انتشار این مقاله


چشم مصنوعی

چشم مصنوعي جديد بينايي مرد نابينا را بعد از سي سال به او بازگرداند. Larry Hester در سي سال اخير زندگي خود مبتلا به (retinits pigmentosa (RPبود،و درماني براي اين بيماري در دسترس نبود و او نميتوانست براي بينايي اش كه در ماه هاي اخير به سرعت از بين مي رفت،كاري انجام دهد. گرچه شانس […]

چشم مصنوعي جديد بينايي مرد نابينا را بعد از سي سال به او بازگرداند.

Larry Hester در سي سال اخير زندگي خود مبتلا به (retinits pigmentosa (RPبود،و درماني براي اين بيماري در دسترس نبود و او نميتوانست براي بينايي اش كه در ماه هاي اخير به سرعت از بين مي رفت،كاري انجام دهد. گرچه شانس اين را يافت كه به عنوان يكي از هفت نفري كه در واحد چشم دانشگاه Duke آمريكا، چشم مصنوعي دريافت مي كنند باشد.

اين دستگاه چشم مصنوعي، پروتز شبكيه تيزبين || نام گرفته و از سه بخش تشكيل شده است: يك قطعه الكترونيكي كوچك كه در چشم كاربر كاشت مي شود، يك دوربين فيلم برداري ريز كه بوسيله يك جفت عينك توسط كاربر استفاده مي شود و يك واحد پردازش ويديو كه بايد با خود حمل كند.

زماني كه كاربر عينك را قرار دهد و دستگاه را فعال كند، دوربين فيلم برداري كه متصل به عينك است شروع به گرفتن تصاوير از محيط اطراف مي كند. اين تصاوير به يك سيگنال الكتريكي تبديل مي شوند، كه پردازش آن بوسيله ي پردازشگر ويديويي كه ذكر شد انجام مي گيرد. سپس اين سيگنال بصورت بي سيم به ايمپلنت چشم فرستاده مي شود، كه از نظر الكتريكي شبكيه ي كاربر را تحريك مي كند. اين تحريكات بوسيله ي مغز به عنوان نقطه هاي نوري كه مي تواند اشياي مختلف را مشخص كند ،تفسير مي شود. مانند: درها، محدوده ي خيابان، كلمات يا جملاتي كه با خط بزرگ نوشته شده اند و حالت چهره اشخاص.

Hester در ١٠سپتامبر براي جايگذاري چشم مصنوعي طي جراحي توسط جراح شبكيه Paul Hahn به مركز چشم Duke آمد و سه هفته بعد هم براي فعال سازي آن مراجعه كرد. با توجه به اخبار مطبوعات ، وقتي دستگاه روشن شد و از Hester پرسيدند كه آيا ميتواند چيزي ببيند، فرياد زد:

((بله، اوه خداي من! ))

درحاليكه اين دستگاه توانايي بازگرداني بينايي عادي را ندارد، مي توان آن را به عنوان يك نوع كمك دهنده بصري دانست كه به كاربران اجازه تمايز بين اشيا مختلفي كه مقابل اش است را مي دهد. ازجمله در يا ديوار يا خطوطي كه براي عبور عابرين پياده در خيابان است. تيم تحقيقاتي گزارش مي دهد:

(( در طي معاينه كلينيكي در دوشنبه، Hester ديدن مناظري را شرح مي داد كه براي مدت زيادي آنها را به عنوان خاطراتي كه گذشته است باور داشت؛ شناي اردك سفيد در تالاب ، ماه شب چهارده و گل هاي داوودي زرد همسرش. ))

Hester بايد هرازگاهي براي انجام معاينات عادي به عنوان چك آپ و تمريناتي كه به او كمك خواهد كرد كه ياد بگيرد انواع بيشتري از اشيا را بر اساس فلش هاي توليد شده توسط دستگاه تشخيص دهد ،به مركز چشم مراجعه كند.
او مي گويد:

(( من از اينكه اينقدر خوش شانس بوده ام تعجب ميكنم، اما اگر بتوانم از چيزهايي كه از RP ياد گرفتم براي كمك به ديگران استفاده كنم، منفعت آن فقط براي من نخواهد بود. ))

نمایش دیدگاه ها (0)
دیدگاهتان را بنویسید