Elon Musk فردی است که دارای ذهنی فوقالعاده ایدهپرداز میباشد. این تاجر میلیونر صاحب کارخانه اتوموبیل الکتریکی Tesla و شرکت تحقیقات فضایی SpaceX است. جدیدترین و بزرگترین ایده Musk، پایهگذاری شرکت نورولینک میباشد؛ شرکتی که ساخت رابط بین مغز انسان و کامپیوتر را بر عهده خواهد داشت.
این ایده با طیف وسیعی از احساسات انسانی اعم از سردرگمی و امید فراوان روبرو شده است؛ این امید از آن جهت است که با این ایده میتوان به آسانی دانشجویانی که تنها هدف از تحصیل را در شغلیابی بعد از آن میبینند، از طریق مهندسی عصبی فارغالتحصیل کرد. از سوی دیگر این ایده با شک و تردید زیادی نیز همراه است؛ چرا که این رویای Musk حقیقتا بسیار دشوارتر از شبیهسازی مریخ میباشد.
هدف نهایی نورولینک ادغام مغز انسان با هوش مصنوعی است. ظاهرا ترس Musk از کامپیوترهای ابرهوشمند بوده و استراتژی او در راستای کاهش تهدیدی است که از سوی اینن کامپیوترها به انسان وارد میشود. دست کم این توجیحی است که در مصاحبات خود ارائه داده است. صرف نظر از این جنبه که آیا واقعا لازم است انسان نگران هوش مصنوعی باشد یا خیر؛ فکر کردن راجع به این که چگونه این ایده میتواند وارد جامعه انسانی شود، جالب به نظر میرسد.
موضوع شاید علمی تخیلی به نظر برسد؛ اما برقراری ارتباط بین مغز و کامپیوتر چندان هم جدید نیست. اولین رابط کامپیوتر و مغز انسان برای اولین بار در اواخر دهه ۱۹۹۰ در پژوهشی به کار گرفته شد. در حال حاضر گروههای پژوهشی بسیاری در سراسر جهان در حال پیشبرد این تکنولوژی میباشند؛ اما از ابتدا، بیشتر این تحقیقات مغزی-کامپیوتری با تمرکز بر توانبخشی انسان انجام شده و وسیلههای ساخته شده در جهت بازیابی عملکرد پس از بیماری یا آسیب نورولوژیکی بوده است. به عنوان مثال، با به کارگیری ایمپلنتهای شنوایی، افراد کاملا ناشنوا موفق به شنیدن شده و با ایمپلنتهای شبکیه افراد نابینا موفق به دیدن گشتهاند؛ پروتزهای عصبی، مفاهیم مرتبط با حرکت سیستم عصبی را رمزگشایی کرده و از آنها در راستای کنترل مکاننمای کامپیوتری یا بازوهای رباتیک افراد مبتلا به فلجشدگی استفاده میکنند.
با این حال، ادغام مغز با هوش مصنوعی قطعا متفاوت است. این ایده نوعی افزایش توانمندی برای انسان محسوب میشود. درصورتی که نورولینک در دستیابی به هدف نهایی خود موفق شود، به راستی مفهوم بشریت چه میشود. این ایده معامله بزرگی بوده وو قطعا با انتقادهای وسیعی از جانب بشریت همراه خواهد بود.
واضح است که آنچه نورولینک انتظار دارد، شدنی است؛ اما قطعا با تکنولوژی امروز ممکن نیست. حتی با اطلاعات ناقصی که نسبت به مغز انسان داریم، قطعا مغز انسان تشکیلاتی پیچیدهتر از اتوموبیل برقی و حتی سفینه فضایی است.
تنها احمقها بر روی تکنولوژیهای آینده شرطبندی میکنند. از آنجا که این ایده هیچ یک از قوانین ترمودینامیک را زیرپا نمیگذارد، نمیتوان برچسب ناممکن روی آن زد. در هرر حال، پیشرفتهایی در حوزه رابطهای مغز و کامپیوتر وجود خواهد داشت. پس به عنوان یک گونه زیستی، اکنون فرصت خوبی برای بحث در این باره است.
لازم به ذکر است که نورولینک تنها صنعت موجود در این حوزه نیست؛ شرکت جدید Bryan Johnson تحت عنوان Kernel نیز در مسیر مشابه حرکت میکند. خواه ناخواه این مسیر گریزناپذیر، پیش روی بشریت قرار دارد.