طبق نتایج تحقیقات جدید، تعداد مبتلایان به افسردگی در بیمارستان‌های روان پزشکی، بلافاصله بعد از بازگشت از ساعت تغییر یافته (Daylight Saving Time) به ساعت استاندارد، افزایش می‌یابد.
توجه: Daylight Saving Time یا DST به تغییر ساعت تابستانی معروف است که معمولاً در ابتدای بهار هر سال اجرا می‌شود و در پاییز نیز زمان به حالت عادی بازگردانده می‌شود.
Henrik Nordbrandt – شاعر دانمارکی – درباره‌ی ماهی که قرار است وارد آن شویم چنین یادداشت دلسردکننده‌ای نوشته است [این مقاله در ماه اکتبر منتشر شده است]:
“The year has 16 months: November, December, January, February, March, April, May, June, July, August, September, October, November, November, November, November,”
«سال، ۱۶ ماه دارد: نوامبر، دسامبر، ژانویه، فوریه، مارس، آوریل، می، ژوئن، ژوئیه، اوت، سپتامبر، اکتبر، نوامبر، نوامبر، نوامبر، نوامبر.»
Nordbrandt تنها کسی نیست که از بودن در ماه نوامبر عذاب می‌کشد. یک مطالعه که به تازگی انتشار یافته ثبت کرده است که در بیمارستان‌های روان پزشکی دانمارک، تعداد افرادی که مبتلا به افسردگی تشخیص داده می‌شوند، بلافاصله بعد از بازگشت از DST به ساعت استاندارد، افزایش می‌یابد. به طور خاص، بر اساس رشد تعداد تشخیص‌ها تا زمان تغییر ساعت، در طی ماهِ بعد از تغییر به ساعت استاندارد، تعداد افرادی که مبتلا به افسردگی تشخیص داده می‌شوند تقریباً ۸ درصد بالاتر از میزان مورد انتظار است.
این مطالعه، بر پایه‌ی تحلیل ۱۸۵۴۱۹ مورد تشخیص افسردگی ثبت شده در دفتر ثبت مرکزی تحقیقات روانپزشکی بین سال‌های ۱۹۹۵ و ۲۰۱۲ است.
به عقیده‌ی Søren D. Østergaard – استادیار بیمارستان دانشگاه Aarhus در Risskov، که عضوی از دپارتمان پزشکی بالینی در دانشگاه Aarhus است – افزایش نرخ افسردگی بیش از آن چیزی است که بشود آن را خود به خودی دانست.
بیشتر بخوانید:
- ۷ راه برای آن که بعد از افسردگی احساس شادمانی کنیم!
- تغییرات ساعت تابستانی چه تأثیری روی سلامتی دارد؟
Søren D. Østergaard یکی از پنج محققی است که این مطالعه را انجام داده‌اند. این مطالعه، نتیجه‌ی همکاری بین دپارتمان‌های روانپزشکی و علوم سیاسی در دانشگاه‌های Aarhus، Copenhagen و Stanford است.
Søren D. Østergaard:
«ما نسبتاً مطمئنیم که این تغییر از DST به ساعت استاندارد است که موجب افزایش تعداد تشخیص‌های افسردگی می‌شود نه عواملی مثل تغییر طول روز یا آب و هوای بد. در حقیقت، ما این پدیه‌ها را در تجزیه تحلیل هایمان درنظر گرفته‌ایم.»
وی همچنین اشاره می‌کند که اگرچه مطالعه براساس آنالیز افسردگیِ نسبتاً شدید تشخیص داده شده در بیمارستان‌های روانپزشکی است، دلیلی ندارد معتقد باشیم که تغییر ساعت تنها بر میزان میل به ایجاد انواع شدیدی از افسردگی اثر می‌کند.
Søren D. Østergaard:
«ما انتظار داریم تمامی طیف شدت بیماری تحت تأثیر تغییر از DST به ساعت استاندارد واقع شود و چون افسردگی یک بیماری با شیوع بالا می‌باشد، افزایش ۸ درصدی، برابر با موارد زیادی از بیماری خواهد بود.»
این مطالعه، مکانیسم اساسی شروع افزایش قابل توجه بیماری را مشخص نمی‌کند، بلکه محققان به برخی علل ممکن اشاره می‌کنند. در دانمارک، تغییر از DST به ساعت استاندارد به میزان «یک» ساعت (از بعد از ظهر بین ساعت ۱۷:۰۰تا ۱۸:۰۰، به صبح بین ساعت ۷:۰۰ تا ۸:۰۰) می‌باشد.
Søren D. Østergaard توضیح می‌دهد:
«ما احتمالاً از روشنیِ روز بین ساعت هفت و هشت سود کمتری ببریم چون در این ساعات بیشترمان در حمام هستیم، صبحانه می‌خوریم یا داخل اتومبیل و اتوبوس، در راه کار یا مدرسه هستیم. وقتی بعد از ظهر به خانه می‌رسیم و وقت فراغت داریم، زمانی است که هوا تاریک شده است؛ به علاوه، انتقال به زمان استاندارد احتمال دارد با اثر فیزیولوژیک منفی‌ای مرتبط باشد، به طوری که به وضوح فرارسیدن روزهای طولانی، تاریک و سرد را نشان می‌دهد.»
چرا نتایج این مطالعه اهمیت دارند؟
محقق دانشگاه Søren D. Østergaard- Arhus – شک ندارد که:
«نتایج ما باید موجب افزایش آگاهی از ایجاد افسردگی در هفته‌های بعد از بازگشت به زمان استاندارد شود. این امر، به ویژه برای افراد دارای زمینه‌ی افسردگی صادق می‌باشد (درست به اندازه‌ی بستگانشان). به علاوه، متخصصان مراقبت بهداشتی که افسردگی را تشخیص داده و درمان می‌کنند، باید نتایج ما را نیز مورد توجه قرار دهند.»
