این مقاله شامل راهکارهایی عالی، برای بهبود دادن به نوع طرز تفکرتان در هنگام غم و اندوه و سختی است که توسط Kristi Hugstad نوشته شدهاست.
افکار نیرو دارند. به گفتهی دکتر Seuss، شما میتوانید در تمام زمینهها بیندیشید. او همچنین اشاره میکند که اندیشهها و افکار توانایی این را دارند که قلبتان را بشکنند، روح و روانتان را عاجز و برنامهریزیهایتان را نیز خراب کنند؛ در واقع این همان چیزی است که به هنگام غم و اندوه میتواند بدترین دشمن شما یا بزرگترین قدرت شما محسوب شود. هنگامی که شما اندوهگین هستید، درواقع تحت فشار و استرس قرار دارید. در همین زمان کنترل افکارتان به عنوان یک امر و وظیفهای مهم برای شما تلقی میشود.
مقالهی مرتبط: اساس موفقیت؛ شیوهی تفکر
متأسفانه بسیاری از مردم بخاطر نادیده نگرفتن این افکار در رنج و عذاب قرار دارند. به جای رویارویی صادقانه در مقابل واقعیت، از افکاری که مخرب و آسیبرسان است در حال گریزند؛ مرگ (و دیگر خسارتها) جزو بخشهای طبیعی زندگی محسوب میشوند. وقتی که در مورد چنین موضوعهایی میاندیشید، در واقع هیچگونه قدرت و نیرویی کسب نمیکنید و چه بسا حالتان نیز بهتر نمیشود!
چگونه فکر کنیم؟
پس از هرگونه فقدان، از دست دادن و یا هرگونه خسارتی، ذهن شما به مشابه یک کودک نوپا عمل میکند؛ شما هرگز نمیتوانید آن کودک را بدون مراقبت رها کنید. افکارتان احساساتتان را خلق میکند، نه چیزهایی دیگر! شما قطعا از پیش میدانید که تفکر مثبت در هر شرایطی قدرتمند است. در کتابِ من تحت عنوان «هرآنچه را که آرزویش را دارم، میشناسم» مسیر واقعی خود را در مواقع غم و اندوه بیابید! یک هشدار مهم را متذکر میشوم؛ تفکر مثبت جدای تنها داشتن فکر مثبت است. در این مسیر شما از منفی بودن (و اساسا از واقعیت) اجتناب میکنید. مهم این است که شما عزیزان هر دو جنبهی مثبت و منفی قضیه را در نظر بگیرید. در زیر مواردی کاربردی در مواقع فکرکردن به فقدانهای خود برایتان ارائه شده است:
بر روی خاطرات خود سد نگذارید؛ این خاطرات ممکن است شامل مواردی از رویدادهای دردناک باشد، مانند اینکه چگونه فردی مدتها از یک بیماری در رنج و عذاب بود و یا ماجرای مردن این شخص. زندگی شایستگی آن را دارد تا توسط هرآنچه که در آن اتفاق میافتد شناخته شود.
مقالهی مرتبط: خاطرات دردناک دارید؟ احتمالاً دانشمندان راهی برای حذف آنها یافتهاند
مدیریت بحران؛ مواجههی ناگهانی و زودگذر با غم و اندوه طبیعی است. این شرایط میتوانند سالها پس از وقوع حادثهی دلخراش به وقوع بپیوندند. اینکه محرکهای بیرونی بتوانند باعث ایجاد ترس و اضطراب شوند کاملا طبیعی است بنابراین خود را در وقوع آن مورد شماتت قرار ندهید.
شناسایی عوامل برانگیزندهی خود؛ شامل موقعیتهای خاص، افراد، مکانها و یا حتی مواردی میباشد که ممکن است به عنوان هدفی، در ایجاد شرایط بحرانی باشند. هنگامی که یک عامل تحریککنندهی بیرونی را تجربه میکنید، آن را تشخیص داده و یادداشت کنید. برای شما بهتر است تا این شرایط را مدیریت کنید.
خود را سرزنش نکنید؛ مشکلات بهرحال اتفاق خواهند افتاد و به احتمال زیاد شما به آنها واکنش نشان خواهید داد. اجازه دهید تا اتفاقات رخ دهند، آن را احساس کرده و سپس اجازه دهید تا از سر راهتان کنار رفته و رفع شوند.
اجازه دهید تا افکار منفی به سراغتان بیایند؛ آنها بهرحال خواهند آمد بنابراین به خودتان اجازه دهید تا این رخدادها را حس کنید. بازیهایی را که من عنوان بازیهایی “بله، اما” بر روی آنها قرار دادم انجام دهید، به گونهای که درنهایت، به وجود جنبههای مثبتی از این تفکرات منفی پی خواهیدبرد!
مقالهی مرتبط: چگونه با افكار منفی و اضطراب مقابله كنيم؟
مکالمهی مثبت با خود؛ هنگامی که اسیر ترس هستید، بر روی گفتارهای منفی تمرکز میکنید. در این هنگام گفتگوهای شما احتمالا شامل بسیاری از “من نمی توانم …” “من نباید …” و “من نخواهم …” میباشد. درسوی دیگر این عبارات، جملات مثبتی نظیر: “این خوب خواهد بود …” ” من سپاسگزارم …” قرار دارد.
استفاده از لنگرهای فکری؛ تنها لنگرهای واقعی هستند که قایقها را از حرکت به سوی آبهای آزاد باز میدارند. لنگرهای تفکر، افکارتان را از سرگردانی در سرزمینهای ناشناخته حفظ میکند. من هر روزِ خود را، با تمرکز بر حفظ و مراقبت از افکارم شروع میکنم و آنها را قبل از خروج از منزل (و گاهی اوقات در طول روز) تکرار میکنم. در کتابم، لنگرهای اندیشهای را که بیشتر به من کمک کردهاند، لیست کردم. در اینجا نیز نمونههایی برای شما عنوان کردم.
• من در حالت غم و اندوه نیز سعی دارم که سرحال باشم.
• من دارای نگرش مثبتی از شکرگزاری هستم.
• من بار دیگر درهای شادمانی را برای خودم خواهم گشود.
• بدن من سالم، ذهنم تیز و هشیار و روح من نیز در آرامش قرار دارد.