طبق مطالعه جدید دانشگاه Northwestern ، روابط خانوادگی قوی و مثبت ممکن است جوانان را در خصوص حفظ مدیریت خوب رفتارهای آسم حتی در مواجهه با شرایط حاد محل زندگی (محله) کمک نماید.
مدت زمان مدیدی است که شرایط محیطی محل زندگی (محله) مثل نقش مواد آلرژن و آلوده کنندهها برای کودکان دارای بیماری آسم نقش مهمی را ایفا می کند، اما چگونگی شرایط و موقعیتهای اجتماعی در محل زندگی (محله) که ممکن است آسم کودکان را تحت تاثیر قرار دهد، چندان شناخته شده نمی باشد.
در این مطالعه، محققان بدنبال بررسی این بودند که آیا عوامل اجتماعی وجود دارند که میتوانند کودکان را از تاثیرات منفی شرایط محل زندگی سخت و خشن حفظ نمایند یا نه. بدنبال یافتن پاسخ، محققان بر یک عامل ویژه، که همان داشتن روابط خانوادگی مثبت و حمایتگراست، و آنها فکر میکردند در زندگی کودکان مهم خواهد بود، تمرکز نمودند.
در این خصوص Edith Chen، استاد روانشناسی در کالج هنرها و علوم Weinberg و نویسنده اصلی مطالعه می گوید:” ما کنش/واکنش های قابل ملاحظه ای را بین شرایط محل زندگی (محله) و کیفیت روابط خانوادگی یافتیم که بروندادهای بالینی آسم را قابل پیشبینی میکند. زمانیکه کودکان در محلههایی زندگی کردند که از نظرمیزان خطرات و ناهنجاریها بالا بود، روابط خانوادگی بهتری برقرار بود وعلائم بیماری آسم و محدودیتهای فعالیتی کمتری برقرار بود و در نتیجه، کودکان دارای عملکرد تنفسی بهتری بودند.
Chen در ادامه می افزاید که برعکس، هنگامیکه کودکان در محلههایی زندگی کردند که خطر و ناهنجاریهای کمتری داشت، علائم بیماری، محدودیتهای فعالیتی وعملکرد تنفسی آنها عموما خوب بود و طبیعت روابط خانوادگیشان چندان مهم نبود.
محققان با استفاده از نرم افزار توانستند بصورت مجازی در محلههای مشارکت کنندگان درمطالعه، که مقیم شهر شیکاگو بودند، پیاده روی نمایند و این محلهها را از نظر شاخصهای خطر یا ناهنجاری از جمله وجود دیوارنویسی، وجود اتومبیلهای کهنه و رها شده در خیابان، پنجرههای میله یا تخته بندی شده، و خانه های خالی ازسکنه و مسدود شده کد بندی کنند. این کد بندی نشان و شاخص بهتری از سطح خطرات و ناهنجاریهای محله ارائه نمود که منطبق با تجربیات مشارکت کنندگان در مطالعه، از نظر رفت وآمد روزانه در این محلهها، بود.
سپس آنها کودکان را درباره روابط خانوادگیشان مورد مصاحبه قرار دادند و میزان حمایت، صداقت و تعارض موجود را کد گذاری نمودند، انواع پیامدهای آسم را از جمله پیامدهای بالینی، رفتاری، و زیستشناختی در این کودکان اندازهگیری نمودند.
در این خصوص Chen می گوید که پژوهش حاضر در زمینه اطفال حائز اهمیت فراوان است، زیرا خانوادهها اغلب امکان نقل مکان کردن و رفتن از محلههایی که دچار چالش و ناهنجاری هستند را ندارند.
در این خصوص Chen ادامه می دهد:” اگر پزشکان اطفال بتوانند پیشنهادهایی برای خانوادهها درباره اینکه چگونه روابط مثبت و حمایتگر میتواند در مدیریت بیماری آسم کودکانشان کمک نمایند ارائه نمایند، درحالیکه همزمان به واقعیتهای ادامه دار مشکلات و ناهنجاریهای محلهای که خانواده ها با آن مواجه هستند، واقف باشند، این ممکن است برای خانواده ها مفید و موثر واقع شود. این امکان وجود دارد که هنگامیکه کودکان دارای روابط با کیفیت بالا با خانواده خود هستند، اعضای خانواده قادر به کمک به کودکانشان در اولویتبندی مدیریت کنترل آسم خود، بعنوان مثال، شاید توسط محافظت از آنها دربرابر منابع تنش زای محله به منظور به حداقل رساندن اختلال در روند روتین کنترل بیماری آسم خواهند بود.اما این در حال حاضر همراه با حدس و گمان است و پژوهش های آتی میتوانند این ایده را با پیادهسازی مداخلات خانواده یا والدگری در جوانان مبتلا به آسم که در محلههای پر خطر زندگی می کنند، آزمایش نمایند و تاثیرات آنها را بر پیامدهای آسم درکودکی مورد بررسی قرار دهند.”