دو مطالعه جدید بررسی میکنند که چگونه حافظه کاری – حافظهای که ما در زندگی روزمره برای فرایندهای تصمیمگیری استفاده میکنیم – باسن، خلق و خوی و کیفیت خواب و این که آیا این عوامل بر حافظه باهم یا به تنهایی تأثیر میگذارند تغییر میکند.
حافظه کاری، حافظه کوتاه مدتی است که فرد به صورت روزانه برای جهتگیری در جهان، ارزیابی موقعیتها، استفاده از زبان و تصمیمگیری از آن بهره میبرد.
باگذرسن، این قوه ذهنی تمایل به کاهش دارد اما عوامل دیگری نیز هستند – به خصوص خلق و خو افسرده و خواب کم – که میتوانند در کوتاه مدت و درازمدت اثر بگذارند.
گروهی از محققان از چهار موسسه – دانشگاه کالیفرنیا در ریورساید، دانشگاه کالیفرنیا در برکلی، دانشگاه میشیگان در آن آربورو موسسه ملی اختلالات عصبی و سکته مغزی در بتسدا اخیراً دو مطالعه که به بررسی عوامل موثر بر حافظه کاری میپردازند ترتیب دادهاند.
با این حال، بر خلاف تحقیقات قبلی، مطالعه جدید به بررسی چگونگی تأثیر این عوامل بر ابعاد کیفی و کمی حافظه کاری میپردازد. این اصطلاحات به ترتیب به قدرت و دقت حافظه کاری اشاره دارد و این که چقدر احتمال وجود دارد که خاطرات مربوط به این قوه ذهنی در مغز ذخیره شوند.
یافتههای تیم در مجله انجمن بینالمللی عصب – روانشناختی دیده میشود که میخواستند بدانند که آیا عوامل به طور مستقل بر حافظه کاری تأثیر میگذارند یا اینکه بر یکدیگر تأثیر میگذارند و سپس به طور مشترک روی این قوه اثر میکنند.
دکتر وایوی ژانگ گفت:
“محققان دیگر قبلاً هر یک از این عوامل را به طور جداگانه به عملکرد کلی حافظه کاری مرتبط کردهاند، اما کار ما این است که بررسی کنیم چگونه این عوامل بر کیفیت و کمیت حافظه اثر میکنند و برای اولین بار این کار انجام شده است”،
وی ادامه داد: “به عنوان مثال، افراد سالخورده نسبت به بزرگسالان جوان بیشتر احساس خلق و خوی منفی دارند. کیفیت خواب ضعیف نیز اغلب با خلق و خوی افسرده همراه است.”
تأثیر بر کیفیت در مقابل کمیت
پس از بررسی مطالعاتی که این عوامل را به طور جداگانه مورد تحلیل قراردادند، محققان میخواستند آنها را کنار هم در نظر بگیرند.
ژانگ میگوید: “با توجه به رویکرد جزئی که در تحقیقات قبلی به این روابط – بررسی ارتباط بین یکی از این عوامل مرتبط با سلامت و حافظه کاری – شده است این احتمال میتواند وجود داشته باشد که اثر مشاهدهشده ممکن است تحت تأثیر عوامل دیگر قرار گیرد.”
پژوهش حاضر شامل دو مطالعه جداگانه با یافتههای مکمل بود. برای اولین مطالعه، محققان ۱۱۰ دانشجو را استخدام کردند، که از آنها خواسته بودند کیفیت خواب و تجربه حس افسردگیشان را گزارش دهند.
سپس، تیم تحقیق چگونگی ارتباط بین این گزارشها و حافظه کاری شرکتکنندگان را ارزیابی کردند.
در مطالعه دوم، محققان ارزیابی خود را به افراد در سنین مختلف اختصاص دادند آنها ۳۱ شرکتکننده از جمعیت محلی، با محدوده سنی ۲۱ تا ۷۷ سال گردآوری کردند. تنوع سنی به نویسندگان اجازه داد تا ارتباط بین سن و عملکرد حافظه کاری را بررسی کنند.
نتایج
این دو تحقیق نشان داد، در وهله اول سن یک فرد به طور معکوس با حافظه کاری کیفی مرتبط است، به این معنی که، به همان اندازه که سن ما بیشتر میشود، حافظه کاری ما کم دقت تر میشود.
در همان زمان، محققان دریافتند که تجربه خلق افسرده و کیفیت خواب ضعیف با حافظه کاری کیفی ضعیفتر مرتبط است. به این معناست که هرچه کمتر بخوابیم و هرچه احساسات منفی بیشتری را تجربه کنیم، احتمال این که خاطرات کوتاه مدت را ذخیره کنیم کمتر است .
در نهایت، درحالیکه تیم اذعان میکند کیفیت خواب ، خلق و خو و سن همه به کاهش حافظه کاری مرتبطاند، تجزیه و تحلیل آماری آنها نشان میدهد که اثرهرعامل به طور مستقل بر این قوه اعمال میشود بنابراین ممکن است به مکانیزم های مختلف زمینهای گره خورده باشد.
ژانگ میگوید: “ما اکنون بیشتر مطمئن هستیم که چگونه هر یک از این عوامل بر حافظه کار تأثیر میگذارد، درک بهتر عناصری که بر حافظه تأثیر میگذارد، میتواند پیامدهای بالینی قابلتوجهی داشته باشد.
“این میتواند ما را در درک بهتر مکانیزم زمینهای در زوال عقل کمک کند. برای اینکه ذهن بتواند در بهترین حالت کار کند، مهم است که شهروندان سالخورده مطمئن شوند که کیفیت خواب خوبی دارند و خلق و خوی خوبی داشته باشند.”
دکتر وایوی ژانگ