برای ۵۰ سال دانشمندان و عموم مردم دیدگاه اشتباهی درمورد اساس زیستی افسردگی داشتهاند. طبق یافتههای این مطالعه پایۀ علمی داروهای ضدافسردگی کاملا برعکس است.
داشمندان و عموم مردم برای تقریبا ۵۰ سال معتقد بودند که افسردگی با سطح پایین سروتونین در مغز مرتبط است؛ و داروهای ضدافسردگی رایج تجویز شده مانند پروزاک، پاکسیل و زولافت، با بالا نگه داشتن سطح سروتونین عمل میکنند. مهار کنندههای انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIها) نیز، بازجذب سروتونین توسط سلولهای تولید کنندهشان را مهار میکنند.
یافتههای جدید نشان میدهد درحقیقت در افراد مبتلا به افسردگی سطح سروتونین در مغز بالا میباشد نه پایین! این به این معناست که داروهای ضدافسردگی رایجی که استفاده میشوند نه تنها وضعیت را بهتر نکرده بلکه آن را بدتر میکنند. دکتر پائول اندروز (Paul Andrews)، سرپرست مطالعه، میگوید:
ما مشاهده کردهایم که بیماران پس از هفتههای اول استفاده از داروهای ضدافسردگی گزارش میکنند حالشان بدتر شده است. این تحقیقات میتواند علت را توضیح دهد.
پس چرا بسیاری از پزشکان معتقدند داروهای ضدافسردگی SSRI مفید هستند و همچنان آنها را تجویز میکنند؟
در مقاله منتشر شده در مجله Neuroscience & Behavioral Reviews، محققان توضیح میدهند که درحقیقت مغز بر اثرات SSRIها غلبه میکند نه اینکه از آنها کمک بگیرد. محققین بر این باورند بیمارانی که از SSRIها استفاده میکنند، در مبارزه با آنها درمان میشوند نه با کمک آنها.
داروهای ضدافسردگی ممکن است مانع از بهبودى شوند.
محققان همچنان تئوری افسردگی سروتونین را نسبتا قبول دارند زیرا درحال حاضر هیچ روش مستقیمی برای اندازهگیری سطح سروتونین در مغز انسان وجود ندارد، به عبارتی رد کردن آن سخت است.
اما اندازهگیریهای غیرمستقیم احتمالا باعث گمراهی شدهاست. مطالعات جدید نشان میدهد مغز در دورههای افسردگی سروتونین بیشتری تولید میکند. سطح بالای سروتونین به افراد کمک میکند ذهن خود را روی افکار آگاهانه متمرکز کنند تا راهحلی برای مشکلات خود بیابند. در همین حین سروتونین توجه به پیشرفت و رشد را تا زمان حل شدن و غلبه بر مشکل موجود کاهش میدهد. این میتواند توضیح دهد که چرا مبتلایان به افسردگی علاقه کمی به جهان اطرافشان نشان میدهند و بیشتر درگیر خود هستند.
دکتر اندروز معتقد است با وجود دردناک بودن، بیشتر انواع افسردگی پاسخ کاملا نرمالی به موقعیتهای پر استرس است:
زمان آن رسیده است که در کارهای خود را بازنگری کنیم. ما به جای کمک به افرادی که از معمولترین انواع افسردگی رنج میبرند، مانعی در روند بهبودیشان ایجاد میکنیم.