درصورتی که با شنیدن صدای خود میخواهید گوشهای خود را بگیرید باید بدانید تنها کسی نیستید که این حس را دارد. هرکسی صدای مخصوص به خود را دارد اما درحالی که این صدا برای اطرافیان عادی است، برای خود فرد عجیب به نظر میرسد.
همهی ما زمانی که برای اولین بار صدای خود را شنیدیم شوکه شدهایم. درحقیقت دوست نداشتن صدای خود اتفاقی معمول بوده و برایش اصطلاح «voice confrontation» بهکار میرود.
علت بیزاری از صدای خود
علت این که اغلب از صدای خود خوشمان نمیآید درحالی که دربارهی دیگران کمتر این حس را داریم چیست؟
یکی از پاسخ ها این است که ما بههنگام صحبت کردن دو صدا میشنویم. صدایی که دیگران نیز میشنوند و از طریق هوا به گوش خودمان نیز میرسد و صدایی که از طریق استخوانهای جمجمه به گوشمان منتقل میشود و این صدایی است که فقط ما میشنویم. صدایی که از هدایت استخوانی از طریق استخوانهای جمجمه به گوشمان میرسد دارای فرکانسهای پایین بسیاری است که در هدایت هوایی وجود ندارند. پس زمانی که صدای خود را ضبط میکنید، صدای ضبط شده فقط حاوی فرکانسهایی خواهد بود که از طریق هوا منتقل میشوند و شما با گوش دادن به صدای ضبط شدهی خود فرکانسهایی که همیشه از طریق استخوانها هدایت میشدند را نمیشنوید. این اتفاق باعث میشود صدای ضبط شده با صدایی که خود میشنویم فرق داشتهباشد.
البته برخی از مطالعات نشاندادهاند که این توضیح فقط قسمتی از ماجرا را بیان میکند.
مطالعهای در سال ۲۰۱۳ برای تعیین جذابیت صدای هرکس برای خود انجام گرفت. این مطالعه نشان داد که شرکت کنندگان زمانی که بدون فهمیدن این که دارند به صدای خودشان امتیاز میدهند، امتیاز بالاتری به صدا دادند.
توضیحاتی پیچیدهتر نیز وجود دارند که خیلی وقت پیش مطرح شدهاند.
در سال ۱۹۶۶ مطرح شد نهتنها تفاوت فرکانسی، بلکه از دستیابی به فهمیدن چگونگی بیان آواها توسط فرد نیز مواجهه با صدا پیش میآید. این موضوع نشانمیدهد بهخاطر شخصیت خود میتوانید نکاتی از صدای ضبط شده را بفهمید که دیگران قادر به آن نیستند. برای مثال سطح اضطراب، دودلی، غمگینی، عصبانیت و… در این نتایج اثر خواهند گذاشت.
مطالعات بعدی نشانداد زمانی که افرادی که دو زبان بلد بودند و زبان دوم خود را بعد از ۱۶ سالگی فراگرفته بودند، صدای خود در زبان مادری را شنیدند، ناراحتی بیشتری تجربه کردند.
هماهنگی صدایی بسیار پیچیده است و ما آگاهی شخصی کاملی از آن نداریم. در حقیقت، نسبت رشتههای عصبی به عضلات عصبدهی شده در حنجره صوتی بالاترین میزان در بدن است. به علاوه، زمانی که صدای ضبط شدهی خود را میشنویم هیچکدام از کنترلهایی که معمولاً بر صدای خود داریم را نخواهیم داشت و این باعث خواهد شد تصور کنیم صدای ما سرکش شده و از ما پیروی نمیکند!
همانطور که معمولاً صدای بقیه را ارزیابی میکنیم، با شنیدن صدای خود نیز ممکن است ناخودآگاه به ارزیابی صدای خود سوق پیدا کنیم. بعد از این اتفاق نیز ارزیابیهای خود را با نتایج دیگران مقایسه میکنیم. بعد از این اتفاق به علت یکی نبودن ویژگیها با صفات اجتماعی که مایل به داشتنشان بودیم، ناامید شده و از صدای خودمان ناراضی میشویم.
باید توجه کنید که دیگران لزوماً با شما هم عقیده نبوده و دربارهی صدای شما نظرات متفاوتی خواهند داشت. خبر خوب اینجاست که شاید شما تنها کسی باشید که دربارهی صدای خودتان فکر میکنید و دیگران درمورد صدای شما بحث نخواهند کرد مگر این که جذب جنبهی خاصی از صدای شما شوند.
بیشتر بخوانید:
نگاهی دقیقتر
در گوش میانی انسان سه استخوانچه وجود دارد که استخوانچههای چکشی، سندانی و رکابی نام دارند. این سه استخوانچه مسئول ایجاد این تغییر در صدای شنیده شده توسط خود فرد میباشند. این استخوانچهها ارتعاشاتی که صدا در پردهی صماخ (پرده گوش) ایجاد کرده است را دریافت کرده و به حلزون گوش انتقال میدهند. حلزون گوش که پر از مایع است این ارتعاشات را که نمودِ صداهای خارج است به پیامهای الکتریکی تبدیل کرده و به مغز میفرستد. این فرایند به هدایت معروف است؛ فرایندی که اطلاعات خارج از بدن به سلولهای مغزی مخابره میشود. همچنین هدایت موجب شکلگیری آنچه که «صدا» نامیده میشود میشود. هدایت استخوانی نیز فرایند پردازش اطلاعات صوتی و تبدیل به لرزش در استخوانچهها میباشد. همچنین هدایت هوایی توسط هوا و گوش خارجی انجام میشود و با رسیدن ارتعاشات به پرده صماخ شاهد تغییر فاز هدایت کننده از هوا به جامد هستیم (هدایت استخوانی در هدایت از حنجره به حلزون گوش نیز وجود دارد). پس زمانی که صحبت میکنید، دیگران فقط صدایی که از طریق هدایت هوایی منتقل شدهاست را میشنوند؛ این درحالی است که صدایی که شما میشنوید ترکیبی است از صدای منتقل شده با هدایت هوایی و هدایت استخوانی.
درحالی که صدای دیگران باعث خواهد شد استخوانچههای گوش میانی شما کمی مرتعش شوند، در مورد صدای خود شما موضوع فرق میکند. صدای خود شما همیشه بلندتر خواهد بود چرا که دهان شما که محل خروج صدای شماست به گوشهای خودتان بسیار نزدیکتر است و صدایی که انرژی خود را از حنجرهی شخص میگیرد برای رسیدن به گوش خود فرد کمتر تلف شده و با انرژی بیشتری پردهی صماخ را خواهد لرزاند. درنتیجه ارتعاش ایجاد شده در استخوانچهها نیز بیشتر خواهد بود و به تبع آن حلزون گوش امواج قویتری به مغز خواهد فرستاد.
با این که عموماً افراد از این که صدایشان چگونه است درک خوبی دارند، اما باید به اینکته نیز توجه کرد که زیر و بم صدا در زمانهای مختلف و در شرایط مختلف میتواند تغییر کندو ما همیشه یک صدای ثابت نداریم. در شرایط اجتماعی مختلف نیز فرد میتواند کاملاً آگاهانه تُن صدای خود را تنظیم کند.
اما احتمالاً آهنگ و ریتم حرف زدن ثابت میماند و تغییر نمیکند. آهنگ حرف زدن احتمالاً تحت تاثیر محیط و نیز تربیت ایجاد میشود و معمولاً به سختیقابل دستکاری و تغییر است.
اگرچه ممکن است شنیدن صدای ضبط شدهی خود برایتان آزار دهنده باشد، اما افرادی مانند گویندهی رادیو یا خواننده که بهطور معمول باید به صدای ضبط شدهی خود گوش دهند معمولا به تفاوتهای موجود در صدای خود عادت میکنند.
برای این که بهتر متوجه شوید کافی است با گرفتن گوشهای خود شروع به حرف زدن کنید. صدایی که میشنوید همان صدایی است که نبودش باعث میشود با نبودش از صدای خودتان بدتان آید.
در اینجا ویدیویی از TED قرار میدهیم که با دیدن آن میتوانید دیدگاه بهتری نسبت به صدا و رموز آن پیدا کنید. برای انتخاب زیرنویس بر روی cc کلیک کرده و زبان فارسی را انتخاب کنید. درصورتی که فیلم برایتان پخش نشد اینجا کلیک کنید.
در برخی از افراد نقص در گوش داخلی وجود دارد که باعث میشود صدای رسیده از طریق هدایت استخوانی جمجمه نسبت بیشتری در تشکیل صدای درک شده توسط فرد داشته باشد. این افراد میتوانند صدای حرکت چشم خود در حدقهی چشم را بشنود. پس انتظار داریم شنیدن صدای ضیط شده در چنین افرادی شوکه کنندهتر باشد.
منابع:
The real reason the sound of your own voice makes you cringe
Why Do People Hate the Sound of Their Own Voices?
Why does my voice sound so different when it is recorded and played back?