“به چشمان من نگاه کن“. این عبارت، تصاویری از یک رواندرمانگر را که یک ساعت جیبی را در دست خود تکان میدهد، تداعی میکند. یا شاید شما Catherine Keener را در فیلم Get Out که به فنجان چای خود ضربه زده و مردی را ناخواسته به حالت هیپنوتیزم میفرستد، تجسم کنید. Irving Kirsch، مربی و مدیر برنامه مطالعات Placebo در دانشگاه علوم پزشکی هاروارد میگوید: “اسرار زیادی در رابطه با هیپنوتیزم وجود دارد که اکثر آنها از برنامههای رسانهای مانند فیلمهای علمی- تخیلی و داستانها سرچشمه میگیرد.”
Kirsch اذعان دارد ولی با کنار گذاشتن کلیشههای فرهنگ پاپ، هیپنوتیزم واقعی یک درمان فرعی برای شرایط مختلف از چاقی و درد پس از اعمال جراحی تا اضطراب و استرس است که به خوبی مطالعه شده و از مقبولیت کافی برخوردار است.
در مبحث کاهش وزن، برخی از مطالعات Kirsch نشان دادهاند افرادی که درمان رفتاری- شناختی (CBT) را بهمراه هیپنوتیزم دریافت کردهاند در مقایسه با افرادی که تنها تحت درمان رفتاری- شناختی قرار گرفتهاند، وزن بیشتری از دست میدهند. پس از چهار تا شش ماه، افرادی که CBT + هیپنوتیزم را دریافت کردهاند، بیش از ۲۰ پوند وزن از دست دادند درحالیکه افرادی که تنها CBT دریافت کردند، وزنی نزدیک به نصف مقدار مذکور را کاهش دادند. همچنین گروهی که هیپنوتیزم دریافت کردند وزن کاهش یافته خود را در دوره ۱۸ ماهه پس از درمان نیز حفظ کردند درحالیکه گروه CBT، مقداری وزن اضافه کردند.
جدا از یاری هیپنوتیزم در کاهش وزن، مطابق اظهارات Len Milling، شواهد مطالعاتی قابل توجهی نیز مبنی بر اینکه هیپنوتیزم میتواند به طور کارآمدی درد فیزیکی را کاهش دهد، وجود دارد. Len Milling، روانشناس بالینی و استاد روانشناسی در دانشگاه Hartford است.
یکی از مطالعات ریویو Milling نشان داد هیپنوتیزم میتواند کودکان را در برطرف کردن درد پس از اعمال جراحی یا درد مرتبط با دیگر پروسههای درمانی، یاری کند. مطالعه دیگر وی نیز نشان داد هیپنوتیزم میتواند در برخی شرایط مانند درد مرتبط با بارداری و زایمان در مقایسه با پروتکلهای درمانی مانند داروها و بیحسی نخاعی، بهتر عمل کند.
دکتر David Spiegel، متخصص هیپنوتیزم و استاد روان پزشکی و علوم رفتاری در دانشگاه علوم پزشکی استنفورد میافزاید: “هیپنوتیزم در ترک مصرف سیگار بسیاری یاری رسان است. “نزدیک به ۲۵ درصد افرادی که تحت نظر من به یکباره مصرف سیگار را قطع میکنند، سیگار را به مدت دو سال مصرف نمیکنند.” یک مطالعه بر روی ۲۸۶ فرد سیگاری در سال ۲۰۰۷ نشان داد ۲۰ درصد افرادی که هیپنوتیزم دریافت کردند در مقایسه با ۱۴ درصد افرادی که مشاوره رفتاری استاندارد دریافت کردند، قادر به ترک بودند. حتی مزایای قطع مصرف سیگار در افرادی با سابقه افسردگی، بسیار قابل توجه بود که نشان دهنده توانایی مثبت دیگر هیپنوتیزم است.
بیشتر بخوانید:
- هیپنوتیزم: چه تغییری در مغز رخ میدهد؟
- هیپنوتیزم، ناظر پنهان کیست؟
- آیا یادگیری در طی خواب امکان پذیر است؟
مطابق اظهارات Spiegel، هیپنوتیزم همچنین میتواند در درمان استرس، اضطراب و PTSD، “بسیار یاریرسان” باشد. مطالعات نشان دادهاست حتی هیپنوتیزم میتواند عملکرد ایمنی فرد را نیز به طریقی که باعث تعدیل استرس و کاهش استعداد ابتلا به عفونتهای ویروسی شود، تغییر دهد.
ولی هیپنوتیزم دقیقا چه چیزی در بر دارد، و چگونه باعث بروز این منافع میشود؟ اینجا موقعیتی است که شرایط به مقدار اندکی ناواضح میشود. Milling میگوید: “اگر شما از ده متخصص هیپنوتیزم نحوه کار هیپنوتیزم را بپرسید، به احتمال قوی ۱۰ توضیح متفاوت خواهید شنید.”
تقریبا همه افراد این حیطه با این مورد که هیپنوتیزم شامل دو مرحله “القا” و “تلقین” است، موافق هستند. Milling میگوید:
طی مرحله القا، معمولا به فرد گفته میشود تا در حالت آرامش قرار گیرد، فکر خود را متمرکز ساخته و وی در حال رفتن به هیپنوتیزم است.
این مرحله در همه جا میتواند از چند ثانیه تا ده دقیقه یا بیشتر زمان ببرد، و هدف القا، آرام کردن ذهن و متمرکز ساختن فرد به صدا و راهنمایی درمانگر یا مشاور است.
فاز “تلقین” شامل صحبت کردن با فرد هیپنوتیزم شده در خلال رخدادهای فرضی و سناریوهایی است که به قصد یاری وی در یافتن یا مقابله با رفتارها و احساسات بیبهره پدید میآیند. Milling میگوید این روند، شبیه به پرسیدن مطالبی است که یک روانشناس در خلال یک جلسه روان درمانی ممکن است مطرح کند. اساسا، این روند بر بیمار و چالشهای منحصربفرد وی بستگی دارد.
در برخی جهات، هیپنوتیزم میتواند با مدیتیشن هدایت شده یا ذهن آگاهی (mindfulness) مقایسه شود؛ هدف، کنار گذاشتن قضاوتهای طبیعی و واکنشهای حسی و وارد شدن به یک حالت عمیقتر از تمرکز و پذیرش است. هم Milling و هم Spiegel، حالت هیپنوتیزم شده را با از دست دادن خود در یک کتاب یا فیلم مقایسه میکنند –زمانهایی که دنیای خارج ناپدید شده و ذهن فرد کاملا در چیزی که خوانده یا تماشا کردهاست، غرق میشود. مطالعهای همچنین از هیپنوتیزم بعنوان “از بین رفتنِ” موقتیِ خود (ایگو) یاد میکنند.
Spiegel اذعان دارد: “درحالیکه اکثر افراد، ترسِ از دست دادن کنترل در هیپنوتیزم را دارند، حقیقتا وسیلهای برای ارتقای کنترل ذهن- بدن است.” بجای اجازه دادن به بروز حالتهای بیبهره مانند درد، اضطراب یا دیگر شرایط، هیپنوتیزم افراد را در اعمال کنترل بیشتر بر تفکرات و ادراک خود، یاری میکند.
هیپنوتیزم این عمل را چگونه انجام میدهد؟ مطالعه Spiegel نشان دادهاست هیپنوتیزم بر نقاط متعددی از مغز از جمله مناطق مرتبط با ادراک درد و تنظیم، عمل میکند. همچنین نشان داده شدهاست هیپنوتیزم برخی از مناطق مغز را که در پردازش حسی و پاسخ عاطفی دخیل هستند، آرام میکند.
با این حال، مباحثه زیادی بر نحوه عملکرد هیپنوتیزم وجود دارد. Milling میگوید:
در اصل، فروید این نظریه را مطرح ساخت که هیپنوتیزم، سد میان آگاه و ناخودآگاه را ضعیف میسازد. که این نظریه به طرز وسیعی رد شدهاست. درحالیکه برخی، قدرت هیپنوتیزم را به اثر پلاسبو نسبت میدهند، تئوری دیگر این است که “هیپنوتیزم باعث ورود افراد به یک حالت تفییر یافتهی آگاهی میشود؛ این حالت پاسخ دادن آنها را به تلقینهای هیپنوتیک، افزایش میدهد.” زمانیکه در مورد “حالتهای تغییر یافتهی آگاهی” صحبت میکنیم، کمی ترسناک بنظر میآید، ولی هیچ از دست رفتن آگاهی یا فراموشی وجود ندارد.
هیچ یک از افراد بطور مساوی از هیپنوتیزم بهرهمند نمیشوند. Milling میگوید نزدیک به ۲۰ درصد افراد یک “پاسخ بزرگ” به آن نشان میدهند، در حالیکه درصد برابری از افراد در کل به آن پاسخ نشان نمیدهند. ۵۰ تا ۶۰ درصد باقیمانده نیز در میان این دو حالت قرار میگیرند. Spiegel میگوید “کودکان، بیشتر میتوانند به هیپنوتیزم پاسخ نشان دهند.”
Kirsch میگوید “ولی حتی افرادی که امتیاز پایینی در ارزیابی تاثیر هیپنوتیزم کسب میکنند، میتوانند هنوز از آن بهره ببرند.” او همچنین میافزاید نگاه کردن به هیپنوتیزم بعنوان یک مکمل در کنار دیگر درمانها، مهم است –موردی که تنها در کنار CBT، روان درمانی و دیگر روشهای درمانی آزمایش شدهاست.
Milling بر این نکته تاکید دارد. او افرادی را که تنها از هیپنوتیزم آگاهی دارند، با نجارهایی که تنها نحوه استفاده از یک ابزار را میدانند، مقایسه میکند. وی میگوید: “یک نجار کارگشا، بسیار بیشتر از نحوه استفاده یک اره آگاهی دارد. بدنبال روانشناسان، روان درمانها و فعالان اجتماعی بالینی مجاز که در کنار هیپنوتیزم واقعی در طیفی از تکنیکهای روان درمانی، آموزش یافتهاند، باشید.” (یکی از مزایای ملاقات با یک متخصص بالینی مجاز نسبت به ملاقات با فردی که تنها در هیپنوتیزم تخصص دارد، این است که درمان، بیشتر توسط بیمه پوشش داده میشود.)
نهایتا، انتظار دریافت پاسخ از هیپنوتیزم پس از یک جلسه را نداشته باشید. Milling میگوید: “با اینکه شلیک یک گلوله کارساز است، عموما، یک جلسه منفرد درمانی که شامل هیپنوتیزم است، موثر واقع نمیشود.”