تحقیقات جدید حاکی از ارتباط بین یبوست و بیماریهای کلیوی میباشد. در یک مطالعه، محققان پرونده سلامت بیش از ۳.۵ میلیون جانباز آمریکایی را که یبوست داشته یا بیش از ۷ سال داروهای مسهل استفاده کرده بودند، مورد مطالعه قرار دادند. مشاهده شد که افراد مبتلا به یبوست بیشتر در معرض بیماریهای مزمن کلیوی و نارسایی کلیوی قرار داشته و هرچه شدت یبوست بیشتر باشد، خطر این بیماریها نیز بیشتر است.
دکتر Csaba Pal Kovesdy، رییس مرکز نفرولوژی مرکز پزشکی VA ممفیس و یکی از نویسندگان این مطالعه، بیان می کند:
نتایج تحقیق ما را شگفت زده نکرد.
مطالعات قبلی نشان دهنده ارتباط یبوست و سیستم قلبی-عروقی بوده و محققان حدس میزدند که یبوست از طریق همین مکانیسم و با اثر بر سیستم قلبی-عروقی تاثیراتی منفی بر سیستم کلیوی خواهد داشت.
کلید این ارتباط احتمالا مربوط به باکتریهای روده میباشد. دکتر Kovesdy بیان میکند:
یبوست میتواند نشانه تغییر میکروبیوم روده باشد. تغییرات جامعه میکروبهای روده با تغییرات گسترده متابولیک از جمله افزایش التهاب ارتباط دارد.
اگرچه محققان اطلاع دقیقی از مکانیسم ارتباطی یبوست و بیماریهای کلیوی ندارند؛ اما حدس آنها این است که تغییر در باکتریهای روده میتواند منجر به یبوست و به نوبه خود حرکت کند مواد در دستگاه گوارش شود و این کندی حزکت میتواند باعث التهاب مزمن و بیماریهای کلیوی شود.
یبوست ۳۰ درصد از کل جمعیت را در دورهای از زندگی گرفتار میکند و طبق نوشته محققان این تحقیق در مجله جامعه نفرولوژی آمریکا در ۱۰ نوامبر ۲۰۱۶، یکی از شایع ترین مشکلات در مراکز مراقبتهای اولیه بوده و میزان ابتلا در زنان و افراد مسن به مراتب بالاتر است.
یبوست میتواند خود عامل بیماریهای کلیوی باشد یا نشانه فاکتورهایی باشد که باعث این بیماریها میشوند. طبق گفته محققان، تحقیقات بیشتری نیاز است تا مشخص شود آیا درمان یبوست میتواند از بیماریهای کلیوی پیشگیری کند یا خیر؟
این یافتهها میتواند پیامدهای بالینی داشته باشد. برای مثال: پزشکان ممکن است برای درمان یبوست از روشهای دیگری غیر از داروهای مسهل استفاده کنند؛ مانند پروبیوتیک ها یا رژیم غذایی غنی از فیبر که در این صورت این احتمال وجود دارد که مشخص شود دهیدراسیون ناشی از داروهای مسهل باعث ایجاد ارتباط میان بیماریهای کلیوی و یبوست میشود.
محققان اشاره کردند که در مطالعه آنها محدودیت هایی وجود داشته است. از جمله اینکه شرکت کنندگان عمدتا (۹۳.۲ درصد) مرد بوده ومتوسط سن آنها ۶۰ سال بوده است. بنابراین هنوز نمی توان گفت اثرات مشابه در جمعیتهای دیگر وجود خواد داشت یا خیر. پس این مطالعه کافی نبوده و باید مطالعات بیشتری در این زمینه با هدف مشخص کردن مکانیسم دقیق انجام شود.