انتشار این مقاله


گردو، کنترل‌کننده‌ی اشتها!

در یک کلام: گردو، منطقه‌ای از مغز را که در کنترل اشتها دخیل است، فعال می‌کند. این تحقیق، اولین پژوهش در نوع خود است که مکانیسم توانایی گردو را در کاهش گرسنگی آشکار می‌سازد. مقاله مرتبط: مکانیسم جدید کنترل اشتها در مغز کشف شد علاوه‌‌بر دارابودن مواد مغذی مرتبط با سلامتی، تصور می‌شود گردو با تقویت […]

در یک کلام: گردو، منطقه‌ای از مغز را که در کنترل اشتها دخیل است، فعال می‌کند.

این تحقیق، اولین پژوهش در نوع خود است که مکانیسم توانایی گردو را در کاهش گرسنگی آشکار می‌سازد.


مقاله مرتبط: مکانیسم جدید کنترل اشتها در مغز کشف شد


علاوه‌‌بر دارابودن مواد مغذی مرتبط با سلامتی، تصور می‌شود گردو با تقویت احساس سیری، مانع پرخوری می‌شود. حال، در یک مطالعه تصویربرداری مغز، محققان در Beth Israel Deaconess Medical Center ) BIDMC ) نشان داده‌اند مصرف گردو، ناحیه‌ای از مغز را که مرتبط با تنظیم گرسنگی و امیال است، فعال می‌کند. یافته‌ها که بصورت آنلاین در ژورنال Diabetes, Obesity and Metabolism منتشر شدند، برای اولین‌بار، تاثیر عصب‌شناختی را که این خشکبار برروی مغز دارد، آشکار کرد.

مولف اول مطالعه، دکتر الیویا م.فار، استاد بخش غدد درون‌ریز،دیابت و متابولیسم مرکز BIDMC ، اذعان داشت:

” ما اغلب درباره‌ی تاثیر ماده‌ای که می‌خوریم بر عملکرد مغزمان، فکر نمی‌کنیم. و می‌دانیم افراد پس از مصرف گردو، احساس سیرتر بودن را گزارش می‌کنند، ولی مشاهده شواهد تغییر فعالیت در مناطقی از مغز که مرتبط با نشانه‌های غذا هستند، و از طریق گسترش اینکه افراد چه چیزی می‌خوردند و چقدر احساس گرسنگی می‌کنند، شگفت‌آور بود.”

برای تعیین دقیق اینکه چگونه گردو باعث سرکوبی امیال می‌شود، در یک مطالعه به رهبری دکتر کریستوس مانزوروس، مدیر بخش تغذیه انسانی مرکز BIDMC و استاد دانشکده پزشکی دانشگاه هاروارد، فار و همکارانش، از تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی ( fMRI ) برای مشاهده تاثیر مصرف گردو بر تغییر فعالیت مغز استفاده کردند.

دانشمندان، ۱۰ داوطلب مبتلا به چاقی را برای گذراندن دو دوره ۵روزه در مرکز تحقیقات بالینی(CRC) مرکز BIDMC انتخاب کردند. محیط کنترل‌شده CRC به محققان این اجازه را می‌داد تا نظارت دقیقی بر دریافت مواد مغذی توسط داوطلبان بجای اتکا بر گزارش‌های معمولا غیرقابل اعتماد داوطلبان، داشته‌باشند. این، یک اشکال معقول درخصوص بسیاری از مطالعه‌های تغذیه‌ای مشاهده‌ای می‌باشد.

طی یک دوره ۵روزه، داوطلبان خوراکی دارای ۴۸ گرم گردو مصرف کردند- این۴۸  گرم گردو،توسط دستورالعمل‌های غذایی انجمن دیابت آمریکا (ADA)، توصیه شد. طی دوره‌ی دوم که در CRC، اقامت داشتند، آن‌ها خوراکی پلاسبو با مقادیر مشابه مواد مغذی که طعمی دقیقا مشابه خوراکی گردویی داشتند، دریافت کردند. ترتیب مصرف خوراکی در دوجلسه، بصورت تصادفی بود یعنی برخی مشارکت‌کنندگان خوراکی گردویی را ابتدا مصرف می‌کردند و برخی دیگر، پلاسبو را ابتدا مصرف می‌کردند. هیچ‌یک از داوطلبان و محققان نمی‌دانستند که طی کدام دوره، خوراکی گردویی مصرف کرده‌اند.

مشابه مطالعات مشاهده‌ای قبلی، مشارکت‌کنندگان احساس گرسنگی کمتر در طی هفته‌ای که خوراکی گردویی مصرف می‌کردند نسبت به هفته‌ای که خوراکی پلاسبو مصرف می‌کردند، اعلام کردند. آزمایش‌های fMRI که در روز پنجم مطالعه انجام شدند، تصویر واضحی را از دلیل این مورد دراختیار فار، مونزوروس و تیم تحقیقاتی قرار دادند.

زمانیکه مشارکت‌کنندگان داخل دستگاه تصویربرداری قرار داشتند، به آن‌ها، تصاویری از غذاهای بسیارمطلوب مانند همبرگرها و دسرها، موارد خنثی مانند گل‌ها و سنگ‌ها و غذاهای کمترمطلوب مانند سبزیجات نشان داده می‌شد.

زمانیکه به مشارکت‌کنندگان، پس از اینکه رژیم غذایی پنج‌روزه ی غنی از گردو داشتند در مقایسه با زمانیکه این رژیم را نداشتند، تصاویری از غذاهای بسیارمطلوب نشان داده می‌شد، تصویربرداری fMRI، فعالیت افزوده را در قسمتی‌از مغز که اینسولای‌ راست نامیده می‌شود، نشان داد.

در این خصوص مانزوروس گفت:

” این یک سنجش قوی است. ما می‌دانیم ابهامی از نظر نتایج مطالعه وجود ندارد. زمانیکه مشارکت‌کنندگان گردو می‌خورند، این نقطه از مغز، فعال می‌‌شود( درتصاویر fMRI، روشن‌تر دیده می‌شود) و می‌دانیم که آن، با سخنی که داوطلبان در رابطه با احساس گرسنگی کمتر یا سیری بیشتر به ما می‌گویند، مرتبط است.”

این منطقه از اینسولا، احتملا در کنترل شناختی و اهمیت بخشیدن ، دخیل است بدین معنی که مشارکت‌کنندگان توجه بیشتری به انتخاب‌های غذایی و برگزیدن گزینه‌های کمترمطلوب یا سالم‌تر بر گزینه‌های بسیارمطلوب یا ناسالم‌تر، داشتند. برنامه‌ی بعدی فار و مانزوروس این است که مقادیر و یا دوزهای متفاوت گردو را آزمایش کنند تا ببینند آیا میزان گردوی بیشتر، منجر به فعال شدن بیشتر مغز خواهد‌شد و یا پس از مصرف مقدار معینی، اثر افزاینده‌ای برفعالیت مغز نخواهد داشت. این آزمایش به محققان این اجازه را خواهد داد تا ترکیبات دیگری را برای تاثیر آن‌ها بر این سیستم، بررسی کنند.

مطالعه‌های مشابه می‌تواند، تاثیر غذاها و ترکیبات دیگر مانند هورمون‌های طبیعی بر مراکز کنترل اشتها در مغز را آشکار کنند. مطالعه‌های آینده، می‌تواند نهایتا به درمان‌های جدیدی برای چاقی منجر شود.


مقاله مرتبط: بحران چاقی، خطرناک‌تر از همیشه


مانزوروس بیان کرد:

” از نقطه‌نظر استراتژیک، اکنون ما دارای ابزار خوب برای مشاهده‌ی مغز افراد و یک تصویر زیستی هستیم. ما برای استفاده از آن بمنظور فهم این موضوع که چرا افراد بطور متفاوتی به غذا در محیط پاسخ می‌دهند و نهایتا برای ساخت داروهای جدید درجهت آسان ساختن پایین نگه داشتن وزن افراد، برنامه‌ریزی می‌کنیم.”

 

رضا مجیدآذر


نمایش دیدگاه ها (0)
دیدگاهتان را بنویسید