نفر متفاوت دربارهی ماهیت خوابهایی که میبینند سوال کنید، احتمالا با همین تعداد پاسخ متفاوت روبهرو خواهید شد!
دانشمندان همچنان در پیِ یافتن توجیهی علمی برای این مسالهی اسرارآمیزند. تئوریهای فراوانی در این خصوص مطرح شدهاند؛ برای مثال احتمال دارد خوابها نوعی تمرین بهوسیلهی تحریک سیناپسهای بین نورونهای مغزی باشند و یا طبق تئوری دیگر، خواب نتیجهی فکرکردن به وظایف انجامنشده در طول روز است.
مسالهای که همهی دانشمندان در آن اتفاق نظر دارند این است که خوابدیدن تنها در فرم REP بروز پیدا میکند.