بخش بزرگی از تحقیقات انجام شده روی میکروبیوم طبیعی بدن، بر باکتریهای رودهی بزرگ تمرکز کرده و تعداد مطالعات روی بخشهای فوقانی لولهی گوارشی (گاسترواینتستینال) نسبت به بقیه خیلی کم است. یکی از همین مطالعات روی بخشهای فوقانی نشان داده است چگونه رژیم غذایی پرکالری غربی میتواند رشد و تکثیر میکروبهای موردنیاز برای هضم و جذب غذاهای چرب را افزایش دهد.
مطالعات نشان دادهاند باکتریهای موجود در رودهی کوچک میتوانند در پاسخ به مصرف غذاهاب چرب، در مدت ۲۴ تا ۴۸ ساعت چند برابر شوند. این یافتهها نشان میدهند میکروبها احتمالا در رودهی کوچک، تولید و ترشح آنزیمهای گوارشی را انجام میدهند. این آنزیمهای گوارشی چربی موجود در غذاها را شکسته و به جذب سریع غذاهای چرب میانجامند. تا اینجا میدانیم که این میکروبها ترکیبات زیستی فعال آزاد میکنند. چنین ترکیباتی سلولهای جذبکننده در روده را تحریک میکنند تا چربیها را برای جذب، بستهبندی و منتقل کند. در دراز مدت، حضور مستمر این میکروبها و نیز این ترکیبات، به چاقی و اضافهوزن میانجامد.
دکتر Eugene B. Chang، پروفسور دانشگاه پزشکی Chicago میگوید:
این باکتریها در واقع بخشی از یک مجموعه و یک سری اتفاقات هستند که به جذب کارآمدتر چربیها منجر میشود. تحقیقات کمی روی میکروبیوم رودهی کوچک انجام شده است اما باید بدانیم رودهی کوچک جاییست که اکثر ویتامینها و میکرومغذیهای دیگر هضم و جذب میشوند.
وی دربارهی این تحقیق افزوده است که این مطالعه، جزو اولین مطالعاتی است که نشان میدهد میکروبهای خاصی در رودهی کوچک، بطور مستقیم، هضم و جذب لیپیدها را تنظیم میکنند.
این یافته میتواند در بخش کلینیکال، نتایج زیادی بدنبال داشته باشد، خصوصا در درمان چاقی یا بیماریهای قلبی-عروقی.
اهداف این مطالعه در یازدهم ماه آوریل ۲۰۱۸ در ژورنال Cell Host and Microbe منتشر شده است. از جمله اهداف این مطالعه این بود که مشخص کنند اگر میکروبها بر هضم و جذب چربیها تاثیرگذارند، دقیقا چه باکتریهایی این کار را انجام میدهند. علاوه بر این لازم بود تاثیر میکروبیومهایی که بدنبال رژیم غذایی در روده ایجاد میشوند نیز بر جذب چربیها مشخص شود.
طی مطالعه، دو نوع موش تحت آزمایش قرار گرفتند. اول، موشهای خاصی که کاملا بدون میکروب (germ-free) بوده و در اتاقکهای ایزوله نگهداری میشدند، این موشها باکتریهای رودهای نیز نداشتند. دوم، موشهایی که سالم بوده و باکتریهای غیرپاتوژنی را حمل میکردند و به آنها گونههای بدون پاتوژن (SPF) گفته میشد.
موشهای کاملا بدون میکروب، حتی زمانی که غذای چربی را میخوردند، نمیتوانستند چربی را هضم یا جذب کنند. وزن این موشها زیاد نمیشد اما در عوض، دفع چربی در مدفوعشان افزایش مییافت.
موشهای SPF در صورت افزایش دریافت چربی، وزنشان زیادتر میشد. رژیم غذایی پرچربی، فراوانی میکروبهای خاصی را در رودهی این موشها افزایش میداد. خانوادههای باکتریایی Clostridiaceae و Peptostreptococcaceae از باکتریهایی بودند که در رودهی موشها زیادتر میشدند. مشخص شده است یکی از اعضای خانوادهی Clostridiaceae، مشخصا بر جذب چربیها تاثیر دارد. فراوانی خانوادههای باکتریایی دیگر مثل Bifidobacteriacaea و Bacteriodacaea با مصرف رژیم چرب، در روده کاهش مییابد. این دو خانوادهی باکتریایی با تودهی خالص بدون چربی بدن در ارتباطند.
زمانی که میکروبهای مرتبط با جذب چربی به بدن موشهای کاملا بدون میکروب (germ-free) منتقل شدند، این موشها سریعا توانایی جذب لیپیدها را کسب کردند. پروفسور Chang در این مورد افزوده است:
در این مطالعه مشخص شد یک رژیم غذایی پرچربی میتواند ساختار میکروبی و میکروبیوم رودهی کوچک را، حداقل در موشها، تغییر دهد. غذاهای خاصی مثل غذاهای پرکالری، گونههای باکتریایی خاصی را به روده جذب میکنند. این گونههای میکروبی جدید، سپس به میزبان توانایی هضم و جذب غذاهای چرب را میدهند. این اتفاق حتی ممکن است ارگانهای خارجرودهای نظیر پانکراس را هم تحتتاثیر قرار دهد.
دانشمندان معتقدند این نتایج به یافتن راهکارهای جدیدی برای مقابله با چاقی خواهد انجامید. این راهکارها میتوانند شامل کاهش فراوانی یا فعالیت میکروبهای مرتبط با جذب چربی و افزایش فراوانی و فعالیت میکروبهای کاهندهی جذب چربیها باشند.
دکتر Kristina Martinez-Guryn سرپرست اصلی مطالعه و استادیار دانشگاه Midwestern در Downers Grove میگوید:
از نظر من مهمترین نتیجهی این تحقیق این است که مشخص کرده است غذایی که میخوریم، تاثیر بسیار زیادی بر فراوانی و انواع میکروبهای میکروبیوم رودهای دارد. این میکروبها به طور مستقیم متابولیسم و استعداد چاقی را بدنبال مصرف یک رژیم غذایی خاص، تحتتاثیر قرار میدهند.
Martinez-Guryn در نهایت افزوده است هرچند این مطالعه بسیار ابتدایی بوده اما به ما نشان داده است شاید بتوانیم از پروبیوتیکها یا پستبیوتیکها (مواد گرفته شده از باکتریها) استفاده کنیم تا جذب موادغذایی را در افرادی که اختلالات جذبی دارند مثل مبتلایان به بیماری کرون، افزایش دهیم. همچنین با استفاده از این نتایج احتمالا بتوانیم روشهای درمانی جدیدی برای چاقی بیابیم.