جامعهی کنونی بسیار به افراد برونگرا علاقهمند است! شخصی که بتواند در دنیای خارجی با سایرین به نحو احسن ارتباط برقرار کند؛ برخلاف افراد درونگرا که محدود به دنیای خود هستند و این امر، آنان را نسبت به ترسها و اضطرابهای درونیشان آسیبپذیر میکند.
اینکه آیا برونگرا بهتر استرس خود را کنترل میکنند به پاسخ دادن به دو سوال وابسته است:
۱) آیا افراد برونگرا و درونگرا شیوههای متفاوتی برای کنترل استرس خود اتخاذ میکنند؟
۲) آیا شیوهی دستهی اول موثرتر است؟
برای پاسخ دادن به سوالات بالا، بهترین گام، بررسی رویکرد اجتماعی مواجهه با استرس است.
مقالهی مرتبط: ۹ نشانه که واقعاً درونگرا هستید
به اشتراک گذاشتن مشکلات
برونگراها اجتماعیترند و بهتر با سایر افراد ارتباط برقرار میکنند؛ این امر اجازه میدهد که راحتتر از مشکلات و غمهای خود رهایی یابند. طبیعی است که این موضوع فشار روانی ناشی خشم سرکوب شده و سختی مشکلات را کاهش میدهد که موجب کاهش مشکلات ناشی از استرس مانند فشار خون بالا (هایپرتانسیون) و بیماریهای قلبی میشود. بهعلاوه، افراد ارتباط اجتماعی قویتری دارند و از حمایت اطرافیان بهتر از درونگرایان بهرهمند میشوند.
واضح است که افراد درونگرا و برونگرا دنیا را به شکلهای گوناگونی تجربه میکنند.
اضطراب
افراد برونگرا همواره تشنهی دریافت تحریکات محیطی هستند؛ مغز آنها در صورتی که اطلاعات کافی برای هوشیار ماندن نداشته باشد، خاموش میشود! به همین علت آنها خونگرمتر هستند و تمایل بیشتری به انجام دادن فعالیتهای مشترک با سایرین دارند و به جستجوی همراهی اطرافیان هستند؛ تعجب برانگیز نخواهد بود که یک دانشآموز برونگرا به جای درس خواندن در کتابخانه، جایی شلوغتر که پر از فعالیت انسانی است را انتخاب کنند.
مقالهی مرتبط: اینفوگراف: ۱۴ روش علمی برای از بین بردن استرس
از طرف دیگر، افراد درونگرا اغلب طوری رفتار میکنند که گویی اطلاعات بیش از حدی از محیط دریافت میکنند و ترجیح میدهند در محیطهای آرام قرار گیرند.
افراد برونگرا در صورتی که تحریکات محیطی کافی دریافت نکنند، احساس خستگی میکنند و حوصلهشان سر میرود اما افراد درونگرا، درصورتی که با تحریکات محیطی فراوانی مواجه شوند، احساس اضطراب میکنند.
افسردگی و بیماریهای قلبی
درونگراها معمولا با استرس بالاتری دست و پنجه نرم میکنند، پس احتمال دست و پنجه نرم کردن آنها با افسردگی بالاتر است. پژوهشی که در این زمینه انجام شده است نشان میدهد که بیشتر افراد مبتلا به افسردگی، درونگرا میباشند.
افسردگی از نظر بیوشیمیایی با بیماریهای قلبی مرتبط است چرا که مارکرهای التهاب آنها یکسان است (C-reactive Protein)، بعلاوه، سیستم ایمنی در این افراد ضعیفتر است. همهی این عوامل سبب آسیبپذیری آنها نسبت به بیماریها میشود.
تکامل و شخصیت
با توجه به نظریهی انتخاب طبیعی، در جمعیتهای انسانی، با وجود اینکه اوضاع همواره به نفع برونگراها بوده است، افراد درونگرا باید مدتها پیش حذف میشدند.
مقالهی مرتبط: درونگرایی و برونگرایی
روانشناسان تکاملی عقیده دارند در دورههای تغییرات سریع، درونگرا بهتر عمل میکنند؛ برای مثال دورههای تغییرات شدید الگوهای آب و هوایی. در دورههای بدون تغییر، برونگراها صدمهی بیشتری میبینند چرا که عدم تغییر و یکنواختی سبب اضطراب آنها میشود.
بهعلاوه، شانس پیدا کردن جفت در افراد برونگرا بیشتر است.
در صورتی که توجیه بالا درست باشد، دلیل برخورداری از مزایای بیشتر در برونگراها، به علت قرارگیری ما در دورهی تغییرات سریع است؛ تغییرات محیطی، تکنولوژی و اجتماعی. در دورههای تاریخی باثبات، درونگراها از مزایای بیشتری برخوردار بودهاند.
آه.بسیار عالی بود.ولی چی بگم.آه من بخاطر این بود که چرا باید درونگرا ها در جامعه انقدر به مشکل بر بخورن.با توجه به اینکه خودم یه دشمر (درونگرای شهودی متفکر دریافتگر)هستم که درونگرایی و دریافتگری با دز بالا داره.زندگی در جامعه ی کنونی که به نتیجه گرایی و برنامه ریزی و همچنین تعامل با دیگران و فعال بودن با انرژی بالا نیاز داره برام خیلی سخته و بسیار دنبال شیوه های بهبود تعاملات کنونی در دنیا و احساس ارامش کردن نه برای خودم بلکه برای تمام تیپ های شخصیتی هستم.از دو خط اخر مقالتون بسیار خوشم اومد و همچنین ازتون مچکرم امیدوارم به مقاله نویسی ادامه بدین و نویسنده شاخصی بشین ممنون