عشق نیرویی از طبیعت است…هرچقد هم بخواهیم نمیتوانیم فرمانش دهیم و یا ازش دوری کنیم؛ همانطور که نمیتوانیم به ماه، ستارگان، باد و باران فرمان دهیم که مطابق میل ما عمل کنند.
عشق چیزی بزرگتر از شماست. شما میتوانید عشق را طلب کنید اما نمیتوانید تعیین کنید چگونه، کی و کجا اتفاق بیفتد. شما میتوانید انتخاب کنید که تسلیم عشق شوید یا نه، اما در پایان، عشق به طور غیر قابل پیشبینی و غیر قابل انکار همچون برخورد رعد و برق شما را فرا خواهد گرفت.
شما حتی میتوانید خود را عاشق کسی بیابید که اصلا او را دوست ندارید!
عشق با شرط و شروط نمیآید و قراردادی نیست، عشق همچون نور خورشید بدون ترس و اراده بر شما میتابد. عشق آزاد ذاتی است؛ عشق را نمیتوان خرید، فروخت و یا معامله کرد. شما با خرج هیچ مقدار پولی نمیتوانید کسی را عاشق خود کرده و یه مانع عشق او به خود شوید.
عشق را نمیتوان حبس کرد و برایش قانون گذاشت. عشق ماده، کالا و یا نیروی قابل فروش نیست. عشق حد و مرزی ندارد و قابل سنجش نیست.
میتوان شریک جنسی و حتی شریکی برای ازدواج خرید اما عشق را نه! ازدواج امری قانونی و مربوط به حقوق مالکیت است. در گذشته، تعیین قیمت و مهریه برای ازدواج و حال، تعیین نفقه و شرطهایی قبل ازدواج، کاملا آشکار میکند که ازدواج امری قراردادی است. اما همانطور که همۀ ما میدانیم، ازدواج، چه برنامهریزی شده یا نشده، با عشق همراه است.
شاید کسی بتواند وفاداری، هم صحبتی، توجه و حتی دلسوزی کسی را بخرد ولی عشق او را هرگز نمیتواند. عشق با تمام زیباییهایش در زمانی که برای بشر قابل پیشبینی نیست، سراغش میآید.
عشق را نمیتوان به عنوان پاداش یا مجازات تلقی کرد. گاهی یک سری چیزها را میتوان برای فریب طعمه تقلید کرد و یا کارهایی را انجام داد ولی عشق را، یعنی احساساتی را که از قلب آدمی منشا میگیرد را هرگز نمیتوان تقلید کرد و الکی بروز داد.
مقالۀ مرتبط: عشق چگونه مغز را تحت تأثیر قرار میدهد؟
این بدان معنی نیست که عشق دارای رفتارهای مخرب و غیر قابل کنترل است؛ عشق فریاد عدالت میزند و در مقابل آسیبها اعتراض میکند. عشق غم، اندوه و درد را دور میکند.
عشق شما را از آنچه که میخواهید، منع نمیکند. عشق بدان معنا نیست که اگر میخواهی دوست داشته شوی باید خوب باشی، هرکاری که من ازت میخواهم انجام دهی و کس دیگری را دوست نداشته باشی و هرگز مرا ترک نکنی.
عاشق به هر آنچه که مربوط به شماست توجه میکند و اهمیت میدهد چون شما را با خود یکی میداند، می داند که به یکدیگر پیوسته اید. ذات عشق مهربانی و همدلی است. در عشق، “من و تو” وجود ندارد بلکه “ما” هست.
این تعریف واقعی عشق است، عشق به خودی خود نمیتواند اداره یا مهار شود. عشق روح را قدرتمند میسازد. عشق برای خود قانونی است.