یائسگی در جنس مونث انسان معمایی تکاملی محسوب میگردد. مطالعات دانشمندان دید واضحی درباره علت از دست دادن توانایی باروری در زنانِ حدود ۵۰ سال را ارائه داده است. اخیرا پژوهشهای صورت گرفته به دست دانشمندان فنلاندی نشان داده است، رقابت میان زنان و عروسهایشان ممکن است علتی تکاملی برای این موضوع باشد.
با استفاده از فنلاندیهای دوران قبل انقلاب صنعتی به عنوان مدل، پژوهشگران فنلاندی و آمریکایی امید به یافتن علت از دسترفتن قدرت باروری زنها در دوران یائسگی دارند. نکته جالب همزمان بودن این فرآیند با تشکیل خانواده فرزندانشان میباشد.
یافتههای گذشته حاکی از تاثیر رقابت بر سر منابعی چون غذا، زمان و کمکرسانی با مراقبت از فرزندان یک نسل که در سقفی مشترک زندگی میکنند، به عنوان فاکتوری مهم در تکامل یائسگی بوده است. این تئوری تحت عنوان فرضیه کشمکش تولیدمثلی یا RCH شناخته میشود. این مطالعه بهخوبی نشان میدهد که تولیدمثل بین نسلها و کشمکش تولیدمثلی میان مادر و عروس چگونه سبب ایجاد یائسگی شده است.
چه زمانی مادران باردار میشوند؟
محققین فنلاندی بررسی عمیقی بر نرخ تولد و مرگ از سال ۱۷۰۲ تا ۱۹۰۸ بر اساس اطلاعات کلیسای لوتران انجام داده و به این نتیجه رسیدند که در سن بالاتر از ۵۱؛ عوامل منفی به سبب تولیدمثل، بر فاکتورهای مثبت آن غلبه دارند. در واقع سن حدود پنجاه زمانیست که رقابت میان مادران و عروسهایشان به سبب وجود نسل بعدی (نوه)، که در واقع حامل ژنهای خود فرد است، و مراقبت از فرزندان به شدت کاهش مییابد. در واقع توان مادران سالخورده برای مراقبت از نوههایشان و افزایش شانس بقای آنها در ترازوی تکاملی، سنگینی بیشتری نسبت به توان باروری خود آنها، با وجود قدرت جسمانی و پتانسیل کاهشیافتهشان دارد.
از منظر تکاملی در گذشته مادران و عروسهایشان در این دوره معمولا زیر یک سقف بوده و در نتیجه منابع میان آنها به صورت مشترک تقسیم شده است. این در حالیست که دختران آنها با ازدواج به مکانی دیگر منتقل میشدند. لازم به ذکر است علل ذکر شده لزوما مربوط به گونه انسان نبوده و میتوان توجیهی مشابه برای سایر گونهها نیز بیان کرد.
همراستا با کشفیات این گروه، محققین دریافتند فرزندانِ مادرانی که همزمان با عروسهایشان باردار میگردند، ۵۰٪ شانس کمتری برای بقا تا سن ۱۵ سالگی دارند. ضمنا فرزندان عروسهایی نیز که همزمان با مادر شوهر خود باردار میشوند، ۶۶٪ احتمال کمتری برای بقا تا دوران نوجوانی نشان میدادند. دانشمندان اظهار داشتند، رقابت بر سر انواع منابع، توضیحی منطقی برای این پدیده محسوب میگردد.
با این حال حاملگیهای متناوب مادران و عروسهایشان تاثیر بسزایی بر توان بقای فرزندان نشان نمیداد.
سایر فاکتورهای یائسگی
گرچه یافتههای ذکر شده اهمیت بسیار فراوانی دارند، اما با استفاده از نتایج به دست آمده توسط دادههای آماری ۲۰۰ سال گذشتهی فنلاند، به سختی میتوان علت اصلی تکامل این پدیدهی مهم فیزیولوژیک را شرح داد. انسانها در گروههای خانوادگیِ چادرنشین، تکامل یافته و فرضیه کشمکش تولیدمثلی بهتنهایی توانایی توجیه این قضیه را ندارد. فرضیات دیگر از جمله Grandmother hypothesis و Mother hypothesis بیان میدارد، همزمان با پیر شدن زنان، احتمال بیشتری برای مواجهه آنان با مشکلات زایمان و بقای فرزندان تا زمان استقلالشان وجود دارد. در سویی دیگر نظریه مادربزرگ به بیان مزیت عدم باروری زنان در سنین بالا بهمنظور تمرکز بیشتر برای بزرگکردن فرزندان قبلی اشاره شده است.
تا به امروز تعداد بیشماری فرضیه برای اثبات یائسگی در زنان ارائه شده است. این در حالیست که اغلب آنان از بنیانهای نسبتا ثابتی برای اثبات ادعاهایشان استفاده میکنند.