نوشته شده توسط: Lauren Suval
حدود پنج سال پیش، من در مورد رابطهی بین انتظارات و شادمانی مطلبی نوشتم: « انتظاراتتان را پایین بیاورید تا زندگی شادتری داشته باشید.» کنترل کردن میزان توقعات، استرس و یا حتی ناامیدی، درصورتیکه زندگی با برنامه پیش نرود ارزشی ندارد. در واقع میتوان گفت؛ یک شباهتی بین اندیشه و تفکر با حقیقت وجود دارد.
مقالهی مرتبط: راز شادی چیست؟
در این مقاله به رابطهی بین این دو اشاره شده است. با کاهش انتظارات، از آرزوهایمان دور میشویم؛ اما چگونه ممکن است که به فردای بهتر امیدوار نباشیم؟! من خودم را در جایگاه فردی که چنین تفکری دارد قرار میدهم. هنگامی که اندیشهای به ذهنم خطور میکند بسیار هیجانزده میشوم و درانتظار رخداد توقعات و پیشبینیهایم مینشینم. درهمین حین چقدر مهم است در زمانهایی که پیشبینیهایتان با شکست روبهرو میشود، بتوانید خود را مدیریت کنید!
اما به نظر من مهمتر از آن این است، حسی را که کارتان را در ابتدا با آن آغاز کردهاید حفظ کنید؛ همان حس امیدواری!
مطمئنا من در این حالت، احساس افت و تزلزل دارم. ذهنیت پر اشتیاقم را له کردهام و احساس محدودیت دارم. عوامل متعدد بسیاری در زندگی وجود دارد که فراتر از سطح کنترل ما قرار دارند و هرگز تغییری نخواهند کرد.
با این حال، بدون در نظر گرفتن ناامیدی و صرفنظر از دلسرد شدن بابت یک نتیجهی دلسرد کننده، ترجیح میدهم امیدوار باشم تا اینکه اصلا امیدی نداشته باشم. من ترجیح میدهم نور تابناک و فروزندهی امید را حس کنم تا اینکه زندگی روزمرهی خود را در غیاب این حس زیبا سپری کنم.
براساس مقالهی ۲۰۱۱ Times، فلسفهی خوشبینی: مغز انسان میتواند برای امیدوار بودن تنظیم شود، قادر است تا چشماندازی زیبا در رابطه با تکامل روح در اختیارتان بگذارد. امیدوار بودن میتواند مغز انسان را به داشتن بقای بیشتر سوق دهد. اگر در زمانهایی که درحال تلاش هستید این حس امید به سراغتان بیاید، همین امید عاملی میشود که به انسان کمک کند تا فلاکت و بدبختیها را پشت سر بگذارد و انرژی و شوق خود را برای روزهای پیش رو نگه دارد.
براساس این مقاله «امید ذهن ما را در حالت آرامش قرار میدهد، استرس و نگرانیهایمان را کاهش داده و سلامت روانمان را نیز بهبود میبخشد.» محققان با مطالعه بر روی بیماران قلبی دریافتند که افراد خوشبین نسبت به افراد منفیگرا در مصرف ویتامین، استفاده از رژیم غذایی کمچرب و انجام ورزش بیشتر پیش قدم میشوند درنتیجه؛ بالطبع بیماریهای عروقی خود را نیز کم میکنند. هم چنین مطالعهای بر روی بیماران مبتلا به سرطان نشان داد که بیماران بدبین و منفیگرایی که زیر ۶۰ سال قرار داشتند، در طی مدت ۸ ماه نسبت به افراد خوشبینی که در وضعیت مشابه آنها در سن و استرس قرار داشتند بیشتر در معرض خطر بودند.
مقالهی مرتبط: آیا شادی بر سلامت جسمانی هم تاثیرگذار است؟
Ashely Schild، یک کارمند اجتماعی که دوست شخصی من نیز میباشد بیان میکرد که داشتن امید، عاملی است که به او کمک میکند تا بتواند موقعیت بد و بحرانی خویش را مدیریت کند. امید چیزی است که هر روز من را هدایت میکند. من با دانستن اینکه ناامیدیها و بدبیاریها موقتی و زودگذر هستند و میتوان به نحو مثبت هدایتشان کرد، بسیار آرام و آسوده خاطر میشوم.
Janice O’Leary، افکار خود را در این موضوع با ما به اشتراک گذاشت. او گفت:
همهی ما در زندگی همیشه ناامید هستیم، اضطراب داریم و با مشکلات دست و پنجه نرم میکنیم. امید و ایمان تنها چیزهایی هستند که ما باید آنها را حفظ کنیم. با دانستن اینکه هرچیزی روزی ممکن است تغییر کند، هرگز نباید امیدمان را از دست دهیم.
در مقالهی روانشناسی سال ۲۰۱۱، به نام اراده و راههای امیدواری، این نکته به چشم میخورد که امید میتواند به عنوان عاملی در ایجاد هدف برای یادگیری باشد و باعث شود تا برای آیندهی خود برنامهریزی کنیم.
براساس این مقاله، افرادی که برای یادگیری خود هدف دارند فعالانه در یادگیری تلاش میکنند، به طور پیوسته درحال برنامهریزی برای نیل به اهداف خود هستند و بر پیشرفت خود نظارت میکنند. بخش عمدهای از تحقیقات نشان میدهد که هدفهای یادگیری، به طور کاملا موثر بر شیوهی گستردهای از زندگی انسانی، از دستاوردهای تحصیلی، ورزشی و هنری تا علم و کسب و کار بسیار تاثیرگذار است.
زندگی همیشه ما را به سوی رویارویی با چالشها سوق میدهد، زندگی همیشه شکستهایی را دربردارد که میتواند ما را به پایین بکشد. آیا هنوز هم احمقانه است که امید داشته باشیم؟
من میگویم نه! چراکه بدون داشتن امید، دیگر چه چیزی باقی میماند؟! امیدوار بودن بسیار مهم است. درواقع امید است که همان مفهوم انسان بودن را در ما تداعی میکند.
مقالهی مرتبط: ۱۰ روش قوی برای ایجاد حس خوشبختی در خود