روانشناسان دریافتند تعصبات جنسی برای مردان مضر است. لحظهای را به درک این خبر شوکهکننده اختصاص دهید: داشتن نگرش و اعتقادات به منظور سرکوب بیش از نیمی از جمعیت جهان برای خود صاحبان این اعتقادات مضر است.
بیایید به ادامه بحث بپردازیم.
در سه دهه اخیر دانشمندان علوم اجتماعی به بررسی مفاهیم ناسالم مردانگی پرداختند و تمرکز خود را بر ویژگیهای سنتی مردانه که نه تنها از جانب زنان بلکه از سوی مردان و دیگر بافتهای اجتماعی زیانبار شناخته میشود، معطوف ساختند. دانشمندان در صدد اهریمنی جلوه دادن مرد و مردانگی نیستند بلکه به دنبال برجستهتر کردن ویژگیهایی هستند که همچون تسلط، رقابت طلبی و خودکفایی مطابق با الگوهای سنتی مردانگی ست و میتواند برای مردان و اطرافیان آنان مضر باشد. در متاآنالیز ۷۸ بررسی که شامل ۱۹۴۵۳ شرکتکننده بود، محققین دانشگاه Indiana در Bloomingston و دانشگاه فنی Nanyang در سنگاپور در یافتند که تواضع بین تعدادی از هنجارهای منفی مردانه و پیامدهای سلامت روان یافت میشود. این هنجارهای اجتماعی مردانه شامل میل به برنده شدن، نیاز به کنترل احساسات، ریسکپذیری، خشونت، تسلط، بیقیدی جنسی، خودکفایی، اهمیت دادن به شغل خود، تسلط بر زنان، تحقیر همجنسبازان و مقام طلبی ست. محققین بر این باورند سه هنجار زیر بیشترین تاثیر منفی را بر سلامت روان مردان دارد:
-
خودکفایی
-
پیروی از بیقیدی جنسی
-
تسلط بر زنان
نتایج این تحقیقات اصلا شگفتآور نبود، این چیزی ست که در طول ۲۰ سال تحقیق ثابت شده است. پس چه چیزی مسئول تاثیرات هر یک از این سه هنجار است؟ خودکفایی در جهانی که به صورت روزافزون در حال تحت تاثیر قرار دادن وابستگی و ارتباطات بین مردم است، منقضی شده است و همچنین هنجار خودکفایی اصلا مطلوب نیست؛ گاهی لازم است به دیگران تکیه کنیم. دو مورد دیگر، بیقیدی جنسی و تسلط بر زنان، تنها مربوط به مردانگی نیست بلکه همبستگی زیادی با تعصبات جنسیتی دارد. چیزی که در حال حاضر هر یک از این هنجارها را به طور خاص مضر میسازد این است که در طول زمان گرایشهای اجتماعی نسبت آنها تغییر یافته و آنها را غیرقابل قبول ساخته است. شاید ۳۰ سال قبل شما میتوانستید هر طور که بخواهید متعصبانه رفتار کنید و هر چه میخواهید بگویید و هیچ اتفاقی نمیافتاد و مردم در سکوت رنج میکشیدند و دم برنمیآوردند اما اوضاع بسیار تغییر یافته است.
لازم است به هنگام پرداختن به این موضوع متذکر شویم که در واقعیت اکثر افراد وجود این ویژگی ها را نشانه مرد بودن میدانند. بسیاری معتقدند که این صفات ریشه در طبیعت ما داشته و برای تکامل گونه انسان نقش حیاتی دارند. دیدن نمونههایی از علاقه به خودکفایی سخت نیست به عنوان مثال؛ قوی بودن در برابر شرایط سخت زندگی بدون نیاز به کمک؛ همانطور که پیش از این هم عنوان شد تاکید بسیار به خودکفایی، کمک خواستن به هنگام سختی و بحران را برای مردان سخت میکند؛ چنین وضعی تاثیر مخربی بر سلامت روان مردان دارد به خصوص اگر آنان باور داشته باشند انجام هر عملی خارج از این چارچوب از مردانگی آنان میکاهد. با توجه به آنچه بیان کردیم در چنین حالتی سکوت و عدم اعتراض تنها انتخاب قابل قبول است.
تمایلات این چنینی نشان دهنده مشکلات این هنجارها ست:
مردم تصور میکنند، حتی اگر درست نباشد، در صورت عمل خارج از این چارچوب تحقیر خواهند شد. تفاوت فاحشی بین تصور افراد از اعتقادات واعمال دیگران و آنچه که آنها در حقیقت به آن معتقدند و عمل میکنند وجود دارد. افراد گمان میکنند در صورت عدم پیروی از هنجارهای جنسی موجود در جامعه، از مردانگی آنها در نظر دیگران کاسته خواهد شد و مسخره است که بسیاری از مردان چنین احساسی دارند؛ بنابراین آنان از شکستن این هنجارها واهمه خواهند داشت. اما لازم نیست اوضاع به همین شکل باقی بماند. در دنیایی که در حال توسعه ارتباطات است و افراد به عقاید بسیاری به غیر از عقاید ناچیز قبل خود دسترسی دارند، موقعیتهای مطلوب بسیاری برای توسعه آگاهی فرهنگی افراد وجود دارد.
در نهایت، این تحقیق حرف اول و آخر را در زمینه مفاهیم مردانگی نمیزند. بسیاری دیگر در این ارتباط نوشتهاند و خواهند نوشت. تنها به دلیل آن که این هنجارها ادامه خواهند یافت به معنی اجتنابناپذیر بودن آنها نیست. آنچه لازم است تا از شما یک مرد بسازد در طول تاریخ بسیار تغییر یافته است؛ هویت مردانه حتی میتواند برای یک فرد در طول عمر خود تکامل یابد.
تنها به این دلیل که تاکنون همواره به شیوه خاصی رفتار کردهاید بدین معنا نیست که هیچ انتخاب دیگری ندارید!
این مقاله طبق نظرات Y. Joel Wong از دانشگاه Indiana در مصاحبه با Popular Science تنظیم و تدوین شده است.