هورمون درمانی در اوتیسم موثر است. به نظر میرسد این روش به مهارتهای ارتباطی و واکنشهای اجتماعی کودکان و مردان مبتلا به اوتیسم کمک میکند.
زمانی که اخیراً سازمان غذا و دارو از افراد مبتلا به اوتیسم و پرستارشان در مورد داروهایی که بیشترین اثر را داشتند، پرس و جو نمود؛ نتیجهی بیشتر مربوط به چیزی بود که به ارتباطات و رفتارهای اجتماعی آنها کمک میکرد.
برخی بیماران مبتلا به اوتیسم از داروهای ADHD جهت بهبود تمرکز یا از آتتیسایکوتیکها برای کمک به پرخاشگری استفاده میکنند؛ اما هیچ داروی در دسترسی برای کمک به بهبود مشکلات اجتماعیشان وجود ندارد.
حال دو مطالعهی جداگانه راهکارهایی که سیستم تنظیم وازوپرسین بدن را مورد هدف قرار میدهند، آزمایش کردهاند. وازوپرسین هورمونی است که تعاملات اجتماعی را تحت تاثیر قرار میدهد.
در مطالعهی اول، به ۳۰ کودک اوتیسمی در سنین ۶ تا ۱۲ سال یک اسپری بینی داده شده بود تا به مدت ۴ هفته روزانه استفاده کنند. تقریباً نصف این افراد اسپری دارونما دریافت کرده بودند. حال آن که اسپری سایرین محتوی وازوپرسین بود.
توانمندیهای اجتماعی کودکان در ابتدا و انتهای این دوره با تکمیل یک پرسشنامهی استاندارد توسط والدین یا پرستارشان، تحت ارزیابی قرار گرفت. پزشکان همچنین با استفاده از یک مقیاس ارزیابی استاندارد، مهارتهای اجتماعی کودکان را سنجیدند. کودکان طی مطالعه تستهایی داده بودند که توانایی آنها در تفسیر احساسات سایر افراد بر اساس حالات چهرهشان را میسنجید. این توانایی اغلب در بیماران مبتلا به اوتیسم، تقلیل مییابد.
شناخت احساسی و عاطفی
کودکانی که وازوپرسین دریافت کرده بودند نسبت به آنهایی که دارونما استفاده کرده بودند، پس از ۴ هفته استفاده، به نظر والدین و پزشکان بهبودی قابل توجهی در توانمندیهای اجتماعیشان داشتند. آنها همچنین در شناخت حالات احساسی چهره بهتر عمل کردند.
تیم تحقیقات متوجه شد آنهایی که قبل از مطالعه به طور طبیعی غلظت بالاتری از وازوپرسین در خونشان داشتند، پیشرفت بیشتری را نسبت به سایرین تجربه کردند.
همچنین به نظر میرسد اسپری بینی هورمونی، علائم اضطراب را کاهش میدهد. این اثر نیز در کودکانی که قبل از مطالعه سطح وازوپرسین بالاتری داشتند، شاخصتر بود.
والدین و پرستاران همین گروه، کاهش رفتارهای تکرارشونده را نیز در این کودکان گزارش کردند. رفتارهای تکرارشونده نشانهی شایع دیگری در افراد مبتلا به اوتیسم است. محقق Fontoura که بر مطالعهی دوم کار میکرد، بیان میکند:
به گفتهی Karen Parker از دانشگاه استنفورد، هنوز مشخص نیست چرا این اتفاق میافتد. میتوان این گونه توجیه نمود که این روش برای افراد دارای سطح طبیعی پایینتر وازوپرسین چندان موثر واقع نشد چون به دوز بالاتری احتیاج داشتند.
کار آنها تامین وازوپرسین بود. کاری که ما انجام میدهیم، ممانعت از سیگنالینگ و پیامرسانی وازوپرسین میباشد.
Fontoura و همکارانش بر روی ۲۲۳ مرد بالغ مبتلا به اوتیسم مطالعه نمودند. این افراد دارونما یا دوزهای پایین، متوسط یا بالایی از دارویی به بالوواپتان را روزانه به مدت ۱۲ هفته مصرف نمودند.