انتشار این مقاله


اسکن‌ مغزی ممکن است سرنخ‌هایی از نظر خطرخودکشی ارائه نماید

محققان در دانشگاه ایلینویزدرو دانشگاه یوتا تفاوت‌هایی را درمدارات مغز شناسایی نموده‌اند که ممکن است مرتبط با رفتار خودکشی در افراد با اختلالات خلقی باشد. این مطالعه نوید این را می دهد که امکانات و ابزاری بوجود آیند که افراد در معرض بالاترین خطر خودکشی را شناسایی نمایند.
https://www.sciencedaily.com/releases/2019/10/191010113244.htm

محققان در دانشگاه ایلینویزدرو دانشگاه یوتا تفاوت‌هایی را درمدارات مغز شناسایی نموده‌اند که ممکن است مرتبط با رفتار خودکشی در افراد با اختلالات خلقی باشد. این مطالعه نوید این را می دهد که امکانات و ابزاری بوجود آیند که افراد در معرض بالاترین خطر خودکشی را شناسایی نمایند. 

نرخ‌ خودکشی در میان بزرگسالان جوان مدام، بویژه افرادی با اختلالات خلقی همانند افسردگی درحال افزایش است. بیش از نصف افرادی که در دام خودکشی می افتند، با یک متخصص سلامت در محدوده ۳۰ روز قبل از خودکشی  مشاوره داشته اند، اما آنها لزوما در جستجوی درمان برای مشکلات خلقی خود نبودند. بخش‌های اورژانس و کلینیک‌های مراقبت اورژانسی ممکن است سوالات غربالگری درمورد خلق بپرسند وپیگیری‌های لازم را با توجه به پاسخ‌ها انجام دهند. با این حال، نرخ خودکشی همچنان در حال افزایش می باشد.

Scott Langenecker، استاد روانپزشکی دانشگاه یوتا و نویسنده ارشد مطالعه اذعان دارد:” درحال حاضر ما دارای ابزارهای انگشت شماری برای شناسایی افرادی که ممکن است در خطر بالا به خاطر رفتار مرتبط با خودکشی هستیم. در حال حاضر، ما موارد خودگزارشی و قضاوت بالینی را داریم. این دو مورد خوب هستند، اما ایده‌آل نیستند.”

مطالعات پیشین مدارهای مرتبط با اختلالات خلقی مغزرا شناسایی کرده اند:شبکه کنترل شناختی(CCN) که در عملکردهای اجرایی، حل مسئله و تکانشگری درگیر است؛ شبکه عاطفی و هیجانیSEN)، که در پردازش هیجان و تنظیم آن دخالت دارد و شبکه پیش فرض خلق و حالت  (DMN) که زمانی فعال است که افراد در افکار خودمتمرکز یا متمرکز به خود درگیر هستند. با این حال، این مطالعات اساسا بر افسردگی تمرکز داشته اند.

Jonathan Stange، استادیار روانپزشکی در UIC و نویسنده اول در مطالعه ادامه می دهد:”این یکی از اولین مطالعاتی است که برای فهم مکانیسم‌های مغزی می باشد که ممکن است مرتبط با خطر خودکشی باشد.”

مطالعه ای تحت عنوان پزشکی روانشناختی (Psychological Medicine study) از MRI عملکردی ایستا (fMRI) استفاده نمود تا تصاویر مغزی را در حالیکه شرکت‌کنندگان استراحت کرده آرام بودند را برای ارزیابی اتصالات این مدارها در ۲۱۲ بزرگسال جوان در UIC و دانشگاه میشیگان ثبت نماید.

در این خصوص Langenecker می گوید:”اقداماتی که ما برای اندازه‌گیری عوامل خطر خودکشی موظف به اندازه‌گیری آنها هستیم، تاحدی غیرخاص و غیردقیق می باشند. اگر ما به سطح شبکه‌های وضعیت استراحت رجوع نماییم، حقیقتا از مغز می خواهیم که به ما بگوید کدام شبکه‌ها و اتصالات مرتبط ترین می باشند.”

جمعیت مطالعه شامل افرادی با اختلالات خلقی و تاریخچه‌ای از تلاش‌های خودکشی بودند، گروهی با اختلالات خلقی و تاریخچه‌ای از افکار خودکشی، گروهی با اختلالات خلقی و بدون تاریخچه‌ای از افکار یا رفتارهای خودکشی، و گروه کنترل بود. تمامی شرکت‌کنندگان با اختلالات خلقی درمطالعه در زمان انجام مطالعه در حالت بهبودی قرارداشتند.

در مقایسه با دیگر شرکت‌کنندگان مطالعه—حتی افراد با اختلالات خلقی و تاریخچه‌ای از افکار خودکشی—افراد با تاریخچه‌ای از تلاش‌های خودکشی، اتصالات شبکه ای کمتری در CCN و بین CCN و DMN، مدارهای عصبی مرتبط با کنترل شناختی و تکانشگری داشتند.

این تفاوت‌ها میتوانند هدفی را برای درمان ارائه نمایند، برای مثال، با رویکردهای تعدیل عصبی. در این مورد Stange   می افزاید:” اگر ما بتوانیم چگونگی بهینه سازی اتصالات در داخل مدار مغزی را تشخیص داده و بشناسیم، ممکن است قادر به کاهش خطر خودکشی در آینده باشیم. نهایتا، این همان چیزی است ما به آن اهمیت می‌دهیم. تشخیص و شناسایی اینکه چه چیزی در گذشته اتفاق افتاده است چندان مهم نیست. مهم اینست که ما با این اطلاعات چکار می توانیم بکنیم تا از رخ دادن تلاش های خودکشی جلوگیری نماییم.” 

علی مجیدآذر


نمایش دیدگاه ها (0)
دیدگاهتان را بنویسید