با توجه به تحقیقات جدید دانشگاه Binghamton، دانشگاه ایالتی نیویورک، زندگی در عرضهای جغرافیایی بالاتر، که در آن نور خورشید کمتر است، میتواند منجر به میزان بالاتری از شیوع اختلال وسواسی اجباری (OCD) شود.
Meredith Coles، استاد روانشناسی دانشگاه Binghamton، گفت: نتایج این پروژه هیجان انگیز است، زیرا آنها شواهد بیشتری را برای روش جدید تفکر دربارهی OCD ارائه میکنند. مخصوصا، آنها نشان میدهند که زندگی در مناطقی که نور خورشید بیشتر است، با میزان پایینتر OCD همراه است.
مقاله مرتبط: تغییرات مغزیِ مشابه در مغز کودکان مبتلا به بیماری اوتیسم، ADHD و OCD
Coles و تیم تحقیقاتیاش برای جمعآوری دادهها، مقالات بسیاری را که میزان شیوع OCD را در مکانهای خاص نشان میدهد، مطالعه کردند و سپس عرضهای جغرافیایی هر مکان را ثبت کردند.
افراد مبتلا به OCD معمولا اظهار میکنند که قادر به خوابیدن تا بعد از زمان مطلوبشان نیستند. اغلب اوقات، آنها بسیار دیر میخوابند تا خواب از دست رفته را جبران کنند. بنابراین تطبیق با یک الگوی خواب و بیداری معوق، ممکن است بر روی علائم آنها آثاری نامطلوب داشتهباشد.
Coles گفت:
این الگوی خواب و بیداری معوق، ممکن است باعث کاهش مواجهه با نور صبحگاهی شود، در نتیجه به طور بالقوه منجر به ناهماهنگی میان زیستشناسی داخلی ما و چرخهی روشنایی – تاریکی خارجی می شود. افرادی که در مناطقی با نور خورشید کمتر زندگی میکنند، ممکن است فرصتهای کمتری برای هماهنگی ساعت سیرکادین (شبانهروزی) داشتهباشند و منجر به افزایش علائم OCD شود.
طبق تحقیق جدید دانشگاه Binghamton، دانشگاه ایالتی نیویورک، زندگی در عرضهای بالاتر، که در آن نور خورشید کمتر است، میتواند منجر به میزان شیوع بیشتر اختلال وسواسی اجباری (OCD) شود.
مقاله مرتبط: تابش مکرر نور خورشید میتواند منجر به پیدایش ژن دورگه مسبب سرطان پوست شود
این ناهماهنگی در عرضهای جغرافیایی بالاتر شایعتر است (مناطقی که مواجهه با نور آفتاب کم است) و باعث میشود افرادی که در این مناطق زندگی میکنند،در معرض ریسک بالای ابتلا به OCD و یا تشدید علائم قرار بگیرند. این مناطق متعاقبا، میزان شیوع بالاتری از این اختلال را نسبت به مناطقی که در عرضهای پایینتر است، نشان میدهد.
در حالیکه اجرای برنامههای درمانی خاصی بر اساس این اطلاعات جدید بسیار زود است، مطالعات آینده در تلاش است تا انواع روشهای درمانی که اختلالات خواب و ریتم شبانهروزی را مورد هدف قرار میدهند، آزمایش کنند.
Coles گفت:
در ابتدا ما روابط میان زمانبندی خواب و علائم OCD را مکررا در طول زمان به منظور آغاز تفکر دربارهی روابط علیت بررسی میکنیم. سپس، ریتمهای شبانهروزی را با اندازهگیری سطوح ملاتونین و توسط افرادی که از ساعتهایی استفاده میکنند تا مدت فعالیت و استراحت آنها را پیگیری کند، به طور مستقیم اندازه میگیریم. در نهایت، ما تحقیقی را انجام میدهیم تا بتوانیم ارتباط میان زمانبندی خواب و OCD را بهتر درک کنیم.
علاوه بر این، تیم محققان امیدوار است که مطالعهی بیشتر دربارهی مواجهه با نور صبحگاهی، بتواند در پیشبرد توصیههای درمانی جدید که برای افراد مبتلا به OCD سودمند باشد، کمک کند.
مقاله “افزایش شیوع اختلال وسواسی اجباری با عرض جغرافیایی” در مجله اختلالات وسواسی-اجباری و اختلالهای مرتبط منتشر شد.