دانشمندان راز لبخند معمایی مونالیزا را با نقاشی دیگری از لئوناردو داوینچی که از همان تکنیک خاص استفاده شده است، کشف کردند. نقاشی لبخند مونالیزا قرن هاست که توجه مردم را به خود جلب کرده است. لبخند او بسیار گمراه کننده است، وقتی از یک زاویه به آن نگاه کنند، لبخند میزند ولی از روبه رو، لبهایش حالت بیروح دارد. در اصل، این یک تکنیک دیداری فریبنده است که در آن، ترکیب خاص و هوشمندانهی رنگها، خطای دید را تحریک میکند. امروزه مشخص شده که داوینچی قبلا در یکی از آثارش به نام La Bella Principessa همان تکنیک خطای دید را برای خلق لبخند معمایی استفاده کرده است.
La Bella Principessa
دختری که در نقاشی وجود دارد، بیانکا است، دختر نامشروع لودوویک اسفورز که در دههی ۱۴۹۰ بر میلان حکومت میکرد. پدرش در سال ۱۴۹۶ به افتخار جشن عروسی بیانکا با یک فرماندهی ارتش، دستور کشیدن نقاشی را داد. آن زمان بیانکا سیزده ساله بود. چهرهی بیانکا، تمام پیچیدگی و سختی شرایطاش را نشان میدهد. از فاصلهی دور، بیانکا گویی لبخند میزند ولی از نمای نزدیک، گوشهی لبهایش به سمت پایین شیب دارد که او را عبوس و غمگین نشان میدهد. لبخند بیانکا، همانند لبخند مونالیزا در میدان دید بیننده به آسانی قابل مشاهده است، در حالی که وقتی شخصی مستقیما به لبهایش نگاه کند، لبخند محو میشود. به محض محو شدن لبخند، بیننده سعی میکند تا دوباره آن را ببیند. نام این توهم دیداری، «لبخند دست نیافتنی» است. محققان، آلساندرو سورانزو و میشل نیوبِری از دانشگاه Sheffield Hallam در مورد این موضوع در ژورنال Vision Research مقالهای چاپ کردند.
لبخند دست نیافتنی
برای کشف حیلهی زیرکانهی داوینچی، سورانزو و نیوبری دست به آزمایشاتی زدند. آنان برای تحریک میدان دید محیطی، نقاشی را در فواصل مختلف به افراد نشان دادند. (ما اشیا را زمانی که در مرکز میدان دیدمان هستند، نسبت به حاشیههای تصویر، واضحتر میبینیم.) افراد شرکت کننده بر اساس مقیاسی از یک تا هفت، اظهار کردند که محتوای لبخند مونالیزا و بیانکا با تغییر فاصلهی دید، متفاوت است. در حالی که در نقاشی چهرهی یک دختر، اثر پیرو دل پولایو در سال ۱۴۷۰ که از تکنیک داوینچی استفاده نکرده است، فاصله هیچ نقشی در توهم دیداری ندارد. کپیهای این نقاشیها نیز همان نتیجه را در پی داشتند. برای اطمینان از این که این ابهام چگونه بدست آمده، محققان با مربع های سیاه رنگ، چشم، لب و یا هر دو را پوشاندند و سپس آنها را به افراد نشان دادند. هنگامی که لب با مربع سیاه پوشیده شده بود، ابهام تصویر از بین رفت، درنتیجه، تغییر احساسات نقاسی با تغییر فاصله، به قسمت لب و دهان مربوط است.
دهان این چهرهها به لطف تکنیک سفوماتو، تغییر حالت میدهد. در تکنیک سفوماتو، رنگها و سایهها با هم ترکیب میشوند تا گذار تدریجی بدون هیچ حاشیهی واضحی، بین آنها اتفاق افتد. در هر دو نقاشی لبخند مونالیزا و لبخند بیانکا، داوینچی از این تکنیک برای نقاشی دهان استفاده کرده است، به طوری که هیچ مرز مشخصی بین دهان و صورت وجود ندارد.
مقالهی مرتبط: چرا لبخند زدن باعث میشود مسن تر بنظر برسید؟!
وقتی بیننده به چشم نقاشی نگاه میکند، تکنیک سفوماتو، توهم دیداری ایجاد کرده و باعث میشود که گوشهی لبها به سمت بالا دیده شود، ولی هنگامی که به لبها نگاه میکند، گوشهی لبها به سمت پایین و حالت غمگین دارد. به همین دلیل وقتی به چشمان مونالیزا نگاه کنیم، او لبخند میزند! سورانزو در این مورد ، میگوید:
با توجه به تسلط داوینچی در این تکنیک، و استفادهی مکرر او از آن، کاملا قابل تصور است که ابهام این اثر، عمدی است. داوینچی در اثر قبلیاش به نام باکرهی صخرهها، که در سال ۱۴۸۳ کشیده شده است، از این تکنیک استفاده کرده، ولی هنوز اثبات نشده است.
بسیاری از طرفداران داوینچی از این تکنیک در نقاشیهایشان استفاده کردند، ولی نتیجهی مشابه را نگرفتند. سورانزو در مطالعات بعدیاش در نظر دارد تا برای فهم بهتر رازهای لبخند معمایی، آثار داوینچی را با طرفداراناش مقایسه کند.