سرماخوردگی گستردهترین بیماری عفونی جهان و یکی از گریزناپذیرترینهاست. مشکل نام این بیماری یعنی “cold” است. تقریبا در هر زبان هندی-اروپایی (Indo-European) یکی از کلمات برای این بیماری مربوط به درجهی حرارت پایین است. اما آزمایشات نشان میدهند که دمای پایین نه احتمال ابتلا به سرماخوردگی و نه شدت علائم را افزایش نمیدهد. بخش “مشترکی” وجود دارد که بهنظر میرسد بهطور کلی بر وجود پاتوژنی واحد و غیرانتخابی دلالت دارد. در واقع، بیش از ۲۰۰ ویروس باعث بیماری سرماخوردگی میشود که هر کدام از استراتژی ژنتیکی و شیمیایی خاص خود برای گریز از سیستم دفاعی بدن استفاده میکند.
مقالۀ مرتبط: درباره ی سرماخوردگی چه میدانید؟
به این نتیجه رسیده شده است که رایجترین اعتقادات درمورد چگونگی درمان این بیماری نادرست هستند. کارایی مبهم فایدهی چندانی برای بازداشتن انسان از ابداع فرمولاسیون دارویی نداشته است. در Ebers Papyrus، اسنادی پزشکی از مصر باستان که قدمت آن به ۱۵۵۰ قبل از میلاد میرسد، به مبتلایان سرماخوردگی توصیه شده است مناسک خاصی را به جای آورند. برای مثال، وردهای جادویی خاصی را تکرار کنند و شیر مادری که نوزاد پسر دارد به همراه صمغ معطر بخورند. در ۱۹۲۴، رئیس جمهور آمریکا،Calvin Coolidge ، به توصیه پزشکانش در اتاقک کلر نفوذناپذیر نسبت به هوا قرار گرفته و به مدت تقریبا یک ساعت گاز سمی و با بوی تندی را تنفس کرد. پزشکان او معتقد بودند با این کار سرماخوردگی وی سریعا بهبود خواهد یافت ولی این چنین نشد.
امروزه فروش داروهای زمستانی هر سال به ۳۰۰ میلیون پوند میرسد. اگرچه، کارایی اکثر محصولات خارج از بورس فروخته شده عملا اثبات نشده است. برخی از آنها حاوی پاراستامول (paracetamol)، ضددرد موثر، هستند، اما اغلب دوزش زیر دوز مطلوب است. مصرف ویتامین C در دوزهای منظم اندکی برای پیشگیری از بیماری موثر است. نوشیدنیهای گرم، پارچههای مشبع و بالا برندگان سطح سیستم ایمنی مانند زنجبیل و گیاه اکیناسه بیاثر هستند. آنتیبیوتیکها کارایی در سرماخوردگی ندارند. تنها راه امن برای پیشگیری از سرماخوردگی، زندگی بهصورت انزوای کامل از بشریت است!
امروزه دانشمندان هفت خانوادهی ویروسی را شناسایی کردند که عامل اکثر سرماخوردگیها میباشند: رینوویروسها، کروناویروسها، ویروس آنفلوانزا و پاراآنفلوانزا، آدنوویروسها، ویروس سنسشیال تنفسی (RSV) و متاپنوموویروسها که اولین بار در سال ۲۰۰۱ ایزوله شد. هر کدام از این خانوادهها شاخهای از سابویروسها بهنام سروتایپ دارند که حدود ۲۰۰ تا هستند. رینوویروسها، کوچکترین پاتوژنهای سرماخوردگی از نظر اندازه، بسیار شایع هستند و عامل سه چهارم سرماخوردگیها در بزرگسالان میباشند. برای غلبه بر سرماخوردگی، نیاز هست همهی این خانوادههای ویروسی مختلف را در برخی از مراحل مهار کنیم. اما، در حال حاضر رینوویروسها نقش اصلی را دارند.
در دههی ۱۹۵۰، دانشمندان در ابتدا تلاش کردند واکسن رینوویروسها را بسازند. آنها از متد قابل اعتماد بیولوژیستی فرانسوی بهنام Louis Pasteur که در دههی ۱۸۸۰ ابداع کرده بود، استفاده کردند. در این روش مقدار کمی از ویروس به میزبان عرضه میشود تا واکنش ایمونولوژیکی دفاعی را تحریک کند، که این نیز به وقت خود از بدن در برابر عفونتهای بعدی محافظت میکند. با این حال، افرادی که واکسینه شده بودند به راحتیِ افراد غیرواکسینه مبتلا به سرماخوردگی شدند.
اولین دانشمندی که تلاش کرد واکسن رینوویروس را بسازد اما موفق نشد، همچنین اولین دانشمندی بود که این ویروس را از بین سایر ویروسهای عامل سرماخوردگی تشخیص دهد. در سال ۱۹۵۳، اپیدمیولوژیستی بهنام Winston Price در دانشگاه Johns Hopkins در Baltimore مشغول کار بود. زمانیکه گروهی از پرستاران دپارتمان وی مبتلا به سرماخوردگی با علائم تب شدید، سرفه، گلودرد و آبریزش بینی (علائمی که نشانگر آنفلوانزا هستند) شدند. Price از بینی این پرستاران نمونه برداشته و با ویروسهایشان کشت سلولی انجام داد. آنچه او یافت، ویروسهای آنفلوانزای بسیار کوچکی بودند. در مقالهای در سال ۱۹۵۷ با عنوان “جداسازی ویروس جدید مرتبط با بیماری بالینی تنفسی در انسانها”، Price پس از کارمند خود، کشفیاتش را “ویروس JH” نامگذاری کرد.
تا اواخر دههی ۱۹۶۰، ۱۲ نوع از رینوویروسها کشف شده بود. حتی در بیماریهای تنفسی دامهای خارجی، این سطح از تنوع در یک گونه غیرمعمول است. فقط سه یا چهار ویروس آنفلوانزا وجود دارد که در هر زمان در حال انتشارند. دانشمندان دانشگاه Virginia تصمیم گرفتند تاکتیک متفاوتی را امتحان کنند. بهجای تلقیح یک سویه از رینوویروسها به بیماران، آنها ۱۰ سروتایپ مختلف را در یک تزریق ترکیب کردند. اما، بعد از این کار موفق نشدند شرکتکنندگان را در برابر عفونت حفظ کنند. آنها هیچ نظری نداشتند.
مقالۀ مرتبط: واکسن سرماخوردگی؛ از آرزو تا واقعیت
بعد از ناامیدی از ساخت واکسن، دانشمندان شروع به بررسی روشهای دیگر برای مبارزه با سرماخوردگی کردند. از ۱۹۴۶ تا ۱۹۹۰، اکثر تحقیقات در ارتباط با ویروسهای تنفسی در انگلستان، زیر نظر Common Cold Unit (CCU) بود، تسهیلاتی که از طرفMedical Research Council که بیمارستان نظامی سابق دوران جنگ را در حومه شهر نزدیکی Salisbury تصرف کرده است، پشتیبانی میشد. در طول چهار دههی فعالیت خود، حدود ۲۰ هزار داوطلب وارد CCU شده است، که بیشتر آنها برای پیشرفت علم با علاقهی خود به ویروس سرماخوردگی آلوده شدند.
در آزمایش اخیری در CCU، گروهی از داوطلبان را به حمام فرستاده و سپس در حالی که آب از آنها میچکید، ۳۰ دقیقه در راهرو لرزاندند. بعد از اینکه اجازه داده شد لباس بپوشند، مجبور بودند به مدت چندین ساعت جوراب خیس در پا داشته باشند. با وجود کاهش دمای بدن، گروه به هیچ سرماخوردگی بیشتری از گروه داوطلب کنترل که گرم نگه داشته شده بودند، مبتلا نشدند.
در سال ۱۹۷۲، محققان CCU تصمیم گرفتند بررسی کنند که آیا از اینترفرون میتواند بهعنوان درمانی برای سرماخوردگی استفاده کرد. آنها ۳۲ داوطلب را به رینوویروس آلوده کردند، سپس اینترفرون یا دارونما را با اسپری به بینیشان پاشیدند. از ۱۶ موردی که دارونما بهشان داده شده بود، ۱۳ نفر مبتلا به سرماخوردگی شدند، اما از ۱۶ مورد مصرف کنندهی اینترفرون فقط ۳ نفر بیمار شدند. یافتهها در Lancet منتشر شده و در صفحهی نخست New York Times (زیر داستانی در Watergate) آورده شده بود. اشتیاق بررسی اینترفرون بیشتر شده بود اما، این بار هم برای هیجانزده شدن زود بود. در بررسی انجام شده توسط CCU در دههی ۱۹۸۰، موضوعی خطیر و سرنوشتساز آشکار شد: اینترفرون زمانی کارایی دارد که همزمان با ورود ویروس به بیمار داده شود. اما در زندگی واقعی، یعنی خارج از محیط آزمایشگاه، رینوویروس بین ۸ تا ۴۸ ساعت قبل از شروع علائم سرماخوردگی وارد بینی میشود؛ زمانی که احساس سرماخوردگی میکنید، که دیگر خیلی دیر است.
در دههی ۱۹۹۰ که بیشتر ویروسشناسان روی HIV و ایدز تمرکز کرده بودند، تحقیقات درمورد سرماخوردگی رو به کاهش بود. David Tyrrell، مدیر سابق CCU، در کتاب Cold Wars در ۲۰۰۲ نوشته است: “عفونتهای حاد تنفسی شایع در مقایسه با طاعون که کشنده و تهدیدی جهانی است، اهمیت کمتری دارد”. درمان بیشتر از همیشه بعید به نظر میرسد.
تا دههی ۱۹۹۰ دانشمندان در مبارزه با رینوویروس بهطور کامل نمیدانستند چه چیزی در مقابلشان قرار دارد. در آن زمان، میکروسکوپ الکترونی پیشرفت کرده بود و مشاهدهی ارگانیسم از نزدیک ممکن بود. بیولوژیست Peter Medawar، برندهی جایزهی نوبل، مشاهده کرده بود که رینوویروسها -“رین” لغتی یونانی به معنای “بینی” است- پاتوژنهایی که بهطور چشمگیری بهخوبی بینی را آلوده میسازند، بهطور حیرتانگیری ساده میباشند و رشتهی RNAای (ریبونوکلئیک اسید) هستند که توسط پوششی احاطه شده است: “تکهای مضر که در پوششی پروتئینی قرار گرفته است.” در زیر میکروسکوپ الکترونی به صورت کروی با سطحی زبر، شبیه کلاهی بافته شده با پرزهای ریز، است.
پزشکان واکسنها را به داروها ترجیح میدهند، زیرا از میزبان در برابر ارگانیسمهای مهاجم قبل از اینکه آسیبی را منجر شوند، محافظت میکنند. برای شرکتهای داروسازی، واکسنها بسیار کم جذابند. نه تنها سالها و صدها میلیون دلار صرف توسعه شده است، اگر این فرایند موفق شود -که اغلب نیست- کسب پول بیشتر سخت میشود. واکسنها معمولا یک بار تزریق میشوند، در حالی که داروها مدت طولانی مصرف میشوند. همچنین، مردم نمیخواهند پول زیادی به واکسنها بپردازند. Almond میگوید:
همه میخواهند هزینهی کمتری برای واکسن بدهند، زیرا آن را در زمان سلامتی دریافت میکنند. هیچکس نمیخواهد در زمان سلامتی چیزی بپردازد. اما وقتی بیمار شوند، هرچقدر که باشد پرداخته و کیف پولهایشان را خالی میکنند.
در این زمان، شاید بزرگترین مانع ما برای درمان سرماخوردگی، تجارت باشد. محققان دانشگاهها میتوانند فقط تا اینجا پیش روند؛ بیشترین اعطای تهسیلات از سازمانها از جمله UK Medical Research Council، حدود دو میلیون پوند است. با شرکتهای داروسازی مبادرت شده است تا توسعههای خود را فراتر از تصور کلی اولیه پیش ببرند.
موفقیتها کم بوده و شکستهای چشمگیری وجود داشته است. سال گذشته، سهام شرکت Novavax آمریکا بعد از شکست واکسن RSV، یکی از خانوادههای ویروسی دخیل در سرماخوردگی، در مراحل آخر آزمایشات بالینی، تا ۸۳ درصد نزول کرد. در حالی که RSV از رینوویروس کمتر رایج است، اما میتواند منجر به آسیبهای بزرگ و حتی مرگ در افراد دارای ایمنی ضعیف از جمله نوزادان و سالخوردگان شود. یک واکسن موثر در حدود یک میلیارد دلار برای Novavax فقط در آمریکا هزینه دارد.
بعد از خرج یک میلیارد دلار یا بیشتر برای توسعه، هزینههای تولید و توزیع قابل توجه است. نیاز به بازگشت به سرمایهگذاری اولیه است. Almond افزود:
اگر در پایان کار فروش نباشد، مطمئنا این کار را نمیتوانند انجام دهند. پول شرکت هدر میرود و اگر این اغلب اتفاق افتد، شرکت ورشکست خواهد شد. توطئهای وجود ندارد که بگوید: بیایید واکسینه نکنیم تا مردم بیمار شوند و ما هزینهی بیشتری مطالبه کنیم. این واقعا آسان نیست.
اگر واکسن از طریق آزمایشات بالینی تهیه شده و توسط تنظیمکنندگان تایید شود، ابتدا برای گروههای پرریسک مانند افراد مبتلا به آسم و COPD و شاید افراد سالخورده و سپس سایر افراد اعمال میشود. در زمانی که نسبت افراد واکسینه شده به مقدار بالا و شاخصی برسد، انتشار ویروس متوقف میشود، زیرا زنجیرهی عفونت از بین میرود؛ پدیدهای که ایمنی گروهی یا دسته جمعی نامیده میشود.
از جایی که ما امروزه هستیم، این رویداد هنوز هم بعید بهنظر میرسد: حدود ۸۰ درصد داروها که وارد آزمایشات بالینی میشوند، اینکه در موشها کارایی دارند به معنای داشتن کارایی در انسانها نیست.
مقالۀ مرتبط: شاید زمان خداحافظی با سرماخوردگی فرا رسیده باشد!