همهی ما انسانهایی را میشناسیم که با وجود آنکه باهوش هستند دست به کارهای احمقانه میزنند. باهوش و تیزهوش بودن به چه معناست؟ کاربرد روزانهی ما از این لغت به معنای فردی داناست، که تصمیمات خردمندانهای میگیرد. اما این تفسیر با شیوه سنجش سنتی هوش مغایرت دارد. معمولترین روش سنجش هوش، تعیین ضریب هوشی یا همان آی کیو (IQ) ست. ایین آزمون شامل پازلهای متحرک، مسئلههای ریاضی، تشخیص الگو، سوالات شفاهی و بررسیهای مشاهدهای است. مزایای باهوش بودن غیرقابل انکار است؛ در مدرسه، کار و جامعه موفق هستند؛ با این وجود مزایای شمرده شده برای هوش بالا نمیتواند دیگر جنبههای زندگی همچون سلامتی را پیشبینی کند. شاید خیال میکنید موفق بودن در مدرسه و کار موجب رضایت فرد میشود، اما تحقیقات آماری بسیاری نتوانستهاند ارتباطی میان ضریب هوشی و رضایت از زندگی و طول عمر بیابند. Grossman و همکارانش بر این عقیده هستند که آزمونهای هوش نمیتواند توانایی تصمیمگیری و برقراری ارتباط در جهان واقعی را بسنجد به عبارت دیگر دلیل انجام کارهای احمقانه از جانب آنها را مشخص نمیکند. توانایی داشتن تفکر نقاداته ضامن آسایش و طولعمر است. بنابراین نباید این دو واژه غیر هم معنا یعنی باهوش بودن و داشتن تفکر نقادانه را با یکدیگر برابر دانست. تفکر نقادانه مجموعهای از تواناییهای شناختی ست که در داشتن تفکری منطقی مطابق با الگوی وابسته به هدف کمککننده بوده و توانایی بهره بردن از این مهارت در شرایط مناسب است. متفکران منتقد در واقع شکاکان مهربانی هستند که برای پشتیبانی از اعتقادات و دنبالروی از آنها نیاز به ادله و شواهد دارند. تفکر نقادانه به معنای کنار زدن تمامی تعصبات همچون تعصبات ادراکیست. طبق مطالعات متعدد انجام شده در ایالت متحده آمریکا و دیگر کشورها محققین به این نتیجه رسیدند، آنان که از این نوع طرز تفکر بهره میبرند با اتفاقات ناخوشایند کمتری برخورد خواهند داشت، به عبارت دیگر تفکر نقادانه پیشبینی کننده بسیاری از اتفاقات روزمره خواهد بود. آنان از مردم خواستند تا فهرستی از اتفاقات روزمرهی زندگیشان را تهیه کرده و همچنین به ارزیابی تفکر منطقی (هالپن) پاسخ دهند؛ این آزمون به ارزیابی ۵ بخش مرتبط با مهارت داشتن تفکر منطقی شامل؛ استدلال کلامی، تجزیه و تحلیل استدلال، آزمون فرضیه، احتمالات و تردیدها، تصمیمگیری و حل مشکلات میپردازد. فهرست اتفاقات ناخوشایند نشانگر بخشهای مختلفی از زندگی همچون تحصیلات، سلامتی، قانون، شخصی، مالی و غیره است. مکررا دانشمندان به این نتیجه دست یافتند؛ آنان که از تفکری منطقی بهره میبرند، با اتفاقات ناخوشایند کمتری دست و پنجه نرم خواهند کرد. به دلیل آنکه این نوع از تفکر قابل یادگیری و بهبود است نتایج این تحقیقات از ارزش بالایی برخوردار هستند.
مقالهی مرتبط: ۷ نشانۀ جالب باهوش بودن
بهتر است باهوش باشیم یا منطقی؟
در بررسی اخیر، محققین منطق و هوش را در مقابل هم قرار دادند و به این نتیجه دست یافتند که هم افراد باهوش و هم متفکران منطقی برخورد کمتری با اتفاقات ناخوشایند دارند، اما در قیاس با یکدیگر متفکران در این ارتباط بهتر عمل میکنند. هوش و باهوش شدن موضوعات محبوبی بوده و توجه بسیاری را به خود اختصاص دادهاند. اما اکنون وقت آن است که به تفکر منطقی فرصت بیشتری دهیم. به علاوه، بهبود هوش دشوار بوده و تا حد زیادی به ژنتیک فرد وابسته است. با این وجود تفکر منطقی به کمک تمرین قابل بهبود است و در طول زمان پایدار خواهند بود. هر کس که این مهارت خود را بهبود بخشد در واقع عاقلانهترین کار را انجام داده است.
مقاله مرتبط: فراموشی میتواند شما را باهوشتر کند!