صحبت درباره پدوفیلی در برخی جوامع نوعی تابو محسوب میشود؛ اما وجود آن در تیتر اخبار به لزوم آگاهی سازی درباره آن تاکید دارد. پدوفیلی چیست و پدوفیل به چه افرادی گفته میشود؟ جامعه پزشکی چه مسئولیتی در برابر این افراد دارد؟ در این مقاله با این اختلال روانی بیشتر آشنا میشویم…
تعریف پدوفیلی
پدوفیلی نوعی پارافیلی است که با نوعی میل جنسی غیر طبیعی نسبت به کودکان شناخته میشود. منظور از پارافیلی هر گونه ناهنجاری به صورت انگیزه جنسی غیرعادی و گاها همراه با تخیلات جنسی است. این انگیزه و تخیلات میتواند در ارتباط با اشیای غیرانسانی، حیوانات، کودکان یا فرد بزرگسال (بدون رضایت شخصی) باشد. پدوفیلی نیز یک اختلال روانی-جنسی است که در آن توهم یا عمل واقعی برقراری رابطه جنسی با کودک غیر بالغ وجود داشته یا بعضا تنها به ارضای جنسی اکتفا میشود. این تمایل میتواند نسبت به کودکان همجنس یا جنس مخالف و به ندرت نسبت به هر دو جنس وجود داشته باشد. برخی پدوفیلها تنها به کودکان تمایل جنسی دارند؛ حال آن که در برخی این حس نسبت به بزرگسالان نیز وجود دارد. متخصصین سلامت روان پدوفیلی را به عنوان یک اختلال ذهنی-روانی میپندارند؛ اما سیستم قانونی آمریکا اعمال این تمایلات را نوعی جنایت قضایی میداند.
تمرکز اصلی پدوفیلی بر روی برقراری ارتباط جنسی با کودکان است. از نظر بسیاری از دادگاهها منظور از کودک در این زمینه، فرد زیر سن قانونی ۱۸ سال است. اگرچه بیشتر متخصصین سلامت روان، بر اساس تعریف پدوفیلی مبنی بر ارتباط جنسی با کودک غیر بالغ، کودک زیر ۱۳ سال را قربانی پدوفیلی در نظر میگیرند. اصطلاح افبوفیلی (ephebophilia) که از کلمه یونانی youth به معنای جوان گرفته شده، به تمایل جنسی افراد نسبت به نوجوانان در مراحل اولیه بلوغ اطلاق میشود.
رفتارهای جنسی در پدوفیلی محدوده گستردهای از فعالیتها را شامل میشود که حتی ممکن است بدون اجبار خاصی صورت بگیرد. برخی پدوفیلها رفتارهای خود را به نشان دادن آلت تناسلی خود به کودک، لخت کردن کودک و لمس ناحیه تناسلی او یا خودارضایی در برابر کودک محدود میکنند؛ سایر پدوفیلها کودک را وادار به برقراری ارتباط جنسی دهانی یا رابطه کامل تناسلی مینمایند.
وجه اشتراک همه پدوفیلها تنها داشتن تمایل جنسی شدید به کودکان است؛ فرد پدوفیل میتواند پیر یا جوان و مرد یا زن باشد. متاسفانه برخی پدوفیلها افرادی حرفهای بوده که در عرصه آموزش یا خدمت رسانی به کودکان مشغولاند؛ بقیه این افراد کسانی هستند که به سبب خویشاوندی خونی یا ارتباط فامیلی و دوستانه مورد اعتماد کودک قربانی و خانوادهاش هستند.
علل پدوفیلی
علل پدوفیلی و سایر پارافیلیها شناخته نشده و نظریات متفاوت و متنوعی در این ارتباط وجود دارد. برخی محققان پدوفیلی را به ذات زیستی فرد نسبت میدهند. با مطرح شدن احتمال تاثیر فاکتورهای ژنتیکی، محققان از سال ۲۰۰۲ با مطالعه بر روی این موضوع هیچ ژن دخیلی در این ارتباط نیافتهاند. اغلب متخصصین فاکتورهای روانی-اجتماعی را در بروز پدوفیلی بیشتر از ویژگیهای بیولوژیکی مقصر میدانند.
سابقه سوءاستفاده جنسی از فرد در کودکی نیز عاملی بالقوه در این زمینه محسوب میشود؛ هرچند کاملا اثبات نشده است. بر اساس الگوهای یادگیری رفتاری، کودک قربانی یا کودک شاهد رفتار جنسی نامناسب، رفتار مورد نظر را یاد گرفته و بعدها از آن تقلید میکند. این افراد در بزرگسالی از ارتباط جنسی و اجتماعی عادی بیبهره بوده و به دنبال ارضای جنسی از راههای غیر مقبول اجتماعی میباشند. برخی محققان پدوفیلی را به عدم تکامل عاطفی فرد نسبت میدهند؛ به این معنا که فرد پدوفیل به علت عدم بلوغ فیزیولوژیک، به کودکان علاقمند میشود. توجیههایی نیز بر مبنای ارتباط هورمونها، رفتار و سیستم عصبی مرکزی با تمرکز بر نقش تستوسترون و خشونت در این زمینه ارائه شده است. همچنین گفته میشود که حس غلبه جویی در رابطه جنسی نیز گاها به این اختلال منجر میشود.
علائم پدوفیلی
پدوفیلها معمولا به هنگام بلوغ از تمایل جنسی خود به کودکان آگاه میشوند. برخی این گرایشات را نادرست پنداشته و به انزوا و تنهایی روی میآورند. زندگی با این تمایلات فرد را معمولا با اختلالات ثانویه روانی مواجه میکند. برخی نیز تمایلات خود را بروز داده و منجر به آزار جنسی کودکان قربانی میشوند. این افراد غالبا برای کودکان جذابند. پدوفیلهای بالقوه ممکن است در سازمانهای مدنی و اجتماعی مختلف با کودکان و نوجوانان در ارتباط باشند. در برخی موارد این افراد به خویشاوندان نزدیک خود پیشنهاد مراقبت از فرزندانشان را میدهند؛ معمولا مهارتهای اجتماعی خوبی داشته و به راحتی میتوانند اعتماد کودکان را جلب کنند. تعدادی از این افراد با توجیه کار خود و بهانههایی از مسئولیت عمل خود فرار کرده و کودکان را به داشتن جذابیت بیش از حد یا تحریک جنسی مقصر میدانند. برخی ادعا میکنند که با این کار به کودک در ارتباط با عشق و واقعیتهای زندگی آموزش میدهند. این توجیه بیشتر توسط پدوفیلهایی ارائه میشود که با قربانی ارتباط فامیلی دارند. همه این بهانهها احتمالا در پورنوگرافیهای با زمینه پدوفیلی یافت میشود.
بررسی آماری
پدوفیلی یکی از شایعترین نوع پارافیلیهاست. بر اساس بازار جهانی پورنوگرافی کودک، شیوع این پدیده در میان عموم جمعیت بسیار بالاتر از آن چیزی است که آمار قانونی نشان میدهد. تخمین زده میشود ۲۰ درصد کودکان آمریکایی مورد تجاوز جنسی قرار گرفتهاند. شروع پدوفیلی معمولا در دوران نوجوانی است؛ اما به ندرت در سنین میانسالی نیز آغاز میشود. تقریبا ۵۰ درصد مردانی که به جرم پدوفیلی در ایالات متحده دستگیر شدهاند، متاهلاند. دفعات تکرار این رفتار در افراد مبتلا، مرتبط با استرس روانی-اجتماعی فرد است. با افزایش سطح استرس فرد پدوفیل، رفتار جنسی او با کودکان نیز عموما افزایش مییابد. شیوع این اختلال و دفعات تکرر آن در مردان دو برابر زنان میباشد. بالاترین شیوع آن ۳ تا ۵ درصد در جامعه مردان و به مراتب کمتر در میان زنان میباشد. در ارتباط با بروز پدوفیلی در نژادها و گروههای مذهبی مختلف اطلاعات چندانی در دسترس نیست.
تشخیص پزشکی
اتحادیه روانپزشکی آمریکا (APA) از سال ۱۹۶۸ پدوفیلی را به عنوان اختلالی روانی به کتاب راهنمای تشخیص و شناخت اختلالات روانی (DSM) اضافه کرده است. بر اساس ویراست چهارم این کتاب، موارد زیر بایستی برای تشخیص فرد پدوفیل ثابت شود:
- فرد بیش از ۶ ماه تجربه تمایل جنسی شدید به کودکان، توهمات جنسی با کودکان یا رفتار جنسی واقعی با کودک زیر سن بلوغ (۱۳ سال و کمتر) داشته باشد. این موراد غالبا منجر به اضطراب یا اختلال شاخص بالینی در محیط اجتماعی، شغلی یا دیگر محیطها میگردد.
- فرد موردنظر بایستی حداقل ۱۶ سال سن داشته یا اختلاف سنی او با قربانی حداقل ۵ سال باشد.
فرد نوجوان ۱۷ تا ۱۹ سالهای که اقدام به برقراری رابطه جنسی با فرد ۱۲ یا ۱۳ ساله میکند، پدوفیل تشخیص داده نمیشود.
این که فرد بیمار به جنس مذکر، مونث یا هر دو تمایل جنسی دارد؛ بیمار با قربانی رابطه خویشاوندی داشته یا خیر و انحصاری بودن یا نبودن تمایلات جنسی او به کودکان، بایستی در تاییدیه تشخیص توسط روانپزشک تعیین گردد.
یکی از مشکلات تشخیص این اختلال آن است که افراد پدوفیل ندرتا به صورت داوطلبانه به روانپزشک مراجعه میکنند. در نتیجه، مشاوره و درمان معمولا به دنبال حکم دادگاه صورت میگیرد. مشکل دیگر آن که پارافیلی در بیشتر موارد با اختلالات دیگری از جمله افسردگی، اضطراب و سوءمصرف مواد همراه است.
پدوفیلی یک انتخاب نیست. این افراد نوع گرایش جنسی خود و دختر یا پسر بودن قربانی را انتخاب نمیکنند.
درمان
در سال ۲۰۰۲، رواندرمانی به عنوان شایعترین درمان برای پدوفیلی انتخاب شد. این نوع درمان چندین سال به طول انجامیده و طی آن از روشهای متعددی استفاده میشود. یکی از این روشها، بیزاری از رفتار است؛ به این صورت که از محرک منفی خواه غیرواقعی یا واقعی در جهت کاهش یا حذف یک رفتار استفاده میشود. به عنوان مثال: بیمار در شرایط آرامش فیلمی از رفتار خود را مشاهده کرده و با صحنهای ناخوشایند در فیلم (محرک غیر واقعی) یا با بوی متعفن در محیط (محرک واقعی) روبرو میشود که او را آزار میدهد. هدف از این روش، تشویق به دست کشیدن از رفتار با تحقیر فرد است. از روشهای دیگر شایستهسازی مثبت را میتوان نام برد که آموزش مهارتهای اجتماعی و رفتارهای مناسب را مد نظر قرار میدهد. همچنین شناخت درمانی نیز یکی از روشهای درمانی در این زمینه بوده که با توضیح پیامدهای رفتار فرد برای فرد قربانی و همدردی با او، سعی در ترک رفتار دارد. علیرغم تلاشهای انجام گرفته، رواندرمانی موفقیت چندانی در این زمینه نداشته و در بیشتر موارد درمان با تجویز دارو همراه بوده است. از جمله داروهای مورد استفاده برای درمان پدوفیلی موارد زیر را میتوان نام برد:
- هورمونهای زنانه به خصوص مدروکسی پروژسترون استات (MPA)
- آگونیستهای هورمون LH تحت عنوان LHRH شامل داروهای تریپتورلین (ترل استار)، لوپرولید استات و گوزلرین استات
- آنتی آندروژنها که برداشت و متابولیسم تستوسترون را مهار کرده و سطح این هورمونها را در خون کاهش میدهند.
- مهارکنندههای انتخابی بازبرداشت سروتونین (SSRI) نیز با دوزی بالاتر از آنچه برای افسردگی تجویز میشود، در درمان پدوفیلی به منظور بهرهمندی از اثر جانبی کاهش میل جنسی این داروها استفاده میشوند. شامل داروهای: فلوکستین، سترالین، فلاووکسامین، سیتالوپرام و پاروکستین
بیشتر مطالعات بالینی این داروها در کشور آلمان صورت گرفته است. از سال ۱۹۷۰ نظام قانونی این کشور مجوز استفاده از این داروها را در مجرمان جنسی صادر کرده است. جراحی برداشت آلت تناسلی نیز گاها بر روی پدوفیلهایی که متهم به تجاوز وحشیانه یا تکرار بیش از حد شدهاند، انجام میشود.
در حال حاضر، پدوفیلها با آمار رو به افزایشی در سطح جهان تحت پیگرد قانونی قرار گرفته و محکوم به زندان میشوند. زندانی شدن این افراد را برای مدتی از جامعه دور میکند؛ اما گرایشهای جنسیشان را تغییر نمیدهد. این افراد در زندان در معرض خطر بالای کشته شدن توسط سایر زندانیان قرار میگیرند. به همین خاطر، بایستی در سلول انفرادی زندانی شوند. از سال ۲۰۰۲، بسیاری از کشورها اقدام به اعلام علنی نام پدوفیلها به هنگام آزاد شدن از زندان کردهاند. تغییرات قانونی در این باره در حوزه قضائی همچنان در حال انجام است.
پیشگیری
اصلیترین راه پیشگیری از پدوفیلی دوری از موقعیتهایی است که میتواند به رفتار پدوفیلیک فرد، جامه عمل بپوشاند. کودکان هیچگاه نباید با بزرگسالی غیر از والدین خود یا مورداعتمادترین افراد خانواده تنها باشند. گرچه صحبت جنسی به عنوان نوعی رفتار پدوفیلیک، میتواند در معرض دید سایر افراد نیز انجام بگیرد.
بایستی به کودکان آموزش داده شود که در چنین موقعیتی فریاد زده و در صورت امکان فرار کنند. کودک باید بداند که فریاد زدن در این موقعیت از لحاظ مقبولیت اجتماعی مشکلی نداشته و بایستی برای دور شدن از موقعیتهای دلخواه افراد پدوفیل آموزش ببیند.
در بسیاری از کشورها، بزرگسالانی که برای شغلهای مرتبط با کودکان انتخاب میشوند، از لحاظ سلامت روانی ارزیابی شده و سابقه کیفری آنها مورد بررسی قرار میگیرد.
سازمان آموزش و حمایت از کودکان و نوجوانان آمریکا، برنامههایی در جهت آموزش بزرگسالان و کودکان در این ارتباط اجرا نموده است. این برنامه آموزشی جوایز ملی متعددی دریافت کرده است؛ اما متاسفانه همچنان در بیشتر کشورها صحبت در این باره ممنوع بوده و شاهد افزایش چشمگیر تعداد قربانیان خاموش این پدیده هستیم…
منابع مقاله: