انتشار این مقاله


هر فرد چاق، چه سالم باشد چه مریض، اول از همه احترام نیاز دارد

افراد چاق می‌توانند سالم باشند! افراد لاغر می‌توانند ناسالم باشند! این موارد ساده اگر مورد قبول واقع شوند، می‌توانند تغییردهنده زندگی انسان‌ها باشند.

 باور کنید من تمام برداشت‌های پرطرفدار درباره‌ی چاقی را خوانده‌ام. زیرا من فردی چاق هستم. انسان‌ها به شدت علاقه دارند که اخرین مقاله‌ی وحشتناک در ارتباط با اینکه “چگونه افراد چاق زهکش سیستم هستند؟” یا “افراد چاق از نظر روانی ورشکسته شده‌اند” یا “من نمی‌خواهم با فردی چاق وارد رابطه شوم، زیرا دلیلی برای این کار وجود ندارد”.

و من تمامی برداشت‌های پرطرفدار را بارها و بارها خوانده‌ام، زیرا افرادی که از من به خاطر چاق بودنم متنفرند، به نظر می‌رسد با خود فکر می‌کنند که صدمین مقاله در رابطه با “ای انسان‌های چاق، شما همگی خواهید مرد” در نهایت به شکلی جادویی ما را لاغر خواهد کرد.

این همان دلیلی است که مقاله “هرچیزی که شما در مورد چاقی می‌دانید غلط است” به نوشته مایکل هابز، برای تعداد زیادی از افراد بسیار روشن‌کننده بود. این نوشته مقاله‌ای در رابطه با افراد چاق بود که توسط یک فرد لاغر نوشته شده بود و به خوبی مورد تحقیق قرار گرفته‌بود و قصد خوبی داشت.

وقتی چاق باشید، متعجب می‌شوید قصد خوب در ارتباط با شما چقدر کمیاب است.


مقاله مرتبط: عمل جراحی چاقی یا بای‌پس معده


بخش بزرگی از مقاله در مورد چاق بودن و سالم بودن بحث می‌کند، و اینکه برخلاف عقیده‌ی محبوب و به شدت جاافتاده‎، چاقی به معنای سالم نبودن نیست. افراد چاق می‌توانند سالم باشند! افراد لاغر می‌توانند ناسالم باشند! این موارد ساده اگر مورد قبول واقع شوند، می‌توانند تغییردهنده زندگی انسان‌ها باشند.

اما اگر مواظب نباشیم، این عقاید همچنین می‌توانند سیستمی با تضاد طبقاتی در میان افراد چاق بوجود آورد، بطوریکه خطی میان افراد چاق سالم و ناسالم ایجاد شود.

“سالم” به نظر فرد چاقی است که تا آن‌جایی که جامعه اجازه می‌دهد، پاکدامن و شریف باشد، یا حداقل قابل بازگشت به حالت عادی باشد. “ناسالم” هم به نظر کسی است که تنبل و خودخواه است و بهتر است بمیرد.

هابز می‌نویسد:

ما قرار نیست کشوری لاغرتر بشویم. اما حداقل شانس آن را داریم که سالم‌تر شویم.

او به طور واضح بیان می‌کند که “سلامتی” جنبه‌های مختلف دارد و به مواردی علاوه بر وزن بستگی دارد، و وسواس ما در مورد وزن در واقع از سلامتی ما می‌کاهد.

این‌ها نکات خوبی هستند، اما همین موارد هم بر عقیده‌ی “چاق خوب” تاکید می‌ورزد. هابز از زنی به نام جسیکا، که یاد گرفته است به عنوان یک “چاق خوب”، به‌ویژه در دورهمی‌های اجتماعی، عمل کند، نقل‌قول می‌کند. آن زن ” گوجه‌های گیلاسی را ذره‌دره می‌جود، از آب شیر می‌نوشد، روی پای خود می‌ایستد، و از دسر اخر وعده چشم‌پوشی می‌کند.” وقتی افراد چاق کارهایی نظیر یا خلاف آن می‌کنند، سعی می‌کنند به افراد لاغر اطرافشان ثابت کنند که سالمند. این‌ کار تلاشی برای نشان دادن آن است که آن‌ها شبیه “چاق‌های بد” –کسانی که در مجامع نوشابه می‌نوشند یا استیک می‌خورند یا به‌جای پله‌ها از آسانسور استفاده می‌کنند- نیستند؛ پس باید با آن‌ها با احترام رفتار شود.

تلاش برای اثبات این‌که شما “یکی از خوب‌ها” هستید تاکتیکی برای زنده‌ماندن است. تمام افراد چاق سعی دارند تا در یک دنیای پر از نفرت نسبت به چاق‌ها زنده بمانند. و سیاست‌های احترام می‌تواند به نوعی حفاظت ایجاد کند. متاسفانه، به این عقیده تحکیم می‌بخشد که افراد چاقی وجود دارند که مستحق مهربانی و احترام نیستند.


مقاله مرتبط: آیا رابطه زناشویی باعث چاقی می‌شود؟


افراد چاق سالم وجود دارند، تعدادشان هم زیاد است. افراد چاق ناسالم هم وجود دارند، و بی‌توجه به اینکه ایا وضع بد سلامتی‌شان ارتباطی با وزن‌شان دارد یا نه، تقصیر بر گردن چاقی‌شان خواهد افتاد. مشکل مفصلی داری؟ وزن کم کن. افسردگی؟ وزن کم کن. سرطان داری؟ وزن کم کن. اگر چاق هستید، تمام مشکلات سلامت شما تقصیر خودتان است. شما انتخاب کرده‌اید که این گونه باشید، و چون سلامتی به عنوان یک حسن در نظر گرفته می‌شود، انتخاب شما اشتباه و به‌شدت زشت بوده است. پس شما ارزش مورد احترام بودن را ندارید. شما “یکی از خوب‌ها” نیستید.

حقیقت این است که هر فرد چاقی، چه سالم باشد چه نباشد، مستحق احترام است. این عقیده که فقط افراد سالم باید تحت درمان شایسته قرار بگیرند مسخره است. میزان چرت بودن این عقیده با مسخرگی شاخص توده بدنی یکسان است؛ یعنی مسخرگی به تمام معنا.

موضع سلامت برای همه یکسان نیست. برای کسی که دچار یک بیماری مزمن است، “سلامتی” ظاهر متفاوتی نسبت به کسی که دچار یک بیماری مزمن نیست، دارد. من به طور مزمن دردی ندارم، بنابراین وقتی سطح درد من حول و حوش ۲-۰ است احساس سلامتی می‌کنم. کسی که به طور مزمن احساس درد دارد، روزی که دردش به سطح ۶ کاهش یابد، جشن می‌گیرد. سلامت روان نیز متناسب است. من مشکل خشم دارم؛ پس در حالت عادی حس می‌کنم درون رگ‌هایم دسته‌ای زنبور وجود دارد.  کسی که مشکل خشم ندارد، اگر حس کند تعدادی زنبور درون رگ‌هایش وجود دارد، یعنی یک موقعیت اورژانسی وجود دارد. اما برای من؛ تا زمانی که زنبورهای درون رگ‌هایم زنبورند و نه خرزنبور، حالم خوب است.

سلامتی به میزان زیادی شخصی است، و فقط به یک شخص تعلق دارد. جز حالتی که کسی مرده باشد، شما نمی‌توانید به کسی نگاه کنید و از وضعیت سلامت او اگاه شوید. و برای تعداد زیادی از مردم، سلامتی “عادی” حتی ممکن نیست. سلامتی آن‌ها متفاوت از شماست، و در واقع این خوب است. برای دیگران خوب است که نوع متفاوتی از سلامتی نسبت به شما داشته باشد، یا ناسالم باشد. سلامت آن‌ها به شما ربطی ندارد، زیرا بر شما تاثیری ندارد.

می‌دانم به چه چیزی فکر می‌کنید. “روی من تاثیری ندارد! انسان‌های چاق زه‌کشی برای سیستم مراقبت بهداشتی هستند. پول مالیات ما صرف افراد چاق می‌شود!” این بحث‌های پیش‌پاافتاده و به طور شدیدی نادرست، باجزئیات توسط فعال چاقی ریگن چستین، رد شده‌اند. این موضوع مانع آن نشده که افراد متنفر از چاقی، از چشم‌پوشی از حقایق دست بردارند. دهه‌هاست که این افراد به تنفر خود ادامه داده‌اند.

تایید همه این‌ عقاید – فقدان احترام برای افراد چاق ناسالم، فشار بر روی افراد چاق تا ثابت کنند که “چاق‌های خوب” هستند – یک تفکر همگانی عمیقا غیردقیق است؛ از ان جایی که سالم بودن مقدس است، سالم بودن را به ما بدهکارند.


مقاله مرتبط: چرا استرس باعث چاقی و اضافه‌وزن می‌شود؟


اما سلامتی و ارزش‌داشتن مرتبط نیستند. سلامتی یک فضیلت یا یک ویژگی ضروری نیست، و ارزش شما به عنوان یک انسان را سلامتی شما تعیین نمی‌کند.

اگر فکر کنید که این گونه است، این کار موجب ایجاد قالب‌های وحشتناک افراد چاق “خوب” یا “بد” و سیاست‌های نوع احترام گذاشتن و قضاوت چاقی، و غیره خواهد شد. ما فکر می‌کنیم سلامتی مساوی ارزش داشتن است، و ما می‌خواهیم که اثبات کنیم باارزشیم و دیگران را وادار کنیم ثابت کنند باارزشند.

مقاله‌ی هابز تغییری خوشامد در پوشش معمول افراد چاق است. اما به مردم این فرصت را می‌دهد که بگویند “باشه، من متوجهم. افراد چاق می‌توانند سالم باشند، پس من باید با آن‌ها خوب رفتار کنم”. من می‌خواهم این فرصت را از بین ببرم. حتی اگر سالم بودن افراد جاق غیرممکن بود، ما مستحق ازار و اذیت و مراقبت درمانی تروماتیک نامناسب نبودیم. سلامتی ما هیچوقت نباید وارد یک معادله شود. سلامتی یک شخص به هیچ‌کس جز خود او ربطی ندارد.

هر فرد چاقی، سالم باشد یا نه، حق آن را دارد که همچون یک انسان با او رفتار شود. هر فرد چاقی مستحق احترام است. زیرا هر فرد چاقی یک انسان است.

 

Erin Harrop, a researcher at the University of Washington who also appears in Hobbes' story, and her son.

آیسان اخگری


نمایش دیدگاه ها (0)
دیدگاهتان را بنویسید