انتشار این مقاله


خواب‌های بدون رویا؛ از تصور تا واقعیت

همواره اعتقاد بر این بوده است که خواب عمیق و بدون رویا حالتی از عدم هشیاری محسوب می‌شود. آیا واقعاً این چنین است؟ بر اساس مقاله‌ای که به تازگی توسط چندی از پژوهشگران منتشر شده است مغز در وضعیت خواب عمیق، هشیاری خود را به طور کامل از دست نمی‌دهد؛ بلکه مجموعه‌ای از حالت‌های متفاوت […]

همواره اعتقاد بر این بوده است که خواب عمیق و بدون رویا حالتی از عدم هشیاری محسوب می‌شود. آیا واقعاً این چنین است؟

بر اساس مقاله‌ای که به تازگی توسط چندی از پژوهشگران منتشر شده است مغز در وضعیت خواب عمیق، هشیاری خود را به طور کامل از دست نمی‌دهد؛ بلکه مجموعه‌ای از حالت‌های متفاوت را در این وضعیت تجربه می‌کند. تا پیش از این تصور بر این بود که مغز در وضعیت خواب عمیق، هشیاری‌اش را از دست می‌دهد؛ اما چنین تعریفی از جانب مراجع علمی پذیرفته نشده است. تحقیقات نشان می‌دهد که افراد در تمام مراحل خواب هشیاری خود را حفظ می‌کنند.

سه مرحلۀ خواب بدون رویا

آن‌طور که در این مقاله آمده است، افراد سه وضعیت (یا مرحله) متفاوت را طی خواب عمیق تجربه می‌کنند:

  • وضعیت اول شامل “تفکر در خواب” (Sleep Thinking) و تصویرپردازی، بدون احساس غرق شدن در میان تفکرات و تصورات می‌شود؛ حالتی که همۀ ما موقع خواب دیدن تجربه می‌کنیم. (توضیح: فرد خود می‌داند که در حال خواب دیدن است).
  • وضعیت دوم بخشی از ادراک و حواس بدن در این مرحله فعال است؛ مانند درک صدای زنگ هشدار که یک محرک بیرونی است.
  • وضعیت سوم از خود بیخودی (Selflessness)

با این که در مرحله سوم “خواب عمیق” رخ می‌دهد؛ ولی از دیدگاه محققان این مرحله به معنی عدم هشیاری مطلق نبوده و فرد از وضعیت خواب خود آگاهی دارد (می‌داند که خواب است). این وضعیت تا حدودی شبیه به تجربیات مراقبه‌گرهای تبتی و هندی است. به عقیدۀ دانشمندان افرادی که در زمینۀ مراقبه‌گری (Meditation) تجربه و مهارت دارند با احتمال بیشتری وارد این مرحله می‌شوند.

Tibetan Buddhist Meditator - Virtual Dr
مطالعات نشان داده است که بعضی از مراقبه‌گرهای حرفه‌ای دسته‌ای از ریتم‌های مغزی دارند که با ریتم‌های مغزی موجود در افراد عادی تفاوت دارد. یکی از همین تفاوت‌ها سطح بالاتری از فعالیت ذهنی به نام “فعالیت گاما-باند” (Gamma-Band Activity) است که ارتباطش با پاره‌ای از کارکردهای ذهنی از قبیل توجه (Attention) و حافظه (Memory) اثبات شده است. با این حال جهت شناسایی دقیق تجربیات مراقبه‌گرها در فاز سوم از خواب عمیق به مطالعات بیشتری نیاز است.

چنین دیدگاهی در رابطه با “خواب عمیق” می‌تواند تحقیقات در زمینۀ حافظه را سرعت بخشیده، به درمان اختلالات خواب کمک کرده و دانش ما از مراحل مختلف خواب را اعتلا دهد. نظریات رایج در زمینۀ شکل‌گیری خاطره در خواب بر اساس ویژگی‌های مراحل مختلف خواب، مطرح شده‌‌اند. برای مثال وضعیت “حافظۀ اعلانی” (Declarative Memory) – که در آن خاطرات حقایق و رویدادها در حالت هشیاری کامل یادآوری می‌شود – با مرحلۀ “خواب موج کوتاه یا عمیق” (Slow Wave Sleep) مرتبط است. پردازش عاطفی و حافظۀ مربوط به مهارت‌های حرکتی (به خاطر داشتن مهارت‌های حرکتی و انجام دادن دوباره این مهارت‌ها بدون نیاز به یادگیری مجدد) به مرحلۀ REM (حرکت سریع چشم) نسبت داده شده است. با این حال محققان عقیده دارند که “پردازش حافظه” فرآیندی بسیار پیچیده است و ممکن است با تمام مراحل خواب ارتباط داشته باشد.

میلاد شیرولیلو


نمایش دیدگاه ها (0)
دیدگاهتان را بنویسید