محققان در دانشگاه New Hampshire براي پاسخ دادن به اين سوال كه چرا پسران ٤ برابر دختران به اوتيسم بيشتر مبتلا ميشوند با مشخص و شناسايي كردن ارتباط پروتئينهاي خاصي در مغز به اختلالات اوتيسم، نزديك شدند. Xuanmao Chen، دستيار نوروبيولوژي مي گويد:
مطالعهي ما براي اولين بار است كه تنظيم پروتيئنها در مغز را در دو جنس مرد و زن و چگونگي تاثير آنها بر تغييرات غيرطبيعي بدن در بيماري اوتيسم را بررسي ميكنند. يافتههاي ما جهت جديدي براي تحقيقات اوتيسم را نشان میدهد و نشان ميدهد فرصتهاي اميدوار كنندهاي براي ايجاد راههاي جديد درمان بيماري اوتيسم وجود دارد.
طبق مطالعهاي كه در ژورنال Frontiers in Cellular Neuroscience منتشر شد، محققان آنزيم AC3 را كه به طور ژنتيكي با اختلالهاي افسردگي، اوتيسم و چاقي مرتبط است را مورد بررسي قرار دادند. اما اطلاعات زيادي در مورد نحوهي عملكرد AC3 در مغز بدست نيامد.
شناخته شده است در بسياري از اختلالات و بيماريهاي روانپزشكي مانند افسردگي و اوتيسم تفاوتهاي زيادي بين زنان و مردان وجود دارد كه ديفورميسم جنسي ناميده میشود. براي مثال زنان بيشتر در معرض افسردگي قرار داند و مردان حدودا ٤ برابر بيشتر از زنان در معرض اوتيسم قرار دارند. مشكل اين است كه مشخص نيست چه چيزي اين تفاوت را ايجاد ميكنند.
محققان به فرآيند فسفريلاسيون در مغز، زماني كه گروهي از مواد شيميايي كه فسفات ناميده ميشد به پروتئينها متصل ميشدند تا آن ها را تنظيم كنند، براي اينكه ببيند كدام يك تحت تاثير جنسيت است، نگاه دقيقتري انداختند. آنها ٢٠٤ پروتئين را كه در زنان بيشتر از مردان تنظيم ميشود را شناسايي كردند. از اين پروتئين ها ٣١٪ با بيماري اوتيسم ارتباط دارد. Chen ميگويد:
نتايج ما نشان ميدهد كه پروتئينها در مغز زنان نسبت به مردان با دقت بيشتري تنظيم ميشوند كه اين به جلوگيري از اوتيسم در زنان كمك ميكند.
محققان همچنان به تكامل نيز اشاره كردند كه ممكن است در اينكه چگونه اين پروتئينها براساس نقشهاي كليدي و يا عملكرد هر جنس رفتار ميكنند، نقش داشته باشند. نقش زنان به طور سنتی چند وظیفه و چندین فعالیت مانند فرزندپروری، مراقبت از خانواده، خانه داري و تهیه وعدههای غذایی بودهاست در حالیکه وظایف مرد بیشتر به وظایف شکار و جمعآوری بود. شما میتوانید این ویژگی بسیار برجسته را در مردان مبتلا به اوتیسم ببینید که بسیار هوشمند هستند، اما تمایل دارند در یک چیز ثابت شوند و به تعاملات اجتماعی دیگر نپردازند یا نميتوانند انجام دهند.
Chen بيان ميكند كه اين تحقيقات در مراحل اوليه بر روي موشها است و ما نياز به تحقيقات بيشتري داريم اما او اميدوار است كه احتمالا راه جديدي از تحقيقات باز بشود و يك روز درمان دارويي جديد ايجاد شود.