استرس مادران در سه ماهه دوم بارداری ممکن است سیستم عصبی کودک در حال تکامل را تحت تاثیر قرار دهد. اثرگذاری این عامل هر دو مرحله قبل از تولد و بعد از تولد را دربرمیگیرد. استرس مادران همچنین ممکن است اثرات محسوسی بر خلق و خوی کودکان داشته باشد. این کودکان کمتر میخندند، کمتر مشغول فعالیت هستند و توانایی کمتری در تنظیم هیجانات خود دارند.
مقاله مرتبط:
محققان سطح استرس ۱۵۱ زن باردار ۱۲ تا ۲۴ هفتهای، با درآمد پایین تا متوسط را بررسی کردند و آنها در طول دوران بارداری و پس از زایمان تحت نظر قرار دادند. آنان آزمونی را طراحی کردند تا میزان استرس مادران در دوران بارداری را با میزان استرس مشاهده شده در نوازاد در مدت زمان ۶ ماه پس از تولد مقایسه کنند. در این آزمون، به مادران گفته شد که پس از کمی بازی با کودکان، بدون اینکه آنها را لمس کنند یا عکس العملی نشان بدهند، حدود ۲ دقیقه به صورت کودک خود نگاه کنند. در این حین عملکرد قلبی کودکان بررسی میشد.
مادران قبلا تعداد رویدادهای پراسترس دوران بارداریشان را گزارش کرده بودند. این رویدادها شامل بیماری، مشکلات در روابط، مشکلات مربوط به مسکن و مسائل حقوقی می شدند. کودکان مادرانی که بیشترین تعداد از این رویدادها برایشان اتفاق افتاده بود (۲۲ نفر از ۶۷ نفری که تستها را تکمیل کرده بودند)، ۲۲ درصد تحریک پذیرتر از کودکان مادران کم استرس بودند. این کودکان همچنین دیرتر از کودکان دسته دوم، خود را نسبت به عامل استرس زا بازیابی میکردند. این موضوع نشانگر انعطاف پذیری اندک آنان است.
تحریک پذیری بالا کودکان را در معرض خطر قرار می دهد
به گفته محققان، تحریک پذیری بالا نشانگر کاهش شدید فعالیت سیستم عصبی پاراسمپاتیک در پاسخ به چالشهای محیط است. سیستم عصبی پاراسمپاتیک، با کاهش ضربان قلب موجب استرحت و با افزایش فعالیت دستگاه گوارش باعث انجام روند گوارش میشود. محققان میزان تحریک پذیری را از روی تغییرات ضربان قلب و در ارتباط با تنفس سنجیدند.
تحریک پذیری بالا مطلقا خوب یا بد نیست؛ اما میدانیم که این ویژگی، کودکان را مستعد ابتلا به انواع بیماریهای روانی به خصوص اضطراب و افسردگی میکند. از دیگر اختلالاتی که ممکن است در این کودکان به وجود آید، مشکل در ابراز وجود و انجام اعمال مخرب و مختل کننده است. این رفتارها خصوصا در شرایطی که خانواده و محیط مدرسه مطابق میل آنها نباشد بیشتر میشود.
با این حال، در محیط مناسب و به دور از مشکلات، استرس این کودکان برخلاف محیطهای پراسترس، به کرات برانگیخته نمیشود؛ به همین علت مهارتهای اجتماعی و سلامت رفتاری و هیجانی بهتری از خود نشان میدهند. بهبود رفتارها در محیط مناسب، به این علت است که تحریک پذیری بالا میتواند آنها را نسبت به مزایای روابط و تجربیات مثبت آگاهتر کند.
بعلاوه، پرسشنامههایی که از ۱۵۱ مادر تهیه شده بود، نشان داد که ۵۰ نفر اول از لحاظ میزان استرس در بارداری و پس از زایمان، کودکانی داشتند که از لحاظ میزان خلق و خوی شاد ۸ درصد پایینتر از کودکان ۵۰ نفر آخر بودند. شادخویی شامل رفتارهایی مانند تمایل به برخورد و تعامل با جهان اطراف از طریق خندیدن، لبخند و … است. استرس مادران همچنین باعث شده بود که کودکانشان به میزان ۸ درصد خودکنترلی پایینتری داشته باشند. خودکنترلی توانایی کنترل هیجانات و احساسات به عنوان مثال از طریق آرامش دادن به خود در شرایط پراسترس است.
خانوادهها و جوامع سالم اثرات تحریک پذیری بالای ناشی از استرس مادران را جبران میکنند
ترکیب کج خلقی و عدم توانایی خود کنترلی می تواند این کودکان را در معرض خطر بیشتری نسبت به افسردگی، اضطراب و مشکلات در برقراری روبط با دیگران قرار دهد. دانشمندان از اثرات درازمدت این ویژگیها در زندگی این کودکان اطلاع ندارند. این اثرات به فاکتورهای دیگری مانند خانواده و جامعه فرد بستگی دارند. ایجاد خانوادهها و جوامع سالم میتوانند اثرات منفی استرس مادران را بر تحریک پذیری، شادخویی و خود کنترلی این افراد خنثی کند.