انتشار این مقاله


سوالاتی ساده برای کمک به افراد افسرده

مطالعه‌ای جدید نشان می‌دهد که استفاده از متدی به نام «پرسش سقراطی» می‌تواند در کاهش علایم افسردگی تأثیر بسزایی داشته باشد. این تکنیک که با نام‌های مختلفی از جمله پرسش سقراطی (Socratic Questioning)، متد سقراطی (Socraic Method)، و متد مایوتیک (Maieutics) شناخته می‌شود، یکی از روش‌های مورد استفاده روان‌شناسان در کاوش ذهن است که به افراد مبتلا به […]

مطالعه‌ای جدید نشان می‌دهد که استفاده از متدی به نام «پرسش سقراطی» می‌تواند در کاهش علایم افسردگی تأثیر بسزایی داشته باشد.

این تکنیک که با نام‌های مختلفی از جمله پرسش سقراطی (Socratic Questioning)، متد سقراطی (Socraic Method)، و متد مایوتیک (Maieutics) شناخته می‌شود، یکی از روش‌های مورد استفاده روان‌شناسان در کاوش ذهن است که به افراد مبتلا به افسردگی کمک می‌کند به چشم‌انداز‌ها و جنبه‌های فکری جدیدی در مورد خود و دنیای اطراف دست بیابند.

دکتر Justin Braun که یکی از مؤلفان این مقاله است، می‌گوید:

«یکی از مشکلات افراد مبتلا به افسردگی این است که همواره درگیر تفکرات منفی هستند. استفاده از متد سقراطی به این افراد کمک می‌کند که به اشتباه بودن این تفکرات پی ببرند و به جنبه‌های ذهنی جدیدتر و واقعی‌تری دست بیابند.»

تفاوت متد سقراطی با سایر متد‌های متداول در حوزه‌های روان‌کاوی تخصصی، در این است که متد سقراطی بر روی مشکلات و مطالب بنیادی تمرکز می‌کند. برای مثال، اگر فردی در اثر جدایی از همسرش احساس می‌کند در زندگی با شکست مواجه شده، چند نمونه از سوالاتی که روان‌شناس ممکن است از او بپرسد، می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

  • آیا هرکسی که در روابط زناشویی خود طلاق را تجربه کرده، فردی ناتوان و شکست‌خورده است؟
  • آیا کسی را می‌شناسی که جمله قبل در مورد او صادق نباشد؟
  • چرا احساس می‌کنی که چون از همسرت جدا شده‌ای، پس به عنوان یک انسان، موجودی شکست‌خورده هستی؟
  • آیا شواهدی وجود دارند که نشان بدهند تو تصمیم درست را گرفته‌ای، و در نتیجه یک «شکست کامل» نیستی؟

دکتر Daniel Strunk، یکی دیگر از مؤلفان این مقاله، می‌گوید:

«ما مشاهده کردیم که استفاده از پرسش‌های سقراطی، حاکی از بهبود‌ نشانه‌های بیماری در حدی فراتر از روابط درمانی بود -متغیری که در مطالعات گذشته بیشتر از عوامل دیگر مورد بررسی بوده.»

در جریان این مطالعه، ۵۵ بیمار که در یک کورس ۱۶ هفته‌ایِ رفتاردرمانی شناختی (Cognitive Behavioral Therapy) شرکت داده شده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. تمامی جلسات به طور کامل ضبط شدند و سپس تعداد سوالات سقراطی که هر روان‌کاو به کار برده بود، محاسبه شد. مشاهده شد که هر چه تعداد سوالات سقراطی مورد استفاده در روند درمان افراد بیشتر بوده، بهبود علایم افسردگی نیز بیشتر بوده.

دکتر Braun در توضیح دلیل تأثیرگذاری بالای این سوالات می‌گوید:

«استفاده از این روش باعث می‌شود افراد همواره در ارتباط‌ با باور‌های خود، از خود سوال بپرسند. در نتیجه نسبت به دیدگاه‌های منفی خود دچار تردید می‌شوند و وقتی این باور‌های نادرست را از ذهن خود حذف می‌کنند، کاهش چشم‌گیری را در علایم افسردگی مشاهده می‌کنند.»

Strunk در تایید سخنان Braun می‌گوید:

«به نظر ما، دلیل اینکه Cognitive Therapy این نتایج مثبت و پایدار را ایجاد می‌کند، این است که به بیماران یاد می‌دهد که صحت تفکرات منفی خود را تحت پرسش قرار دهند، و حتی بعد از اتمام دوره درمانی نیز به این کار ادامه دهند.

آن‌ها با این کار متوجه این اشتباه خود می‌شوند که در اکثر مواقع، اطلاعات مغایر با تفکرات منفی خود را مورد توجه قرار نمی‌دهند. در حالی که در مواجه با شرایط مختلف زندگی، باید تمامی جنبه‌های آن را در نظر گرفت، اعم از مثبت و منفی.»

نمایش دیدگاه ها (0)
دیدگاهتان را بنویسید