برای همه، خون، عرق و اشکهایی که برای طراحی داروهای جدید به کار میروند، یکی از قدرتمندترین سلاحها در برابر بیماریهای ساکن در بدن هستند. ما فقط به ابزارهای درستی برای رها کردن آنها نیازداریم.
با گذشت میلیونها سال از تکامل، سیستم ایمنی بدن ما با ذکاوت برای محافظت در برابر مهاجمان خارجی مثل باکتریها و ویروسها یا تغییرات مضری در خود سلولهای بدن، مثل سرطان، عمل تصفیه را انجام میدهد. سیستم ایمنی شریک نهایی در مبارزه با بیماریهاست؛ چون خطوط زیادی برای دفاع دارد که فراوان اند و حافظه نیز دارند. واکسنها –احتمالاً قابلتغییرترین موفقیت در تاریخ پزشکی- دقیقاً به خاطر همین حافظه مؤثر هستند. با آموزش سیستم ایمنی به منظور شناسایی پروتئینهای خارجی (آنتیژنها) که در پاتوژنها یافت میشوند، دانشمندان بیماریهایی مثل سرخک، فلجاطفال و آبله را به زانو درآوردند.
شاید ما اکنون در موقعیتی هستیم که باید از این تکنیک به طور مؤثری برای مبارزه در برابر سرطان استفاده کنیم. با این که مفهوم واکسن سرطان چیز جدیدی نیست، نسل جدیدی از واکسنهای شخصیسازیشدهی سرطان میتواند به موفقیت بیانجامد، درحالی که تلاشهای قبلی با شکست مواجه شد.
چالش واکسنهای سرطان –و دلیلی که تاریخچهی آن با سرآغازهای بسیار اشتباهی همراه بوده- این است که سلولهای سرطانی بسیار شبیه سلولهای سالم انسانی هستند. پروتئینهای سرطانی تغییرات اندکی دارند، عموماً برخاسته از جهشهای انباشتهشده هنگام رشد تومور. با این حال در برخی از انواع سرطانها میتوان چندین هزار از این جهشها را مشاهده کرد، در موارد دیگر این عدد میتواند به زیر ده برسد.
دانشمندان سالهای قبل تشخیص جهشهای خاص سرطانی را از طرف سیستم ایمنی بدیهی شمردند ولی به تازگی گسترهای که این جهشها پاسخ ایمنی را شکل میدهند کاملاً شناخته شده است. این جهشها برای هر یک از سرطانها منحصربهفرد بوده و به شکلی تاریخی شناسایی آنها مشکل بوده است. خوشبختانه بهبود سریع در توالییابی ژنومیک و علوم کامپیوتری دانشمندان را به نقطهای رسانده که آزمایشگاهها اکنون قادر به شناسایی و توصیف این جهشهای سرطانی (نئوآنتیژنها) در نمونههای توموری هر فرد میباشند.
کار با توالییابی ژنوم بیمار و شناسایی جهشهای برای پیشبینی نئوآنتیژنها شروع میشود. با اطلاعات بدست آمده واکسنهای جدید و منحصربهفردی ساخته میشود. با قرار دادن سیستم ایمنی ایمنی در معرض واکسن، به بدن آموزش داده میشود که به کدام سلولها (سازندهی نئوآنتیژنها) حمله کند.
با این حال برای درمانهای کلینیکی که هماکنون آغاز شده دیگر روشها نیز باید حضور داشته باشند. به عنوان مثال دیگر روشهای ایمونوتراپی؛ چرا که حتی با وجود شناسایی کامل سلولهای سرطانی از طرف سیستم ایمنی، باز هم این سلولهای راه گریز دارند. آنها میتوانند با تولید پروتئینهایی به نام “نقاط وارسی ایمنی” از حملهی سلولهای T جلوگیری کنند.
مهارکنندههای پروتئینهای نقاط وارسی ایمنی که برای مقابله با این پروتئینها ساخته شدهاند نیز فقط در افرادی جواب میدهند که خود سیستم قبلاً سرطان را شناسایی کرده باشد که این تعداد از ۳۰% بیماران بالاتر نمیرود. شاید راهحل، استفادهی همزمان از واکسنها و مهارکنندههای نقاط وارسی ایمنی باشد.
طبیعیت این واکسنهای میتواند متفاوت باشد ولی یک استراتژی امیدوارکننده وجود دارد که از mRNA استفاده میکند. این واکسنها که بر اساس mRNAها ساخته شدهاند میتواند چندین نئوآنتیژن را کد کرده و پس از تزریق توسط سلولهای ویژهی ایمنی (سلولهای دندریتیک) به نئوآنتیژنها ترجمه شوند. این کار باعث به وجود آمدن سلولهای T به منظور شناسایی نئوآنتیژنها خواهد شد. این سلولها ضربهی نهایی را به سلولهای سرطانی خواهند زد. این RNAها نه تنها به ژنوم آسیب نمیزنند بلکه ذاتی و ماندگار نیز هستند که یکی از اصلهای حیاتی برای مؤثر بودن واکسن میباشد.
کل پروسه، از توالییابی ژنوم در نمونههای توموری بیمار تا ساخت واکسنهایی بر پایهی RNA میتواند طی چند هفته تکمیل شود. تکامل ابزاری باورنکردنی برای مقابله با بیماریها به شکل سیستم ایمنی به ما داده است. با به کار بستن این ابزار، دانشمندان توان بالقوهای برای باور به عصر جدیدی از درمان سرطان پیدا کردهاند.