انتشار این مقاله


رفتار درمانی چیست و بر چه اصولی پا برجاست؟

رفتار درمانی ریشه در اصول رفتارگرایی دارد؛ مکتب فکری که در آن معتقدند رفتار ما تحت تاثیراتی است که از محیط پیرامون خود می‌گیریم. تکنیک های مورد استفاده در این نوع درمان بر اساس تئوری های شرطی سازی کلاسیک و شرطی سازی فعال است.

در شیوه رفتار درمانی، هدف تقویت رفتارهای مطلوب و از بین بردن رفتارهای نامطلوب یا ناسازگار است. رفتار درمانی ریشه در اصول رفتارگرایی دارد؛ مکتب فکری که در آن معتقدند رفتار ما تحت تاثیراتی است که از محیط پیرامون خود می‌گیریم. تکنیک های مورد استفاده در این نوع درمان بر اساس تئوری های شرطی سازی کلاسیک و شرطی سازی فعال است.

نکته مهمی که در مورد روشهای مختلف رفتاردرمانی باید به آن توجه داشت این است که برخلاف انواع دیگر که ریشه در بینش دارند (مانند روشهای روانکاوی و انسان گرایانه)، رفتار درمانی مبتنی بر عمل است. رفتارشناسان متمرکز بر استفاده از همان راهبردهای یادگیری هستند که منجر به شکل گیری رفتارهای ناخواسته شده است.

به همین دلیل، گرایش به رفتار درمانی بسیار بالاست. خودِ رفتار مسئله است و هدف این است که به مددجویان رفتارهای جدید آموزش دهیم تا مشکل به حداقل برسد یا از بین برود. یادگیری های قدیمی منجر به ایجاد یک رفتار نامطلوب شده؛ بنابراین ایده این است که یادگیریِ جدید می‌تواند آن را برطرف کند.

رفتار درمانی

سه زمینه اصلی که استراتژی های رفتار درمانی را ترسیم می کند:

درمان شناختی-رفتاری

متکی به تکنیک های رفتاری است اما یک عنصر شناختی را با تمرکز بر افکار مسئله ساز که در پسِ رفتارها هستند ادغام می‌کند.

تجزیه و تحلیل رفتار کاربردی

از شرطی سازی فعال برای شکل دادن و اصلاح رفتارهای مشکل ساز استفاده می کند.

نظریه یادگیری اجتماعی

در مورد نحوه یادگیری از طریق مشاهده متمرکز است. مشاهده کردن پاداش یا مجازات دیگران برای اعمالشان می تواند منجر به یادگیری و تغییر رفتار شود.

تاریخچه رفتار درمانی

ادوارد ثورندایک اولین کسی بود که به ایده اصلاح رفتار اشاره کرد. سایر پیشگامان اولیه رفتار درمانی شامل روانشناسان جوزف ولپ و هانس آیزنک بودند.

 رفتار شناس ب‌.اف‌. اسکینر تأثیر عمده ای در توسعه رفتاردرمانی داشت و کار او بسیاری از مفاهیم و تکنیک هایی را که امروزه هنوز در حال استفاده هستند، معرفی کرد.

بعداً، روانشناسانی همچون آرون بک و آلبرت الیس اضافه کردن یک عنصر شناختی به استراتژی های رفتاری برای ایجاد یک روش درمانی تحت عنوان درمان شناختی – رفتاری (CBT) شروع کردند.

اساس و پایه رفتار درمانی

برای فهمیدن چگونگی عملکرد رفتاردرمانی، بیایید با بررسی دو اصل اساسی که در درمان رفتاری نقش دارند ، شروع کنیم: شرطی سازس کلاسیک و فعال.

شرطی سازی کلاسیک شامل ایجاد ارتباط بین محرک هاست. در این روش یک محرک خنثی به سادگی به دلیل همراه شدن با محرک طبیعی با پاسخی بخصوص همراه می‌شود. در صورت تکرار مکرر همراهی محرک خنثی با محرک طبیعی، پس از مدتی محرک خنثی به تنهایی قادر است همان پاسخی را ایجاد کند که محرک طبیعی ایجاد می‌کرد.

شرطی سازی فعال در مورد چگونگی استفاده از تشویق و تنبیه برای افزایش یا کاهش تکرار یک رفتار متمرکز است. رفتارهایی که منجر به نتایج خوبی شود، احتمالا در آینده دوباره رخ می‌دهد، در حالی که رفتارهایی که با عواقب بدی همراه شوند، احتمال تکرار کمتری دارند.

رفتار درمانی مبتنی بر شرطی سازی کلاسیک

شرطی سازی کلاسیک

شرطی سازی کلاسیک یکی از راه های تغییر رفتار است و تکنیک هایی وجود دارد که می‌تواند چنین تغییراتی ایجاد کند. در ابتدا این روش با عنوان «اصلاح رفتار» شناخته می‌شد، اما امروزه به عنوان تحلیل رفتار کاربردی شناخته می شود.

برخی از تکنیک ها و راهکارهای مورد استفاده در این روش عبارتند از:

شیوه غرقه سازی

این فرآیند مستلزم قرار گرفتن افراد در معرض اشیاء یا موقعیت های مد نظر با تکرار بالا و با فواصل کم است. این تکنیک اغلب برای درمان فوبیا استفاده می‌شود. در طی فرایند، از فرار فرد از موقعیت جلوگیری می‌کنند.

به عنوان مثال، غرقه سازی ممکن است برای کمک به مددجویی که از ترس شدید سگها رنج می‌برد، استفاده شود. در ابتدا، مددجو ممکن است برای مدت طولانی در معرض یک سگ کوچک قرار بگیرد و در طی آن مدت نتواند آنجا را ترک کند. پس از مواجهه مکرر با سگ که طی آن مواجهه هیچ اتفاق بدی رخ نمی‌دهد، واکنش ترس کم کم محو می‌شود.

حساسیت زدایی سیستماتیک

این تکنیک مستلزم داشتن یک لیست از ترس ها و آموزش به فرد برای حفظ آرامش در هنگام تمرکز بر این ترس ها است. استفاده از این فرایند با روانشناس جان ب. واتسون و آزمایش معروف معروف «آلبرت کوچک» او شروع شد که در آن او کودک خردسال را به ترس از موش سفید شرطی کرد. بعدا، مری کاور جونز نتایج واتسون را تکرار کرد و از تکنیک های شرطی سازی تقابلی  برای حساسیت زدایی و از بین بردن پاسخ ترس استفاده کرد.

حساسیت زدایی سیستماتیک اغلب برای درمان فوبیا و سایر اختلالات اضطرابی استفاده می شود. این روند سه مرحله اساسی دارد.

ابتدا تکنیک های آرامش بخش به مددجو آموزش داده می‌شود.

بعد، فرد لیستی از موقعیتهای ترس آور را آماده می‌کند.

مواجهه با کوچکترین موارد محرک ترس شروع و تا بزرگترین عامل محرک ترس ادامه می‌یابد. مددجو ضمن حفظ حالت آرامش، با این ترسها تحت راهنمایی درمانگر مواجه می‌شود.

به عنوان مثال، فردی که ترس از تاریکی دارد، ممکن است مواجهه را با دیدن تصویر یک اتاق تاریک شروع کند و سپس با نشستن در یک اتاق تاریک واقعا با ترس خود رویارو شود.

با جفت کردن یک محرک ایجاد کننده ترس، با تکنیک آرامش تازه آموخته، می توان پاسخ ترس را کاهش داد یا حتی از بین برد.

بیزاری درمانی

این روند مستلزم جفت کردن یک رفتار نامطلوب با یک محرک ناخوشایند است به این امید که در نهایت رفتار ناخواسته کاهش یابد. به عنوان مثال، فردی که سوء مصرف الکل دارد ممکن است از دارویی بنام دی سولفیرام استفاده کند، که در هنگام ترکیب با الکل باعث ایجاد علائم شدید مانند سردرد، حالت تهوع، اضطراب و استفراغ می شود. از آنجا که فرد هنگام نوشیدن الکل بیمار می‌شود، احتمال ترک رفتار نوشیدن وجود دارد.

رفتار درمانی مبتنی بر شرطی سازی فعال

شرطی سازی فعال

بسیاری از تکنیک های رفتاری به اصول شرطی سازی فعال متکی هستند، به این معنی که از تکنیک های تشویق، تنبیه، شکل دادن، الگوسازی و مدل های مرتبط برای تغییر رفتار استفاده می‌کنند. این روشها از این مزیت برخوردار هستند که بسیار متمرکزند، به این معنی که می‌توانند نتایج سریع و مؤثر کسب کنند.

برخی از تکنیک ها و راهکارهای مورد استفاده در این رویکرد رفتاردرمانی شامل موارد زیر است:

اقتصاد ژتونی

این نوع استراتژی رفتاری برای تقویت رفتار به تشویق متکی است. مددجویان مجاز به کسب نشانه هایی هستند که می‌توانند با امتیازات ویژه یا موارد مورد نظر مبادله شوند. والدین و معلمان غالبا از اقتصاد ژتونی برای تقویت رفتار خوب استفاده می‌کنند. بچه ها به خاطر انجام رفتارهای ترجیحی، ژتون هایی (=همان کارت جایزه) کسب می‌کنند و حتی ممکن است بخاطر هر رفتار نامطلوب یک ژتون را از دست بدهند. سپس این نشانها می‌توانند با چیزهایی مانند آب نبات، اسباب بازی یا وقت اضافی بازی با اسباب بازی مورد علاقه معامله شوند.

کنترل وابستگی

در این رویکرد یک قرارداد کتبی رسمی بین مددجو و درمانگر تنظیم می‌شود که اهداف تغییر رفتار، تشویق ها و پاداش های داده شده و جریمه های عدم تحقق خواسته های مورد توافق را تشریح می‌کند. این نوع توافق ها فقط توسط درمانگران مورد استفاده قرار نمی‌گیرد ، بلکه معلمان و والدین نیز اغلب آنها را به صورت قراردادهای رفتاری با دانش آموزان و کودکان به کار می‌برند. قراردادهای احتمالی می‌توانند در ایجاد تغییرات رفتاری بسیار مؤثر باشند زیرا قوانین به طور واضح به صورت سیاه و سفید بیان می‌شود و از عقب نشینی هر دو طرف از وعده های خود جلوگیری می‌کند.

مدل سازی

یادگیری اجتماعی بندورا

این تکنیک شامل یادگیری از طریق مشاهده و الگوسازی از رفتار دیگران است. این روند براساس تئوری یادگیری اجتماعی آلبرت بندورا است که بر مؤلفه های اجتماعی فرایند یادگیری تأکید دارد. به جای تکیه بر تقویت یا مجازات، مدل سازی به افراد امکان می دهد مهارت های جدید یا رفتارهای قابل قبول را با تماشای شخص دیگر بیاموزند. در بعضی موارد، ممکن است درمانگر بعنوان الگوی رفتار مورد نظر باشد. در موارد دیگر، تماشای همسالان و رفتارهای مطلوب آنها نیز می‌تواند مفید باشد.

خاموش سازی

راه دیگر برای ایجاد تغییر رفتار، متوقف کردن تقویت یک رفتار به منظور از بین بردن پاسخ است.  ایجاد وقفه، نمونه ای کامل از روند خاموش سازی است. در یک وقفه، فرد از یک موقعیت خوشایند –که عامل تقویتی است- خارج می‌شود. به عنوان مثال کودکی که شروع به فریاد زدن یا اذیت کودکان دیگر می‌کند، از بازی خارج می‌شود و ملزم به نشستن بی سر و صدا در گوشه ای یا اتاق دیگری است تا هیچ شانسی برای توجه و تقویت نداشته باشد. با توجه و تشویق کودکی که پاداش یافته است، رفتار نامطلوب سرانجام خاموش می‌شود.

رفتار درمانی برای چه افرادی سودمند است؟

گروه هدف رفتار درمانی

رفتار درمانی می‌تواند برای درمان طیف گسترده ای از اختلالات روانی استفاده شود.
گروه های اصلی هدف برای رفتار درمانی:

  • افسردگی
  • اضطراب
  • اختلالات هراس
  • پرخاشگری

همچنین می‌تواند برای درمان شرایط و اختلالاتی مانند:

  • اختلالات اشتها
  • اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)
  • اختلال دوقطبی
  • بیش فعالی
  • فوبیا ، از جمله هراس اجتماعی
  • وسواس فکری (OCD)
  • صدمه به خود
  • سوء مصرف مواد

به کار گرفته شود.

رفتار درمانی برای کودکان


رفتار درمانی کاربردی و بازی درمانی هر دو برای کودکان استفاده می شود. درمان شامل آموزش روش های مختلف پاسخ مثبت به موقعیت ها به کودکان است.
بخش اصلی این درمان، پاداش دادن به رفتار مثبت و تنبیه رفتارهای منفی است. والدین باید به تقویت این اصول در زندگی روزانه کودک کمک کنند.
ممکن است مدتی طول بکشد تا کودکان به درمانگر اعتماد کنند. این امری طبیعی است.
برای کودکان مبتلا به اوتیسم و ​​ADHD اغلب از رفتار درمانی استفاده می کنند.

کلام آخر

وقتی صحبت از معضلات رفتاری خاص می‌شود‌، گاهی رفتار درمانی می تواند مؤثرتر از سایر رویکردها باشد. فوبیا و وسواس فکری نمونه ای از مشکلاتی هستند که به خوبی به رفتاردرمانی پاسخ می‌دهند.

با این وجود، باید توجه داشت که رویکردهای رفتاری همیشه بهترین راه حل نیستند. به عنوان مثال، رفتار درمانی در هنگام درمان برخی از اختلالات روانی جدی مانند افسردگی و اسکیزوفرنی بهترین روش نیست. رفتار درمانی ممکن است برای کمک به مددجویان در مدیریت یا کنار آمدن با برخی از جنبه های شرایط روان درمانی مؤثر باشد، اما باید در کنار سایر درمان های پزشکی و درمانی که توسط پزشک، روانشناس یا روانپزشک توصیه می‌شود، مورد استفاده قرار گیرد.

دکتر عفت معرفت


نمایش دیدگاه ها (0)
دیدگاهتان را بنویسید